زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های مارتین مک دونا

زندگینامه مارتین مک دونا

مارتین مک دونا (Martin McDonagh) در 26 مارس 1970 در لندن چشم به جهان گشود. پدر و مادر او اصالتاً ایرلندی بودند و زمانی که مارتین مک دونا و برادرش نوجوان بودند، آن‌ها را در لندن رها کردند و به ایرلند بازگشتند. مارتین مک دونا تحصیلات خود را در دبیرستان نیمه‌کاره رها کرد و از 16سالگی به دنبال کار رفت. او در این مدت، زمانی بیکار و زمانی در یک شغل سطح‌پایین به کار مشغول بود، تا آنکه تصمیم گرفت شانس خود را در نویسندگی امتحان کند.

مارتین مک دونا در نویسندگی و به‌خصوص در نمایشنامه‌نویسی درخشید. او در نمایشنامه‌های خود از فضای ایرلند استفاده می‌کرد و نمایشنامه‌های ابتدایی خود را در آن فضا ‌می‌نوشت. مارتین مک دونا در 25سالگی و در سال 1995 نمایشنامه‌ی تحسین‌شده‌ی «ملکه‌ی زیبایی لینین» (The Beauty Queen of Leenane) را به نگارش درآورد و توانست آن را در لندن و ایرلند روی صحنه ببرد. او پس از ویلیام شکسپیر، دومین نویسنده‌ای است که چهار نمایشنامه‌اش به‌طور هم‌زمان در سالن‌های تئاتر لندن به روی صحنه رفته است.

مارتین مک دونا علاوه بر نمایشنامه‌نویسی، در زمینه‌ی کارگردانی و فیلم‌نامه‌نویسی نیز فعالیت می‌کند. آثار سینمایی او طرفداران بسیاری در میان منتقدان و عموم مردم دارد. از آثار سینمایی او می‌توان به «در بروژ» (In Bruges) و «هفت دیوانه» (Seven Psychopaths) اشاره کرد.

بهترین کتاب‌های مارتین مک دونا

مارتین مک دونا یکی از بهترین نمایشنامه‌نویسان معاصر است. در این بخش، به بهترین کتاب‌های مارتین مک دونا خواهیم پرداخت:

کتاب مأمورهای اعدام (Hangmen): شخصیت اصلی این نمایشنامه‌ی کمدی مردی به نام هری وید است که بهترین مأمور اعدام انگلستان به شمار می‌رود، تا اینکه مجازات اعدام از قانون این کشور حذف می‌شود. این نمایشنامه که حوادث آن در سال 1965 می‌گذرد، جوایزی چون لارنس الیویه و حلقه‌ی منتقدین نیویورک را برای مارتین مک دونا به ارمغان آورد. 

کتاب مراسم قطع دست در اسپوکن (A Behanding in Spokane): نمایشنامه‌ی مراسم قطع دست در اسپوکن برای اولین بار در سال 2010 در کشور آمریکا به روی صحنه رفت و با استقبال زیادی روبه‌رو شد. در این نمایشنامه، کارمایکل به دنبال دست خود می‌رود که توسط گروهی خلافکار قطع شده است. اگر به کمدی سیاه علاقه دارید، این نمایشنامه را از دست ندهید.

کتاب جمجمه‌ای در کانه‌مارا (A Skull in Connemara): این نمایشنامه یکی از آثار مشهور مارتین مک دونا است. او در این نمایشنامه داستان مردی را روایت می‌کند که موظف است استخوان‌های اجساد را از گور بیرون بیاورد تا در قبرستان، قبرهای جدیدی برای مردگان تازه آماده شود. او شبی به قبر همسر خود می‌رسد. این نمایشنامه برای اولین بار در سال 1997 اجرا شد.

کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری (Three Billboards Outside Ebbing, Missouri): این کتاب یکی از فیلم‌نامه‌های مشهور مارتین مک دونا است که او آن را در سال 2017 جلو دوربین برد. این فیلم تحسین منتقدان را برانگیخت و نامزد هفت جایزه در اسکار شد. مارتین مک دونا در این فیلم‌نامه داستان زنی را روایت می‌کند که دختر خود را از دست داده و تصمیم گرفته تا خود قاتل فرزندش را پیدا کند.

کتاب یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه (A Very Very Very Dark Matter): این نمایشنامه برای اولین بار در سال 2018 در لندن به روی صحنه رفت. حوادث این نمایشنامه پیرامون دو نویسنده‌ی بزرگ با نام‌های هانس کریستین آندرسن و چارلز دیکنز رخ می‌دهد که برای موفقیت دست به هر جنایتی می‌زنند. این کتاب طنز بسیار جذابی دارد. 

کتاب غرب غم‌زده (The Lonesome West): مارتین مک دونا در این کتاب داستان دو برادری را برای ما روایت می‌کند که پس از فقدان پدرشان با یکدیگر زندگی می‌کنند و در هیچ موضوعی، حتی در ساده‌ترین مسائل، با هم کنار نمی‌آیند. این نمایشنامه جایزه‌ی آلفرد رادوک را برای مارتین مک دونا به ارمغان آورد. شما می‌توانید کتاب صوتی غرب غم‌زده را در کتابراه بشنوید.

جوایز و افتخارات مارتین مک دونا

نمایشنامه‌های مارتین مک دونا تحسین منتقدان را برمی‌انگیزد و حتی در میان عموم مردم و دوست‌داران هنر جایگاه بسیار بالایی دارد. مارتین مک دونا به واسطه‌ی نمایشنامه‌های خود به جوایز و افتخارات گوناگونی دست پیدا کرده است. او در سال 1998 برای نمایشنامه‌ی جمجمه‌ای در کانه‌مارا جایزه‌ی لارنس الیویه را به دست آورد. او همچنین بار دیگر در سال 2003 و 2004 این موفقیت را با نمایشنامه‌های «ستوان آینیشمور» (The Lieutenant of Inishmore) و «مرد بالشی» (The Pillowman) تکرار کرد. مارتین مک دونا همچنین نامزد جایزه‌ی تونی، یکی از مهم‌ترین جوایز تئاتر، شده است.

جملات برگزیده مارتین مک دونا

مارتین مک دونا با دیالوگ‌ها و جملات خود فضاهای جذابی در نمایشنامه‌هایش می‌سازد. در این بخش، به جملات برگزیده‌ی کتاب‌های مارتین مک دونا خواهیم پرداخت:

• دقیقاً در این زمان من اهمیتی نمی‌دم که من رو بکشن. اهمیتی نمی‌دم. اما اون‌ها نمی‌تونن داستان‌های من رو بکشن. اون‌ها نمی‌تونن داستان‌های من رو بکشن. این همه‌ی چیزیه که می‌تونم بگم. (کتاب مرد بالشی)
• مهم این نیست که مرده باشی یا نه. مهم اینه که چه چیزی رو پشت سرت گذاشتی. (کتاب مرد بالشی)