نقد، بررسی و نظرات کتاب ویرانه های هوس - فریده نجفی
4.2
1098 رای
مرتبسازی: جدیدترین
صفورا الوندی
۱۴۰۳/۲/۴
00
بد نبود میتونست بهتر باشه
ممنون از قلم زیباتون. واقعا استرس رو در تمام ماجراهای رمان کشیدم. واقعا با خواندن میتوانستم در ذهنم به تصویر بکشم. و حرص بخورم. یک انسان چقدر میتواند نسنجیده عمل کند. دکتر هم اگر یک بار میگفت برو ولی بدون من و بچه هام. متوجه میشد که نه جایی دارد نه ثروتی. و مجبور نمیشد این همه خسارت مالی و روحی وار کنه به همه آدمای اطرافش
محتویات این کتاب و موضوع اصلی این کتاب هیچ وقت قدیمی نمیشه، حتی میشه گفت به تازگی درجامعه این موضوع به وفور دیده میشه و همین شخصیت پری را در پیش گرفتند، و این یک موضوع کاملا جدی که نسل مادر گیرش هست و به همین علت که آمار طلاق بالا رفته، بدلیل شخصیتهایی مثل پریوش، که روز به روز زیاد میشوند و همین راه در پیش میگیرند، و به دلیل هرکمبودی چ درکودکی و چ درخانواده. اون کمبود را دربیرون از خانواده دنبال جبرانش هستند و این میشه که یک بچه با همون کمبودها بدنیا میاد اگر در رابطهای هستید که شما رو در سر دو راهی گذاشته عشق یا ثروت توصیه میکنم این کتاب مطالعه کنید تا حدی با تغییراتی کم و یا زیاد آیندهی چنین تصمیمی را برای شما به تصویر کشیده است.
باسلام خدمت نویسنده محترم این رمان ارزنده خانم نجفی عزیز.
این رمان زیبا جوری واقعیت رو بیان میکنه که انگار اصلا رمان نیست قطعا در دنیای امروزه خیلی از افراد به همچین سرگذشتهای دچارن انسانهای قدر نشناس و ظالمی که فقط به خودشون فکر میکنن و در گودال عمیقی فرو میرن کسانی که لایق زندگیهای شایسته نیستن و به جایگاه اصلی خودشون برمیگردن هر خوبی یه بدیهای هم در کنارشه صولتی گر چه اختلاف سنی زیادی داشت ولی عشقشو همه جوره ثابت کرد واز همسرش مانند گنجینهای باارزش مواظبت کرد ولی کو لیاقت پریوش. هر کسی به هرجایگاهی که لیاقت داره برمیگرده. به همه دوستان پیشنهاد میکنم این رمان بی نظیر رو از، دست ندین
این رمان زیبا جوری واقعیت رو بیان میکنه که انگار اصلا رمان نیست قطعا در دنیای امروزه خیلی از افراد به همچین سرگذشتهای دچارن انسانهای قدر نشناس و ظالمی که فقط به خودشون فکر میکنن و در گودال عمیقی فرو میرن کسانی که لایق زندگیهای شایسته نیستن و به جایگاه اصلی خودشون برمیگردن هر خوبی یه بدیهای هم در کنارشه صولتی گر چه اختلاف سنی زیادی داشت ولی عشقشو همه جوره ثابت کرد واز همسرش مانند گنجینهای باارزش مواظبت کرد ولی کو لیاقت پریوش. هر کسی به هرجایگاهی که لیاقت داره برمیگرده. به همه دوستان پیشنهاد میکنم این رمان بی نظیر رو از، دست ندین
پریها در جامعه زیادند. خودم از نزدیک با یکی از این افراد سمی دوست بودم که قطع ارتباط کردم. میدانم آینده خوشی در انتظارش نیست. آینده پری مرا به این فکر واداشت که این افراد از درون تهی در حقیقت مایه ترحم و در واقعیت طرد از جامعه هستند. تنها ایراد غلطهای فاحش تایپی بود که در بیشتر کتابها هست.
