معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی پوست نارنج

عکس جلد کتاب صوتی پوست نارنج
قیمت:
رایگان - 0€
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی پوست نارنج و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی پوست نارنج و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی پوست نارنج

کتاب صوتی پوست نارنج اثر صمد بهرنگی، درباره‌ی معلمی است که در روستایی دور تدریس می‌کند. او آخر هر هفته به شهر و خانه‌ی خود بازمی‌گشت و پس از پایان تعطیلات دوباره به روستا می‌رفت.

روزی مرد قهوه‌چی برای درمان بیماری زنش از معلم درخواست کرد که از شهر برایش نارنج بیاورد اما وقتی معلم بازگشت...

در قسمتی از کتاب صوتی پوست نارنج می‌شنویم:

خوب، آقا معلم، حالا که تو می‌خواهی بروی شهر، زحمت بکش یک کمی پوست نارنج برای ما بیاور.
صاحبعلی قلیان را آورد و گذاشت جلو من و خودش سرپا کنار من ایستاد که حرف‌های ما را بشنود. وقتی من گفتم: روی چشم نوروش آقا. حتماً می‌آورم، صاحبعلی چنان خوشحال شد که انگار مادرش را سالم و سرپا می‌دید.

صبح روز شنبه که سر جاده از اتوبوس پیاده شدم نارنج درشتی توی کیف دستیم داشتم. از قدیم گفته‌اند دم کرده‌ی پوست نارنج برای دل درد خوب است. اما کدام دل درد؟

از سر جاده تا ده، تند که می‌رفتی، سه ربع ساعت طول می‌کشید. قدم زنان آمدم و به ده رسیدم. اول سری به منزل خودم زدم. نارنج و دو سه کتابی را که سر کلاس لازم بود، برداشتم و بیرون آمدم. صاحب خانه در حیاط جلوم را گرفت و پس از سلام و علیک گفت: خدا رحمتش کند. همه رفتنی هستیم.

آخ!.. صاحبعلی بی‌مادر شد. طفلک صاحبعلی! حالا چه کسی صبح‌ها نان به دستمال تو خواهد بست که بیاوری سر کلاس بخوری؟
نارنج انگار در کف دستم تبدیل به سنگ شده بود و سنگینی می‌کرد.
پرسیدم: کی؟
صاحبخانه گفت: شب پنجشنبه، از نصف شب گذشته. دیروز خاکش کردیم.

فهرست مطالب کتاب صوتی

18 دقیقه
پوست نارنج

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی پوست نارنج
نویسنده
راویمیلاد اردوبادی
ناشر صوتینشر ماه آوا
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابMP3
مدت۱۷ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب صوتی داستان و رمان ایرانی، کتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه صوتی
رایگان - 0 یورو
افزودن به کتابخانه

