معرفی و دانلود کتاب من پیش از تو

معرفی کتاب من پیش از تو

در کتاب من پیش از تو اثر جوجو مویز با ماجرایی عاشقانه آشنا می‌شوید که از سویی لبخند به لبتان می‌آورد و از طرفی شما را غمگین خواهد کرد. قرار است معنای عشق را در دو قطب کاملاً متفاوت که زن و مرد این رمان باشند، احساس کنید. سال 2016 یک فیلم سینمایی با اقتباس از این رمان ساخته شده است. جوجو مویز به خاطر این اثر از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز شد.

دربارۀ کتاب من پیش از تو

کتاب من پیش از تو (Me Before You) زندگی دختری به نام لوئیزا کلارک را در مواجهه با موقعیتی خاص روایت می‌کند. او دختری از خانواده‌ای فقیر است که پس از از دست دادن کار خود، به عنوان پرستار وارد زندگی پسری ثروتمند اما معلول به نام ویل ترینر می‌شود. جوجو مویز (Jojo Moyes) با نمایش تفاوت‌های طبقاتی و روحی دو شخصیت اصلی، فضایی قابل لمس را در ذهن مخاطب ترسیم می‌کند.

ویل در زندگی پیش از معلولیتش پسری ورزشکار و علاقه‌مند به سفر بوده، در حالی که لوئیزا به خاطر شرایط اقتصادی، تجربۀ متفاوت و تفریح خاصی نداشته است. ویل و لوئیزا در روزهای نخست آشنایی، از نظر هم کسل‌کننده و کاملاً بی‌ربط‌اند. لوئیزا تلاش می‌کند ویل را از حالت انزوا و درون‌گرایی دربیاورد اما ویل تمایلی به شوخی‌های بی‌مزۀ او نشان نمی‌دهد. تا آنکه رفته رفته تفاوت‌ها باعث سرگرم شدن هر دو و ورودشان به جهان ناشناختۀ هم می‌شود، جهانی که در آن هریک از شخصیت‌ها فرصت زندگی دوباره می‌یابند.

نسبت به این رمان نقدهای مثبت و منفی زیادی نوشته شده. برخی آن را اثری عامه‌پسند می‌دانند، که می‌تواند ناشی از کلیشۀ افسانه‌ای عشق پسر ثروتمند به دختر فقیر باشد اما درواقع هیچ شباهتی به آن ندارد. کتاب من پیش از تو، با ترجمۀ نازنین جباریان صابر حرف‌هایی برای گفتن دارد که نظر شما را با وجود برخی نقدهای یک‌جانبه دربارۀ خود تغییر می‌دهد. مطمئن باشید آنچه خواهید خواند ابداً داستانی با پایان قابل حدس و داستانی نخ‌نماشده نیست. به بیان دیگر نویسندۀ داستان این قدرت را دارد که در فراز و نشیب‌های روایت خود غافلگیرتان کند. این کتاب تاکنون در ایران با استقبال خوبی مواجه شده و ترجمه‌های گوناگونی از آن منتشر شده است و رمان‌های «پس از تو» و «باز هم من» در ادامۀ این اثر نوشته شده‌اند.

اقتباس از کتاب من پیش از تو

تیا شاروک در سال 2016 فیلم سینمایی من پیش از تو (Me Before You) را با اقتباس از رمان جوجو مویز ساخت. این فیلم محصول مشترک انگلستان و آمریکاست و بازیگرانی چون امیلیا کلارک، سام کلافین، ونسا کربی، آیلین دانوودی و... در آن ایفای نقش کرده‌اند.

جوایز و افتخارات کتاب من پیش از تو

• ثبت رکورد فروشی بالغ بر 20 میلیون نسخه
• نامزد دریافت جایزۀ بهترین کتاب داستانی گودریدز
• از پرفروش‌ترین کتاب‌های بریتانیا
• از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز

نکوداشت‌های کتاب من پیش از تو

• وقتی این رمان را تمام کردم، نمی‌خواستم آن را مرور کنم: می‌خواستم آن را دوباره بخوانم. (نقد کتاب نیویورک تایمز، لیزل شیلینگر)
• خنده‌دار و تکان‌دهنده اما به‌هیچ‌وجه قابل پیش‌بینی نیست. (یو اس ای تودی)
• خنده‌دار، غافلگیرکننده و دلخراش، پر از شخصیت‌هایی که تأثیرگذار و سرگرم‌کننده‌اند... این رمانی تفکربرانگیز و کاملاً سرگرم‌کننده است که پیچیدگی عشق را به تصویر می‌کشد. (مجلۀ مردم)

کتاب من پیش از تو مناسب چه کسانی است؟

من پیش از تو مناسب همۀ کسانی که دوست دارند یک رمان عاشقانۀ متفاوت بخوانند که آن‌ها را به تأمل و تفکر وا دارد. به این قلم اعتماد کنید چون تخصص نویسنده‌اش نوشتن رمان‌های عاشقانه است.

با جوجو مویز بیشتر آشنا شویم

پائولین سارا جوجو مویز، متولد 1969 در لندن، روزنامه‌نگار و نویسندۀ رمان‌های عاشقانه است. او از سال 2002 در این حوزه فعالیت دارد و برخی از آثار او تاکنون برندۀ جایزه‌هایی چون جایزۀ سال رمان عاشقانه بوده است. از دیگر نوشته‌های او باید به رمان‌های «میوۀ خارجی»، «یک به علاوۀ یک» و «آخرین نامۀ معشوق» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب من پیش از تو می‌خوانیم

خانم ترینر در کابینت درون سالن را باز کرد. مانند کسی بود که داشت سخنرانی خوبی ارائه می‌داد. یک لحظه با خودم فکر کردم که خدا می‌داند قبل از من چند پرستار برایش کار کرده‌اند.

«وقتایی که ویل مشغول کاری هستش، اگه تو هم بتونی بعضی کارهای سادۀ خونه رو انجام بدی خیلی خوب می‌شه. مثلاً ملافه‌ها رو بشوری، این اطرافو جارو بکشی. وسایل تمیز کاری هم زیر سینک هستش. ویل ممکنه بخواد که همیشه اطرافش باشی. شکل ارتباطتون رو خودتون تنظیم می‌کنین.»

خانم ترینر طوری به لباسم نگاه کرد که انگار اولین بار است مرا می‌بیند. همان لباسی را به تن داشتم که پدر زمان پوشیدنش مرا به شترمرغ تشبیه می‌کرد. به زور لبخندی زدم.

«واقعیتش اینه که امیدوارم با هم راه بیاین. بهتره جوری رفتار کنی که تو رو به عنوان یک دوست ببینه، نه به عنوان کسی که حقوق می‌گیره.»

«بله حتماً. بیشتر از چیا خوششون میاد؟»

«بیشتر فیلم می‌بینه. بعضی وقتا رادیو یا موزیک گوش می‌ده. یکی از اون دستگاه‌های دیجیتالی داره که اگه نزدیک دستش قرار بدی، بیشتر وقتا خودش می‌تونه بعضی از این کارا رو انجام بده. انگشتاشو خیلی کم می‌تونه تکون بده، ولی مشت کردن دستش براش سخته.» احساس کردم نفس تازه‌ای گرفتم. اگر از فیلم و موزیک خوشش می‌آمد، پس برخی نقاط مشترک داشتیم و کنار آمدنمان آنقدرها هم سخت نبود.