ممنون از نویسنده بزرگوار و انتشارات محترم، قبلا این کتاب رو به صورت چاپی خونده بودم، خیلی کتاب آموزنده و قشنگی هست، خیلی از مشکلات جامعه رو نشون میده، شخصیت پردازی خوبی داره. ممنون از کتابراه، انتشارات و نویسنده که این کتاب خوب رو به صورت رایگان قرار دادین. ارزش معنوی این کتاب خیلی زیاده
قصه زندگی و سرگشتی و طمع و هوس بود. نویسنده خیلی درست شروع و تمام کرد از خانواده پریوش و پدری که همیشه خواهان چیزی بود که حق دیگران بود تا مادری که ثبات نداشت و همیشه به دنبال ظواهر میگشت تا خود را در نظر دیگران بهتر نشان دهد داشتن دختری چون پریوش و رسیدن به قدرت و ثروتی که حق خودش نیست بعید نیست، همیشه اصل انسان به خانوادهاش برمیگردد
کتاب جالبی بود، خیلی خوب اشکالاتی که در جامعه ما هست اعم از آدمهای تازه به دوران رسیده و نوکیسه و آدمهایی که با ندانم کاری و طمع زندگی رو به کام خودشون و اطرافیان شون تلخ میکنند و باید قبل از تولید مثل به مشاور مراجعه کنند رو توصیف کرده، و البته نشون داده که در برقراری ارتباطهای خانوادگی هم زن و هم مرد باید مراقب حرکات و رفتارهای اطرافیان شون باشند و صِرف همکلاسی بودن دلیلی برای رفت و آمد خانوادگی نیست. اینجا نقش زن به عنوان یک عامل قوی در تخریب تمام بنیانهای خانوادگی نشان داده شده و هوس یک عامل مهم. ولی شاید باید به چیزای دیگه هم فکر کنیم. اینکه یک سرنوشت هم برای دختر و هم مادر شبیه هم هست نکته قابل تاملی هست
باسلام و عرض تبریک خدمت سرکارخانم فریده نجفی بابت این رمان زیبا و آموزنده
که البته دهه شصتیهایی مثل من، از برخی احوالات و احساساتی که در ذهن نویسنده، بروی صفحه، تقریر شده، کم و بیش آگاه و حسش میکنیم
مثل، بمباران و لحظات آژیر قرمز و پناهگاه و حتی **عشقهای یواشکی** و نگاههای دزدکی و ریز...
اما بزرگترین ایراد، غلطهای بسیار زیاد و روی مخ!! تایپی بود که حقیقتا آزار دهنده بود
واینکه بعضی توصیفها که بسیار زیبا و دلچسب
می نمود (همون حس وحالی خاص برای دهه شصتی ها)
اما رفته رفته، بوی افراط و در اواخر، حالت عذاب داشتند که باید ازلحاظ ادبی، بصورت مکرر استفاده نمیشدند و اصطلاحات دیگری جای آنها را میگرفت
واینکه امثال پری، واقعا کم نیستند و این عاقبت تلخ بااینکه ازلحاظ عقلی، واجب مینمود (مطرود توسط دکتر و فرزندان و از دست دادن زندگی ایده آل و به فلاکت افتادن و حتی از چشم مادر افتادن و...) اما حس ترحمی هم بهمراه میآورد و خواننده را به همدردی وا میداشت البته بااینکه شدیدا
هوس و هوس بازی و لجن بودن!!
مورد تقبیح ست.
مجددا متشکرم
و حتما حتما تاکید میکنم که دوستان دیگر هم آنرا مطالعه کنند و لذت ببرند
خیلی خیلی جالب و آموزنده بود. متشکرم🙏🥀
که البته دهه شصتیهایی مثل من، از برخی احوالات و احساساتی که در ذهن نویسنده، بروی صفحه، تقریر شده، کم و بیش آگاه و حسش میکنیم
مثل، بمباران و لحظات آژیر قرمز و پناهگاه و حتی **عشقهای یواشکی** و نگاههای دزدکی و ریز...