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی پوست نارنج

📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۶/۱۰
🍁 صمد بهرنگی نویسنده و معلم برجسته‌ی قرن معاصر در میان قشر کودک و نوجوان…. واقعا از گوش کردن به این کتاب لذت بردم. مرسی از کتابراه که این کتاب رو رایگان برامون گذاشته بودن. اجرای گوینده‌ها هم خیلی زیبا بود. به زیبایی و سادگی، ساده دل بودن مردم روستا رو به تصویر کشیده بود و پوست نارنج رو یه جورایی به نوشداروی سهراب، مانند کرده بود و دانش اموز معتقد بود که چون این نوش دارو توسط معلم‌اش دیر رسیده بهش، باعث فوت پدرش شده! و با معلم قهر میکنه و میگه که اگه اون زودتر اومده و پوست نارنج رو آورده بود شاید پدرش زنده میمونده!! خیلی دردناک و توام با اتفاقات و طرز فکرهای ساده و بی آلایش بود! من یادم می‌یاد ۲۰ سال پیش که خواهرم در روستاهای دورافتاده معلم بود، و من یه دختر بچه بودم که همیشه دوست داشتم باهاش برم روستاشون! همیشه برام خیلی جذابیت داشت. اونجا بچه‌های دیگه به عنوان اینکه من خواهر معلم اشون بودم، بهم خیلی احترام‌می داشتن و همیشه تحویلم میگرفتن! یه بار یکی شون ازم پرسید؛ که آیا خانوم معلم اشون هم مثل اونها غذا می‌خوره؟ می‌خوابه؟ و یا نه به هیچ کدوم این کارها احتیاج نداره!!!؟؟ هیچ وقت این سؤالشون از ذهنم نرفت و نشانگر این بود که به چه اندازه معلم رو مقدس و عجیب و غریب می‌دیدن! خوندن و گوش کردن این کتاب منو برد به اون روزها و خاطرات روستاهای دورافتاده که برای خودش به دنیایی بود از سادگی و محرومیت افراد!
مرسی دوست عزیزم کتابراه ☘️
الناز درگاهی
۱۴۰۲/۵/۱۵
کتاب خوبی بود، بیان ساده و بی الایش بهرنگی مثل همیشه فوق العاده به دل نشست. مردم روستا نمادی از جهل بودن، این مردم انقد به خرافات باور داشتن و باهاش یکی شده بودن که دیگه چشمشون واقعیت‌ها رو نمی‌دید، معلم دلسوزانه دل به دل اونها میداد در عین حال که میدونست حقیقت چیه. خیلی وقتا باورای خرافی میتونه از ناشی محرومیت باشه، هرچی به سمت کشورای جهان سوم بری این باورها بیشتر میشه، در حالی که دنیای امروز ورای این باورهاست، دلیل چنگ انداختن ادما هم به باورهای خرافی بیشتر میتونه محرومیت باشه، مردم روستا دستشون به پزشک نمیرسید و دلخوش به پوست نارنج بودن، این باور مضحکه و در عین حال غمگین کننده. اون بخش از کتاب که بچه‌ها تیکه‌های پوست نارنج رو مثل یه معجزه شفابخش بین خودشون با حرص و طمع تیکه تیکه کردن نمادی از چنگ انداختن به همین باورهاست به امید نجات، یه کورسوی روشنایی برای زنده موندن، دلخوشی‌های پوچی که زائیده محرومیت هاست. صدای گوینده هم بسیار زیبا بود. ممنون از کتابراه عزیز.
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۱۰/۱
داستانی بسیار زیبا و جالب از صمد بهرنگی معلم و نویسنده‌ی بزرگی که عمری کوتاه داشت. من در دوره‌ی نوجوانی خیلی از کتابهای صمد را خوانده‌ام ولی این داستان را نخوانده بودم ولی این داستان هم مانند سایر کتابهای صمد برایم بسیار جذاب بود و از آن لذت بردم داستان در باره‌ی روستاییهایی است که با نبود امکانات پزشکی و درمانی با استفاده از گیاهان و میوه‌ها سعی در درمان بیماریهایشان میکردند و انتظار داشتند هر دلدردی را با پوست نارنج درمان کنند و از آن انتظار معجزه داشتند غافل از اینکه پوست نارنج یا گیاهان دیگر معجزه نمیکند و شاید اگر مادر صاحبعلی به موقع به بیمارستان برده میشد و بیماریش به موقع درمان میشد زنده میماند ولی دکتر و بیمارستان هم نمی‌توانند معجزه کنند و اگر بیماری حاد باشد و بیمار دیر برای مداوا به پزشک مراجعه کند ممکن است نتوانند برای او کاری کنند و بیمار جانش را از دست بدهد.
