معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی ژانوار
برای دانلود قانونی کتاب صوتی ژانوار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی ژانوار
کتاب صوتی ژانوار نوشتهی وحید وحدت، مجموعهای از دوازده داستان کوتاه است که در ژانرهای گوناگون ادبی نگاشته شده و از زبانی استوار و توصیفاتی قوی و خیالانگیز برخوردار است.
درباره کتاب صوتی ژانوار:
داستان کوتاه همواره یکی از ژانرهای پرطرفدار در میان کتابخوانان بوده و امروزه به خاطر کمبود وقت و درگیریهای روزانه زندگی، شنیدن مجموعهای از داستانها میتواند برای علاقهمندان به ادبیات، گزینهای مناسب و جذاب باشد.
کتاب ژانوار نیز یکی از آثار برجسته در ادبیات معاصر کشورمان است که از دوازده داستان کوتاه تشکیل شده و عناوین آنها به ترتیب عبارتند از: «داستان ﯾﮏ ﺳﺎرﯾﻎ ﮐﻪ از ﭘﺸﺖ ﻓﺮﻣﺎن ﺷﺎﻫﺪ ﻣﺮگ خود در زﻧﺪﮔﯽ ﺑﻌﺪیاش بود، ملحفه، کشیدن شغال با مداد چشم، شربت آبلیمو، سیگار کافکا، اﺳﻢ داستان ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯾﻪ ﺗﻮ اﯾﻦ ﻣﺎﯾﻪﻫﺎ ﮐﻪ زﻧﺪﮔﯽ آدم شبیه به وول خوردن کرمک توی مدفوع بچهها، جن و هاون، پیف پاف، سرخوشی های یک جسد، تنهایی بیانتهای نویسندهام، ایستگاه مترو زوتکامن، بدون عنوان»
کتاب صوتی ژانوار به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به داستانهای کوتاه ایرانی علاقهمند هستید، این کتاب برای شما مناسب است.
در بخشی از کتاب صوتی ژانوار میشنویم:
رعشههای هیستریک گوشیاش مانند دستگاه شوک الکتریکی مایوسانه برای بازگرداندن او به زندگی تقلا میکرد. روی صفحه سبز نوشته بود: نیلی میل. شارژ گوشی که تمام شد، گویی پیکسل پیکسل خاطراتش با نیلوفر هم از صفحه ذهنش خاموشید.
بوس بوسکهای صدادار فرو رفتگی زیر گلویش، خالی خالی تمبر هندی خوردن، رقص معلولین با ای دختر صحرا، نشگون گرفتن با انگشت پا، تقلبها سر هفت خبیث، همه و همه میتوانست ترشح بزاق هزارپایی باشد که در گوشههای تاریک ذهنش وهم تنیده بود.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی ژانوار |
نویسنده | وحید وحدت |
گوینده | محمد ولیان |
ناشر چاپی | انتشارات تیسا |
ناشر صوتی | استودیو نوار |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۴ ساعت |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتاب صوتی داستان و رمان ایرانی، کتابهای داستان و رمان ایرانی |
برای مجیدعزیزترازجان مینویسم
ردوبدل احساسات ناب۲جوان خودساخته. باهزاران آرزو درسر
هزاران زخم برتن
زوری هم که شده، سوار قطار
ترقی شدیم. امابناگه
حادثهای چنان اوارشدبرسرمان
که هیچ جوره نمیشد اززیربارسنگین این اواردرامد
هنوزم که هنوز
معنی نگاه لحظات آخرت. درخانه آخرت
را است نفهمیدم... انقلابی مینویسم
تاجوابم را بگیرم.. چرابرزبان نراندی
با نگاهت مدام مرادنبال م. اما
نوسنگی اجازه بیان سوالات را نداد
کاش اقدامی م. منکه شمشیرداشتم
چران. امیدوارم اینها همه توهم. تنهایی باشه