دانلود کتابهای کازوئو ایشی گورو
کتابهای الکترونیکی تالیف یا ترجمه شده توسط کازوئو ایشی گورو

- ۸ نوامبر ۱۹۵۴ - انگلیسی-ژاپنی
کازوئو ایشی گورو (Kazuo Ishiguro)، در ژاپن به دنیا آمده و اسمی ژاپنی دارد. حروف اسمش در ژاپنی به معنای سنگ و سیاه هستند. دو رمان اول او در ژاپن اتفاق میافتند با این حال خود او در مصاحبههای متعدد تأکید کرده که با ادبیات ژاپن آشنایی چندانی ندارد و آثارش شباهتی به ادبیات ژاپن ندارند. ایشیگورو در مصاحبهای در سال ۱۹۹۰ میگوید: «اگر اسم مستعاری انتخاب میکردم و کس دیگری پیدا میکردم که از عکسش به جای عکس خودم استفاده کنم مطمئنم کسی به ذهنش نمیرسید که بگوید این آدم مرا یاد فلان نویسنده ژاپنی میاندازد.» هرچند بعضی نویسندگان ژاپنی تأثیری دورادور بر کار او داشتهاند، ایشیگورو خود تأثیر سینماگران ژاپنی مانند یاسوجیرو ازو و میکیو ناروسه را بیشتر میداند.
ایشیگورو ژاپن را در سال ۱۹۶۰ ترک کرد و تا سال ۱۹۸۹ که به عنوان بازدید کننده موقت بنیاد ژاپن به آن جا سفر کرد به ژاپن برنگشت. در مصاحبهای با کنزابورو اوئه، ایشیگورو تأیید میکند که صحنهپردازی دو رمان اولش تخیلی بوده است. «من با تصویر بسیار واضحی از کشور دیگر در ذهنم تربیت شدم. کشور دیگر بسیار مهمی که بستگیهای عاطفی به آن داشتم. در انگلیس تمام مدت داشتم این تصویر را در ذهنم میساختم. یک ژاپن خیالی.»
هنگام بحث دربارهٔ میراث ژاپنی و تأثیر آن بر تربیتش ایشیگورو میگوید: «من کاملاً مثل انگلیسیها نیستم چون پدر و مادری ژاپنی در خانهای ژاپنی زبان مرا بزرگ کردهاند. پدر و مادرم فکر نمیکردند که قرار است مدتی به این طولانیای در این کشور زندگی کنیم. آنها احساس مسئولیت میکردند که ارتباط مرا با ارزشهای ژاپنی حفظ کنند. من پیشینهای متمایز دارم. جور دیگری فکر میکنم و دیدگاههایم اندکی با بقیه فرق دارد.» وقتی از او پرسیدند تا چه اندازه خود را ژاپنی یا انگلیسی میداند گفت: «مردم دو سوم یک چیز و بقیهاش چیز دیگر نیستند. اخلاق، شخصیت و دیدگاه چیزی نیست که قسمت بشود. تکهها به وضوح از هم جدا نمیشوند. تبدیل به مخلوط یکنواخت بامزهای میشوی. این چیزی است که در قسمت اخیر قرن حاضر بیشتر رواج پیدا کرده - آدمهایی با زمینه فرهنگی مختلف و پیشینه نژادی مختلف. دنیا دارد به این سمت میرود.»
تعدادی از رمانهای او در زمان گذشته اتفاق میافتند. رمان هرگز رهایم مکن بنمایههای تخیلی و آیندهگرا دارد اما در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ روی میدهد. به همین دلیل داستان در دنیایی خیالی میگذرد. رمان چهارم او، تسلیناپذیر، در شهری بینام در اروپای مرکزی اتفاق میافتد. بازمانده روز هم در خانهای اشرافی حول و حوش از جنگ جهانی دوم روی میدهد. هنرمندی در دنیای شناور در شهری بینام در ژاپن در دوران بازسازی پس از تسلیم در جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد.
رمانهای ایشیگورو اغلب از زبان اول شخص نقل میشوند و راوی عموماً کاستیهای شخصیتی دارد. شیوه ایشیگورو این است که به راوی اجازه دهد این ویژگیها را به تدریج در خلال داستان آشکار سازد. از این رو نویسنده حس شفقتی در خواننده ایجاد میکند که باعث میشود ایرادهای راوی را ببیند و در عین حال با او حس همدردی داشته باشد. این احساس شفقت غالباً از عمل راوی یا اغلب از انفعال او ریشه میگیرد. در بازمانده روز آقای استیونز، سرپیشخدمت خانه، احساسات عاطفی خود را نسبت به خانم کنتن، سرخدمتکار خانه، نادیده میگیرد چون توانایی برقراری تعادل بین زندگی خصوصی و حس وظیفهشناسی و خدمتگذاریاش را ندارد.
داستانهای او اغلب بدون نتیجهگیری مشخص هستند. مشکلات پیش روی شخصیتهای داستانهای او در گذشته مدفونند و حلناشده باقی میمانند. به همین دلیل ایشیگورو خیلی از داستانهایش را با نوعی تسلیم و کنار آمدن غمانگیز به پایان میبرد. شخصیتهایش گذشته خود و آنچه حالا شدهاند را میپذیرند و اغلب درمییابند که این پذیرش برایشان آرامش به ارمغان میآورد و به آشفتگیهای ذهنیشان را به پایان میرساند. این را میتوان نوعی بازتاب ادبی پدیده مونو نو آواره در فرهنگ ژاپنی دانست.
جوایز کازوئو ایشی گورو:
(۱۹۸۲) جایزه یابود وینفرید هولتبی برای منظره رنگپریده تپهها
(۱۹۸۶) جایزه وایتبرد برای هنرمندی از جهان شناور
(۱۹۸۹) جایزه بوکر برای بازمانده روز
(۱۹۹۸) شوالیه ادب و هنر فرانسه
(۲۰۱۷) جایزه نوبل ادبیات
کتابهای برگزیده کازوئو ایشی گورو:
رمان
(۱۹۸۲) منظر پریدهرنگ تپهها
(۱۹۸۶) هنرمندی از جهان شناور
(۱۹۸۹) بازماندهٔ روز
(۱۹۹۵) تسلیناپذیر
(۲۰۰۰) وقتی یتیم بودیم
(۲۰۰۵) هرگز رهایم مکن (هرگز ترکم نکن)
(۲۰۱۵) غول مدفون
فیلمنامه
(۲۰۰۳) غمناکترین موسیقی دنیا
(۲۰۰۵) کنتس سفید
داستان کوتاه
(۱۹۹۰) شام خانوادگی
(۲۰۰۱) دهکده پس از تاریکی
(۲۰۰۹) شبانهها: پنج داستان دربارهٔ موسیقی و شب
(۲۰۱۸) شام خانوادگی