آقا معلم داستان که خود صمد است میدانست که پوست نارنج بیماری مادر صاحبعلی را درمان نمیکند ولی با اینحال از شهر نارنج برای مامای ده آورد ولی دیگر دیر شده بود و مادر صاحبعلی مرده بود و صاحبعلی معلم را در مرگ مادرش مقصر میدانست ولی معلم میدانست که جهل و بیسوادی و نبود امکانات درمانی و فقر و نداری علت این مرگهای نابهنگام است.
با تشکر از کتابراه که چنین داستانهای با ارزش و زیبایی را رایگان در اختیار ما قرار میدهد.
علی غلامی
۱۴۰۲/۲/۱۱
درودومهرفراوان. کتاب پوست نارنج ماجرای کودکی ست که مرگ مادر خود را از چشم معلم میبیند. چه اینکه به نظرش معلم در رساندن نارنج که شفای مادر در آن است تعلل کرده. و اما نقد کامل کتاب. داستان به صورت قوی شروع میشود ولی در ادامه از جذابیت آن کاسته ست. صحنه سازی ضعیف است ولی محیط داستان که دریک روستا خوب اتفاق افتاده به نمایش گذارده شده است. از تخیل‌های کودکانه هم میشد در داستان استفاده کرد. صاحب علی یاهمان کودکی که مادرش را از دست داده در داستان حضوری بسیار ضعیف دارد گویی نه این است که شخصیت اول داستان است. داستان از زاویه دیداول شخص یا معلم به نمایش درآمده ولی به نظربنده اگر از زاویه دید دانای کل استفاده میشدبهتر بود. و اینکه میشد داستان را با وقایع جدید کمی طولانی کرد و گره هایی درآن انداخت. این داستان فقط یک گره دارد (مرگ مادرصاحب علی ودلیل ناراحتی اوازمعلم). صداگذاری ضعیف بودولی درکل ارزش شنیدن راداشت. دراین داستان انسان می‌آموزدکه زودقضاوت نکندوتادلیل قانع کننده و معقولی برای ناراحت شدن نداشت ابدا بی مورد ناراحت نشود و زندگی را برخود سخت نگیرد. با تشکر از کتابراه. وای انگشتم بدرود
Mostafa Arshad Ebi
۱۴۰۱/۲/۱۲
روایت این قصه توسط یکی از شخصیت‌های درون قصه که معلم روستا باشد، انجام می‌گیرد. روایت قصه درزمان گذشته است و زاویه دید راوی، از نوع درونی است. چرا که خود راوی، در متن حوادث قصه می‌باشد. و فقط به افکار و اندیشه‌ها و احساسات خود واقف است و چنین اطلاعاتی را در مورد دیگر شخصیت‌ها ندارد. مخاطب راوی قصه خوانندگان می‌باشند.
این قصه دارای دو طرح می‌باشد. در طرح اول، وضعیت آغازین، بیماری مادر صاحبعلی و سفارش پوست نارنج به آقا معلم است. باز گشت دیر هنگام آقا معلم به روستا، که قرار بود برای بیمار نارنج بیاورد. وضعیت میانی این طرح را شامل می‌شود. و مرگ مادر صاحبعلی وضعیت پایانی را رقم می‌زند.
و اما در طرح دوم، وضعیت آغازین، ناراحتی صاحبعلی از مرگ مادر، خصوصاً از معلم، بخاطر دیر آوردن نارنج می‌باشد. در وضعیت میانی شاهد ارتباطاتی هستیم که بین آقا معلم و صاحبعلی اتفاق می‌افتد. و چنانچه از آخر قصه می‌فهمیم، وضعیت پایانی قصه تلاشی خواهد بود که آقامعلم برای قانع کردن صاحبعلی به کار می‌بندد.
در این قصه نیز، که اگر نگوییم واقعی، حداقل بر گرفته از زندگی واقعی یک قشر، ویک منطقه است، نویسنده به مشکلات ناشی از فقر و محرومیت می‌پردازد. و نشان می‌دهد که چگونه یک شاگرد در اثر نتایج تلخ این محرومیت‌ها، حتی از معلم خود دلخور شده و با وی قهر می‌کند. در عین حال شاهد صمیمیت اهالی روستا و معلمی که در آن جا تدریس می‌نماید هستیم. بطوریکه معلم حتی از عصیان دانش آموز ش ناراحت نمی‌شود و بدنبال کشف حقیقت بر می‌آید. و نشان می‌دهد که در یک جو صمیمی است که هر مشکلی قابل رفع است.
