معرفی و دانلود کتاب صوتی عادت میکنیم
برای دانلود قانونی کتاب صوتی عادت میکنیم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی عادت میکنیم
پیوند فمنیسم و ادبیات دستمایهی خلق آثار ادبی بسیاری در سراسر جهان شده است. زویا پیرزاد نویسندهی معاصر ایرانی، کتاب صوتی عادت میکنیم را حول محور این ایده نوشته است. او در این اثر به روایتی زنانه از زندگی سه شخصیت بهنامهای آرزو، ماهمنیر و آیه میپردازد. اثر حاضر از پرفروشترین رمانهای فارسیست و تاکنون به چندین زبان ترجمه شده است.
معرفی کتاب صوتی عادت میکنیم
عادت میکنیم روایت زندگی زنانی است در دههی هشتاد شمسی ایران. آرزو صارم، شخصیت اصلی رمان زویا پیرزاد در کشاکش میان انتخابهای خودش و آدمهای زندگیاش قرار دارد. او از یک سو خود را در مقابل مادر پیرش «ماهمنیر» و از سویی دیگر در برابر دختر جوانش «آیه» میبیند. سبک زندگی اعیانی ماهمنیر باعث میشود رابطهی او و دخترش آرزو دچار بحرانهای زیادی شود. همچنین اقتضائات سنوسال آیه نیز چالشهای بسیاری برای زندگی آنها میسازد. و آرزو در میانهی این بلبشو تلاش میکند در جای درست زندگیاش بایستد و مسیر خود را از میان هزار راه پرپیچوخم و بیغوله و بیراهه بیابد. در طول داستان کتاب صوتی عادت میکنیم (We Will Get Used to It) آرزو دچار یک موقعیت عشقی بغرنج میشود و این مسئله به چالشهای او با اطرافیانش بهخصوص مادر و دخترش دامن میزند.
این اثر داستانی تماماً زنانه در خود دارد. هم به این معنا که تمامی شخصیتهای اصلی آن یعنی آرزو، ماهمنیر و آیه زن هستند؛ و هم به این معنی که مردان در این جهان داستانی جایی ندارند. نه به این معنا که در سراسر داستان هیچ اثری از هیچ مردی نباشد؛ بلکه به این معنا که مردان محوریت اساسی ندارند و حضورشان در سراسر داستان -جز یک مورد- دگرگونکننده نیست. آرزو از همسرش جدا شده و این مصداقی از پس زدن مردانگی است. او میخواهد کسبوکار پدریاش را که بهظاهر فضایی مردانه دارد ادامه دهد. این هم مصداقی دیگر دال بر این مدعا و این که «من بهعنوان یک زن میتوانم در جایگاه مردانهی پدرم قرار بگیرم».
چیزی که قلم زویا پیرزاد (Zoya Pirzad) و آثار او را از دیگر نویسندگان متمایز میکند، پرداخت دقیق و استادانهی شخصیتها و همچینن دقت بینظیر نویسنده بر روی جزئیات است. طنین صدای فاطمه معتمدآریا و همچنین روح موسیقی مهدی زارع و گروهش، این کتاب صوتی را به اثری بسیار شنیدنی تبدیل کرده است.
کتاب صوتی عادت میکنیم برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن داستانهایی در جهان زنانه علاقه دارید و درهمتنیدگی ادبیات و زنانگی برای شما جذاب است، این کتاب صوتی یک پیشنهاد شنیدنی فوقالعادهای برای شما خواهد بود.
با زویا پیرزاد بیشتر آشنا شویم
با شنیدن نام زویا پیرزاد احتمالاً پیش از هر چیزی عنوان کتاب مشهور او یعنی «چراغها را من خاموش میکنم» به ذهنتان خطور میکند. پیرزاد، نویسنده و مترجم ایرانی ارمنیتبار ساکن آلمان، این کتاب را در سال 1380 و در چهلونهسالگی خود منتشر کرد. رمانهای پیرزاد به زبانهای زیادی از جمله انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، ژاپنی و ارمنستانی ترجمه شده و در سراسر دنیا مورد اقبال و استقبال قرار گرفتهاند. او ترجمهی کتابهایی همچون آلیس در سرزمین عجایب نوشتهی لوییس کارول، و آوای جهیدن غوک (مجموعه هایکو) را در کارنامهی حرفهای خود دارد. از جمله افتخارات زویا پیرزاد، میتوان به نشان فرهنگی شوالیهی فرانسه یا همان لژیون دونور اشاره کرد.