اما بزرگترین ایراد، غلطهای بسیار زیاد و روی مخ!! تایپی بود که حقیقتا آزار دهنده بود
واینکه بعضی توصیفها که بسیار زیبا و دلچسب
می نمود (همون حس وحالی خاص برای دهه شصتی ها)
اما رفته رفته، بوی افراط و در اواخر، حالت عذاب داشتند که باید ازلحاظ ادبی، بصورت مکرر استفاده نمیشدند و اصطلاحات دیگری جای آنها را میگرفت
واینکه امثال پری، واقعا کم نیستند و این عاقبت تلخ بااینکه ازلحاظ عقلی، واجب مینمود (مطرود توسط دکتر و فرزندان و از دست دادن زندگی ایده آل و به فلاکت افتادن و حتی از چشم مادر افتادن و...) اما حس ترحمی هم بهمراه میآورد و خواننده را به همدردی وا میداشت البته بااینکه شدیدا
هوس و هوس بازی و لجن بودن!!
مورد تقبیح ست.
مجددا متشکرم
و حتما حتما تاکید میکنم که دوستان دیگر هم آنرا مطالعه کنند و لذت ببرند
خیلی خیلی جالب و آموزنده بود. متشکرم🙏🥀
آخ که چقدر حرص خوردم در طول خوندن این رمان
رمان داستان فوق العاده آموزندهای داره با اینکه طولانی اما جذابیتش خواننده رو وادار به ادامه دادن میکنه
نویسنده خیلی خوب واقعیت جامعه رو به نمایش گذاشته
هیچوقت نتونستم امثال پریوش هارو درک کنم اصلا بحث اینکه طرف به دکتر به تمام ثروت و خوشبختی که داشت به دوست خودش و... خیانت کرد و نمیکنم فقط در عجبم چطور یه مادر میتونه همچین کاری بکنه مادر شدن یه موهبت بزرگ الهی کاش خدا به کسانی که لیاقت ندارن این فرشتههای بی گناه و نمیداد
گاهی وقتا از حماقتهای کتی خیلی حرص میخوردم اما در نهایت با اینکه میدونم در قضیه خیانت فرزین و پریوش بیشترین آسیب و خورد خوشحال شدم که فرزین به این طریق از زندگیش حذف شد
فکر دختر کتایون عذابم میده کاش پدری مثل فرزین نداشت
رمان داستان فوق العاده آموزندهای داره با اینکه طولانی اما جذابیتش خواننده رو وادار به ادامه دادن میکنه
نویسنده خیلی خوب واقعیت جامعه رو به نمایش گذاشته
هیچوقت نتونستم امثال پریوش هارو درک کنم اصلا بحث اینکه طرف به دکتر به تمام ثروت و خوشبختی که داشت به دوست خودش و... خیانت کرد و نمیکنم فقط در عجبم چطور یه مادر میتونه همچین کاری بکنه مادر شدن یه موهبت بزرگ الهی کاش خدا به کسانی که لیاقت ندارن این فرشتههای بی گناه و نمیداد
گاهی وقتا از حماقتهای کتی خیلی حرص میخوردم اما در نهایت با اینکه میدونم در قضیه خیانت فرزین و پریوش بیشترین آسیب و خورد خوشحال شدم که فرزین به این طریق از زندگیش حذف شد
فکر دختر کتایون عذابم میده کاش پدری مثل فرزین نداشت
میشه گفت خیلی خیلی دردآوره که این موارد در جامعه وجود داره
ای کاش انسانها قدر داشته هایشان را بدانند و قبل از انجام کارهای این چنینی حداقل به عواقبش فکر کنند
هر کار و تصمیم ما میتونه زندگی خیلی از اطرافیان رو دستخوش تغییر کنه و این یعنی خیلی خیلی باید مراقب رفتار و صحبت هامون باشیم
ای کاش انسانها قدر داشته هایشان را بدانند و قبل از انجام کارهای این چنینی حداقل به عواقبش فکر کنند
هر کار و تصمیم ما میتونه زندگی خیلی از اطرافیان رو دستخوش تغییر کنه و این یعنی خیلی خیلی باید مراقب رفتار و صحبت هامون باشیم
داستان زیبایی داشت و ادم رو با خودش همراه میکرد. چقدر اخر داستان از اینکه کتایون همسرشو بخشیده بود تعجب کردم و ناراحت شدم ولی در اخرین جمله نویسنده نوشته بود که اینطور نیست و هیچ وقت همسرشو نمیبخشه. درستشم همین بود که از کتایون یک شخصیت محکم و قوی نشون داده بشه. در کل داستان خیلی خوبی بود و نشون میداد که خر چون به مقام بزرگی نائل آید هم خود را از بین برد و هم آن مقام را.
