نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سگ محله - عزیز نسین
4.5
613 رای
مرتبسازی: جدیدترین
مرجان رحیمی
۱۴۰۱/۱۰/۱۴
00
سلام من میخوام به عنوان خواننده کتاب با شما همکاری کنم چطور میتوانم؟ تجربه ندارم ولی از این آقا خیلی بهترم
جامعه برای خود شخصیتی دارد. شخصیتی که شاید با شخصیت تمام اعضای آن متفاوت باشد. وقتی در جامعهای قرار میگیریم، شحصیت اصلی خودمان را رها و حتی پنهان میکنیم. رفتاری میکنیم که حتی گاهی برای خودمان تعجب برانگیز است.
نخبهها مغلوب جامعه نمیشوند و کسانی که خود را متعلق به جامعه رشدیافته تری میدانند.
توجه به این ویژگی برای ارتقای جامعه مان مفید است و این داستان عزیز نسین این توجه و تامل را در خواننده بر میانگیزد.
نخبهها مغلوب جامعه نمیشوند و کسانی که خود را متعلق به جامعه رشدیافته تری میدانند.
توجه به این ویژگی برای ارتقای جامعه مان مفید است و این داستان عزیز نسین این توجه و تامل را در خواننده بر میانگیزد.
عزیز نسین جزء نویسندگان موردعلاقمه
از بچگی کتاباشو توی زیرزمین خاله جان یواشکی میخوندم و از طنز شیرین و زبان نقادش لذت میبردم. سگ محله واس عزیز هویتی است که به افراد طبقه پایین در جامعه داده. اونها که دایم مورد ازار و اذیت قدرتمندان و طبقه حاکم قرار میگیرن و صداشون درنمیاد. اونا که حتی زیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی له میشن ولی باز سرشونو پایین میندازن و چشم بدست همونا که توسرشون میزنن، میدوزن تا لقمهای چیزی بهشون ارفاق کنن.
عزیز تمام عقدههای تلنبارشده از ظلمی که میبینه و حس میکنه رو اینطور نقاشی میکنه و واقعا درین کار استاده.
ولی اجرا ضعیف بود کاش کمی حساستر و بهتر از صداهای افراد استفاده میشد
از بچگی کتاباشو توی زیرزمین خاله جان یواشکی میخوندم و از طنز شیرین و زبان نقادش لذت میبردم. سگ محله واس عزیز هویتی است که به افراد طبقه پایین در جامعه داده. اونها که دایم مورد ازار و اذیت قدرتمندان و طبقه حاکم قرار میگیرن و صداشون درنمیاد. اونا که حتی زیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی له میشن ولی باز سرشونو پایین میندازن و چشم بدست همونا که توسرشون میزنن، میدوزن تا لقمهای چیزی بهشون ارفاق کنن.
عزیز تمام عقدههای تلنبارشده از ظلمی که میبینه و حس میکنه رو اینطور نقاشی میکنه و واقعا درین کار استاده.
ولی اجرا ضعیف بود کاش کمی حساستر و بهتر از صداهای افراد استفاده میشد
روایتی بی حد تلخ، هم در ظاهر و هم در باطن؛
واقعا نمیشه گفت ظاهر داستان تلختره یا پیامی که در بطنش قرار داره.
کشتن حیواناتی معصوم فقط به جرم اینکه ما ازونا خوشمون نمیاد استعاره ایه از کشتن هر انسان، دین یا ملتی که باب میل ما نیست.
یا شاید هم فکر میکنیم از بین بردن این حیوانات یا انسانهای ناپاک، راه رسیدن به بهشت رو هموار تر میکنه یا شاید هم یه فریضهی واجبه؟
.
داستان، همچینین، روایت تمام مردمیه که نه میکُشند، نه کشته میشوند. و تنها در سکوت به تماشای کشتار مینشینند بدون اینکه قدمی پیش یا پس بذارن. که جایگاه این انسانها از کسی که میکشد هم پایین تر است.
.
روخوانی کتاب روان و دلنشین ولی کمی هم سریع بود.
با تشکر از راوی، چوک و کتابراه از ارائهی رایگاه این داستان عمیق 🙏
واقعا نمیشه گفت ظاهر داستان تلختره یا پیامی که در بطنش قرار داره.
کشتن حیواناتی معصوم فقط به جرم اینکه ما ازونا خوشمون نمیاد استعاره ایه از کشتن هر انسان، دین یا ملتی که باب میل ما نیست.
یا شاید هم فکر میکنیم از بین بردن این حیوانات یا انسانهای ناپاک، راه رسیدن به بهشت رو هموار تر میکنه یا شاید هم یه فریضهی واجبه؟
.
داستان، همچینین، روایت تمام مردمیه که نه میکُشند، نه کشته میشوند. و تنها در سکوت به تماشای کشتار مینشینند بدون اینکه قدمی پیش یا پس بذارن. که جایگاه این انسانها از کسی که میکشد هم پایین تر است.
.
روخوانی کتاب روان و دلنشین ولی کمی هم سریع بود.