بهنام رئیسی
۱۴۰۲/۴/۱۳
کتاب خوبی بود، متن و داستان خوبی هم داشت، موسیقی این کتاب صوتی بسیار زیبا بود، در واقع نطقه قوت این کتاب صوتی همان موسیقی زیبایش بود اما گوینده توانایی نداشت، یا حداقل آنطور که لازم است حس و حال داستان را به شنونده منتقل نمی‌کرد و اگر توانایی داشت نتوانست در این کتاب صوتی، توانایی‌اش را نشان دهد، و برای عالی شدن این کتاب صوتی بهتر بود که از گویندگان مختلفی استفاده می‌شد، هرچند که متن داستان خوب بود اما جزئیات زیادی نداشت برای من که به داستان‌هایی با جزئیات فراوان علاقمندم، این یک نقظه ضعف بود، اما در مجموع از این کتاب صوتی رضایت دارم و این کتاب صوتی را به کسانی پیشنهاد می‌کنم که می‌خواهند در اندک زمانی یک داستان خوب بشنوند، از کتابراه هم بخاطر اینکه این کتاب صوتی را رایگان کرده بسیار تشکر می‌کنم❤
ندا احمدی زاده
۱۴۰۱/۷/۲
متن جالبی داشت. خوانش هم خوب بود. برداشت من از این کتاب اینطور بود که سوگ برای بچه‌ها رو به شیوه‌ای روانشناسانه آموزش ببینیم. سوگ فقط برای مرگ نیست. مواجهه با اتفاقات سهمگین و غمناک برای فرزندان مثل بزرگترها نیست. خیلی از بچه‌های امروزی غمها رو توی خودشون میریزن و ما به تصور اینکه چیزی متوجه نمیشن، رفتار عادی و روزمره رو پیش میگیریم. در حالیکه اونها با کوچکترین جرقه‌ای منفجر میشن و کارهای خشونت آمیز لفظی و فیزیکی انجام میدن. همه پدر و مادرها و حتی به نظر من همه افراد، باید شیوه تربیتی کودکان رو یاد بگیرند. کودکان همیشه کودک نمیمانند. بزرگ میشن و میتونن یک جامعه رو تغییر بدن‌. چه خوبه که این تغییرات درجهت رشد جامعه باشه نه در جهت بزهکاری...
الهام عباسی
۱۴۰۱/۵/۳۰
صمد بهرنگی، نویسنده نام آشنای ادبیات کودک دهه 40، محقق و معلمی دلسوز با روش تدریس شاگردمحور بود. بهرنگی همیشه به کودکان می‌اندیشید. او در نویسندگی، کودکان را خوب می‌شناخت و نگران سرنوشت آن‌ها بود. بهرنگی معتقد بود قصه و داستان‌خواندن تنها سرگرمی نیست و می‌دانست که آگاهی، به آدمی توانی مضاعف می‌دهد و از معدود نویسندگانی بود که خواندن را با دیدن و تجربه کردن پیوند می‌داد. درک صمد از کودکی با درک گروه نویسندگان دهه 40 -50 ناسازگار بود، نگاه صمد به کودک و مفهوم کودکی و ادبیات کودک و نوجوان ماندگار و جاودانه است به همین دلیل او را یکی از بنیان‌گذاران کودک محوری در تعلیم و تربیت و نگاه به مفهوم کودکی در ادبیات کودک می‌دانند.
Elhaam Tavallaa
۱۴۰۱/۶/۹
آقای بهرنگی از نویسندگان بنام معاصر هست،، و من ممنونم بابت زحمتی که برای این کتاب کشیدن... اما هیچ کشش و جذابیتی نداشت،،، شاید اونزمانی که نوشتن این داستان رو برای رنج سنی جوان و بزرگسال نوشته بودن اما حس میکردم دارم کتاب کودک میخونم،، حتی چند بار وسط خوندنش فکر کردم چرا سطح این کار اینقدر پایین به هست؟ آخر کتاب هیچی آدم اضافه نشده بود،، هیچ اتفاق خاصی که اهمیت داشته باشه توش نبود،،، شاید اگر یک رمان چند صد صفحه‌ای بود این داستان میتونست یک فصل از اون باشه،، اما الان نه سر داشت نه ته،،، دوستش نداشتم،،، با همه احترامی که برای نویسنده قائلم کار ضعیفی بود
سپیده کهنمویی
۱۴۰۲/۳/۳۰