جوایز و افتخارات زویا پیرزاد
- جایزه بهترین رمان سال پکا برای کتاب «چراغها را من خاموش میکنم» (۱۳۸۰)
- جایزه بهترین رمان بنیاد هوشنگ گلشیری برای کتاب «چراغها را من خاموش میکنم» (۱۳۸۰)
- انتخاب کتاب «چراغها را من خاموش میکنم» بهعنوان کتاب سال از سوی وزارت ارشاد جمهوری اسلامی سال (1381)
- اخذ لوح تقدیر جایزهی ادبی یلدا برای کتاب «چراغها را من خاموش میکنم» (1380)
- برندهی جایزه بیست سال ادبیات داستانی برای داستان کوتاه «طعم گس خرمالو» (1376)
در بخشی از کتاب صوتی عادت میکنیم میشنویم
آرزو دامن پالتو را جمع کرد، از روی چاله پرآب پرید و غر زد: «چرا همیشه به حرف تو گوش میکنم معلوم نیست! حالا با این هوای گند نمیآمدیم تجریش نمیشد؟» شیرین جلوتر میرفت: «راه بیا و اینقدر غر نزن. دو مثقال برف و شلاب آدم نکشته. یاد گرمای تابستون بیافت و شکر کن. اول لیف میخریم، بعد برگشتنی کتیرا و عرق برگ چنار».
- «نصرت گفت از سبزهباجی سبزی آش بخریم».
- «برگشتنی میخریم».
مرد جوانی با موهای سیاه چسبیده به سر کنار آرزو میآمد و زیر لب میگفت: «کوپن! کوپن! برنج! قند و شیکر! روغن! میخریم، میفروشیم». صورتش پر جوش بود. آرزو چندبار سر تکان داد که نه کوپن میخرد، نه میفروشد. مرد گفت:«نوار خارجی، ایرانی!». آرزو ایستاد و رو به صورت پر جوش داد زد: «گفتم نه!» و با شیرین رفتند توی بازارچه ... .
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی عادت میکنیم |
نویسنده | زویا پیرزاد |
گوینده | فاطمه معتمدآریا |
ناشر چاپی | نشر مرکز |
ناشر صوتی | نوین کتاب گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۸ ساعت و ۵۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتاب صوتی داستان و رمان ایرانی، کتابهای داستان و رمان ایرانی |
داستان در دههی هشتاد شمسی میگذرد و آرزو زن میانسالی است که سالهاست طلاق گرفته و با دخترش آیه زندگی میکند. او شخصیتی قدرتمند دارد و پس از مرگ پدر شغل او را که بنگاه معاملات ملکی بود ادامه میدهد. او بچه مایه دار بوده است اما پس از مرگ پدر متوجه قرضهای پدر میشود و با ادامه کار نه تنها قرضهای پدر را میدهد بلکه خرج مهمانیها و ریخت و پاشهای مادرش و دخترش را نیز میدهد. مادر از آن تیپهای اشرافی است که احساس میکند همه باید در خدمت او باشند و دختر آرزو هم از آن تیپهای مصرف کننده امروزی است...
آرزو در چرخهی معیوب برآورده کردن درخواست آدمهای اطرافش و راضی نگه داشتنشان گیرافتاده است و زمانی که شیرین دوستش به او این امر را گوش زد میکند، تلاشی در شخصیتش برای درآمدن از این وضعیت نمیبینیم.
داستان کشش مناسبی داشت و زود به پایان رسید. اما از طرف دیگر هم ذهن به چالشی کشیده نشد. آدمهای داستان همه سطحی هستند.
نویسنده پایان سرنوشت شخصیت آرزو را به خواننده واگذار میکند و کاملا روشن نمیسازد که آرزو دقیقا به کدام وضعیت عادت میکند آیا او به چهره و نقشی که در این جامعه از او میخواهد تن میدهد؟ یا راهی را انتخاب میکند که در آن آرام باشد و کمی هم خودش را دوست بدارد؟
آیا این آرزوست که باید عادت کند و یا به گفته سهراب این مادرو دخترش هستند که بالاخره عادت میکنند؟
و یا این جامعه است که سرانجام خود را با افراد همگام میکند و به تدریج دگرگون میشود؟