اول خسته نباشید میگم به خانم نجفی بابت نوشتن این کتاب زیبا:)
از خوبیهای کتاب بگم اینکه شخصیتها و اتفاقات خوب بودن و ادم حس میکرد در واقعهها حضور داره ولی کاش اخرش اینجوری نمیشد! درسته که پری به همه بدی کرد و کتایون و بچش و بچههای پری بیشترین قربانی و فرزین کمترین قربانی بودند و به همه بد کرد حتی به دکتر ولی دکتر مثل اینکه زیاد شکنجه نشد به اندازه پری بالاخره به زندگیش ادامه داد ولی کتایون چون زن بود خیلی بیشتر از دکتر اذیت شد ولی کتی هم گناه داشت بالاخره از بچگی تو زندگیش شانس نداشت و همیشه بدبختی میکشید و عقدهای شده و بود و البته کمی مشکلات روانی پیدا کرده بود ولی با زندگی با دکتر قطعا خوشبخت بود و باید این رو نگه میداشت ولی رابطه با فرزین واقعا بزرگتریم اشتباهش بود که تقاصشو پس داد و واقعا حقش بود ولی کاش ادامه زندگیش بعد از دیدار با کتایون حداقل یه زندگی معمولی بود که گذشته قبل از ازدواجش جبران بشه و یه ادم کل عمرش جز ۱۰ سال از زندگیش بدبخت نباشه ولی کتایون هم کمی مقصر بود نباید اینقدر به کتایون اعتماد داشت و اینقدر از فرزین پیشش تعریف میکرد و زندگیشو خوشبختترین و بدون مشکل بازگو میکرد! و اما بچههای پری بخصوص پسرش در حق مادرشون کم کاری کردند هر چی باشه مادر احترامش واجبه حتی اگه بد باشه! عشق مادر به بچه و بچه به مادر تکه و هیچ چیز مانعش نمیشه! (البته پدر هم همینطوره) حداقلش این بود که یه سراغی از مادرشون میگرفتند بالاخره هر چی باشه مادرشونه:)
از خوبیهای کتاب بگم اینکه شخصیتها و اتفاقات خوب بودن و ادم حس میکرد در واقعهها حضور داره ولی کاش اخرش اینجوری نمیشد! درسته که پری به همه بدی کرد و کتایون و بچش و بچههای پری بیشترین قربانی و فرزین کمترین قربانی بودند و به همه بد کرد حتی به دکتر ولی دکتر مثل اینکه زیاد شکنجه نشد به اندازه پری بالاخره به زندگیش ادامه داد ولی کتایون چون زن بود خیلی بیشتر از دکتر اذیت شد ولی کتی هم گناه داشت بالاخره از بچگی تو زندگیش شانس نداشت و همیشه بدبختی میکشید و عقدهای شده و بود و البته کمی مشکلات روانی پیدا کرده بود ولی با زندگی با دکتر قطعا خوشبخت بود و باید این رو نگه میداشت ولی رابطه با فرزین واقعا بزرگتریم اشتباهش بود که تقاصشو پس داد و واقعا حقش بود ولی کاش ادامه زندگیش بعد از دیدار با کتایون حداقل یه زندگی معمولی بود که گذشته قبل از ازدواجش جبران بشه و یه ادم کل عمرش جز ۱۰ سال از زندگیش بدبخت نباشه ولی کتایون هم کمی مقصر بود نباید اینقدر به کتایون اعتماد داشت و اینقدر از فرزین پیشش تعریف میکرد و زندگیشو خوشبختترین و بدون مشکل بازگو میکرد! و اما بچههای پری بخصوص پسرش در حق مادرشون کم کاری کردند هر چی باشه مادر احترامش واجبه حتی اگه بد باشه! عشق مادر به بچه و بچه به مادر تکه و هیچ چیز مانعش نمیشه! (البته پدر هم همینطوره) حداقلش این بود که یه سراغی از مادرشون میگرفتند بالاخره هر چی باشه مادرشونه:)