کتاب خاطره یک معلم به اصطلاح بچه شهری است که در روستایی معلم دبستان است. مادر کودکی به شدت بیمار است و شنیده اگر مادرش پوست نارنج مصرف کند خوب میشود. آقای معلم داوطلب میشود وقتی به شهر رفت پوست نارنج بیاورد. او به بهبودی زن با نارنج اعتقادی ندارد و حتی توضیح میدهد چگونه به هنگام بازگشت به روستا وقت کشی کرده است. مادر میمیرد و پسربچه از معلم دلخور میشود... احتمالا از داستانهای نخستین نویسنده باشد. تا حدودی کشدار و پر از توضیحات اضافه است. در نهایت هم در حد خاطره گویی میماند و داستان نکته ایی برای به فکر انداختن خواننده ندارد.
Mozhgan
۱۴۰۲/۶/۵
داستان دلنشینی بود و آدمو میبرد به روستا به سادگی و بلاخره نارنج. امروزه چیزایی که ما داریم یه روزی دست نیافتنی و آرزو آدما بود و پوست نارنجم یه زمانی به سختی به دست میومد و الان تو استان گلستان هر سمتتو نگاه کنی درخت نارنج هست و خیلی هم ریخته پای درختا. و کودکی که به اشتباه فکر می‌کرد پوست نارنج و مادرشو از مرگ نجات میداد مقصرم معلم رو میدونست و نمیدونم چطور آقا معلم تو اون دوره کودک رو قانع کرد. باورها حتی به غلط از درک یه کودک مادر مرده خارج است و الانم از عزیزانمون هم فوت میشن بعدش دنبال مقصر میگردیم.
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۵/۳۰
کتاب پوست نارنج. داستان معلمی که در روستا تدریس میکند. داستان یکی از دانش آموزان این معلم که احساس میکند معلمش مقصر مرگ مادرش است. پسرکی که با احساس و درک جای خالی مادرش به شدت ‌از معلمش کینه به دل گرفته است و معلم دوست دارد به او بفهماند که بود و نبود نارنج دردی را دوا نمی‌کرد. ولی این کار بسیار و سخت بود. دنیای بی آلایش بی ریای کودکانه را به تصویر میکشید و نویسنده به راحتی با مخاطب خود ارتباط برقرار میکرد و داستان هیچ جای ابهامی نداشت.
.....
۱۴۰۱/۵/۲۰
کتاب آقای بهرنگی ده‌ها‌ای کاش رو در پی داره!...
ای کاش مردم اون روستا اونقدر محروم نبودن...
ای کاش اونقدر باور‌های خرافی نداشتن...
ای کاش اینهمه از دنیا عقب نبودن...
ای کاش از علم و سواد کافی برخوردار بودن...
ای کاش...
اگه ما مادر صاحبعلی رو یه کشور در نظر بگیریم این‌ای کاش، باعث و بانی
نابودی کشور هستن.
و‌ای کاش بفهمیم گاهی به مشکل به ظاهر ساده تو کشور، هم دلایل زیادی رو پشت سر داره و هم درد‌های زیادی رو در پی داره!...
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۵/۲۷
سلام و درود
چقدر این داستان کوتاه، دلنشین و غم انگیز بود، و چقدر بیانگر سادگی مردم قدیمی هست. قشنگ آدم رو بیاد فیلم‌های زیبایی که از زندگی بچه‌های روستا ساخته میشه، در کنار معلم و مدرسشون، میندازه.
و اینکه صاحب علی چ رنجی رو تحمل میکنه، بخصوص که با دید کودکانش کم کاری رو از معلمش میبینه و فکر و
میکنه شاید اگر معلم زودتر پوست نارنج رو آورده بود، مادر زنده میموند.
داستان خوبی بود گویندگی هم خوب بود.
ممنون از عوامل کتاب و کتابراه عزیز
masome ghasame
۱۴۰۱/۱۲/۱۷
آزادی
یکی از موضوعات مهم و درونمایه‌ی نوشته‌ها و داستان‌های او شجاعت است، شجاعت جهت رسیدن به آزادی برای زندگی. فرقی نمی‌کند که مخاطب آثار او کودکان باشند یا بزرگسالان، قیام علیه ظلم و اسارت و مقابله با جور و ستم در آثار صمد بهرنگی پررنگ است.. نکته‌ی جالب در مورد نوشته‌های این نویسنده، ساده بودن که
قلم است در کنار مضمون آثار، به برقراری ارتباط مخاطب با آثارش و ماندگاری آن بعد از گذشت بیش از نیم قرن کمک کرده است
مشاهده همه نظرات 255

راهنمای مطالعه کتاب صوتی پوست نارنج

برای دریافت کتاب صوتی پوست نارنج و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.