با تشکر از راوی، چوک و کتابراه از ارائهی رایگاه این داستان عمیق 🙏
🍁 وای که چه داستان عمیق، واقعی و دردناکی بود. من امروز زمان رانندگی این داستان رو گوش میکردم، و اینقدر برام دردناک و در عین حال پر از استعارهها جالب بود که اشکهام حین رانندگی سرازیر شده بود. یکی از دوستان، جناب شمسائی اینقدر نقدشون به جا و درست بود که حجت رو بر این داستان تموم کرده بودن. اما اگه من هم بخوام نظرم رو بگم باید بگم که به عنوان کسی که سگ داره، و سگشو عاشقانه دوست داره و باور داره اونها هم مثل ما هستن، واقعا دلم برای تارزان به درد اومد، وقتی سیبل سنگهای بازی بچهها بود، یا زخم هاش از سگ کشی شهرداری سر باز میموند، و یا گشنه میموند… تا اینکه اون امریکاییها به محلهی مال تپه که همان ایران ماست و اهالیش که همون ما هستیم، اومدن و به ما فهموندن که ما چه چیزایی میتونیم داشته باشیم که بهشون بی اهمیت هستیم و باید یه غربی به ما یاد بده که چطور از داشته هامون، سگ دلبندمون، و تمدن امون نگهداری کنیم! و وقتی که هم تارزان خوشبخت شد، کورکورانه مانع خوشبختی اون شدیم و دوباره اون رو به همون حالت فلاکت سابق درآوردیم! چه زمان ظلم به تارزان، و چه زمان پس گرفتن خوشبختی تارزان فقط اون رو به عنوان سمبلی از محله، تاریخ و کشورمون دیدیم و کورکورانه سوار بر موج فکری غلط جمعیت شده و از اون تبعیت کردیم، و دانش شناس و روشنفکری مثل فریدون رو هم به دشمنی با وطن محکوم کردیم، تنبیه کردیم و سرجاش نشوندیم! واقعا علاقه مند شدم که آثار دیگه این نویسنده ترک رو بخونم و از این کتاب بی نهایت لذت بردم! ممنون دوست عزیزم کتابراه ☘️
داستان در مورد سگی است که در محلهای قدیمی زندگی میکند هیچ کدام یک از اهل محل نمیدانند که این سگ از کی در ان محله بوده و هر بلایی که دلشان بخواهد سر سگ بینوا میاورند اما این فقط ظاهر داستان است و نویسنده با زیرکی و مهارت و قلم جذاب و گیرای خود و پر و بال دادن به داستان مفاهیم زیادی را در دل داستان بیان کرده. سگ در واقع بیانگر قدمت و فرهنگ تاریخ میهنمان است که همه باهم سر ان اختلاف نظر داریم و هربلایی که دلمان خواسته از گذشته تا به امروز سر ان اورده ایم. خانواده امریکایی نشان دهنده این است که وقتی پای غریبهای به میهنمان باز شده رگ غیرتمان برای دفاع از میهن به جوش امده ولی دوباره روز از نو و روزی از نو. فرد تحصیل کرده محله که اگرچه تحصیل کرده است و چیزی خوانده اما سوادش باعث شعورش نشده. راوی داستان اگرچه زشتی کارها را فهمیده اما اعتراضی نمیکند مثل خیلیها در جامعه امروز که اگرچه متوجه عملکردهای اشتباه چه دولت و چه ملت هستند اما دم بر نمیزنند. علاوه بر این میتوان گفت نویسنده به این نیز اشاره داشته که همه ما تا زمانی که شخصی به جایگاه و درجهای نرسیده اورا بحساب نمیاوریم ولی تا فرد دارای مقام و جای گاهی میشود همه به او احترام گذاشته و برایمان عزیز میشود. به نکوهش حیوان ازاری نیز اشاره داشته. مفاهیم بسیاری را میتوان از دل این داستان برداشت کرد. صدا و نحوه اجرای گوینده که راوی داستان نیز هست خوب بود. با توجه به اینکه این کتاب رایگان نیز هست به تمام عزیزان توصیه میکنم که داستان رو گوش کنند و از شنیدنش لذت برده و به مفهوم داستان توجه کنند.
اولش اصلا برای من جذاب نبود.
بعد هم که جلو تر رفت فهمیدم که چقدر شخصیتهای بی رحمی در داستان وجود دارند.
اینطور یاد میدهد که هر رفتاری که با یک حیوان داشته باشیم اشکالی ندارد چون او مال ماست و صاحبش ما هستیم
و این اصلا درست نیست.
ولی در حقیقت باید بگم که گویندهها متنوع و عالی بودند.
بعد هم که جلو تر رفت فهمیدم که چقدر شخصیتهای بی رحمی در داستان وجود دارند.
اینطور یاد میدهد که هر رفتاری که با یک حیوان داشته باشیم اشکالی ندارد چون او مال ماست و صاحبش ما هستیم
و این اصلا درست نیست.
ولی در حقیقت باید بگم که گویندهها متنوع و عالی بودند.
درود، در کل کتابهای عزیز نسین حالتی طنز آلود دارد، اما این کتاب اصلا خندهای روی لبانم نیاورد، شاید در موضوع طنز تلخ نوشته شده بود، زیرا سعی داشت تا با توصیف یک سگ پیر تر از محله و بلاها و شکنجههایی که بچهها و بزرگترها به سرش میآوردند فضای طنز آلودی ایجاد کند. صداها به شدت مزخرف و گنگ بود به طوری که با گذشت زمان نتوانستم به آنها عادت کنم و به ناچار تا پایان داستان آنها را تحمل کردم. امیدوارم این دیدگاه مفید باشد. سپاس.
خیلی عالی بود بنظر من سگه نماد کشور ایران و مظلومیت و عدم واکنش به ظلمش نماد انعطاف ملت نسبت چوب بالای سر. وآمریکاییها نماد به اصطلاح فرهنگ غرب و شناخت عمیق و وسیعشون نسبت به ارزش مادی فرهنگی ایران و آثار باستانی و هنری ایران. اهالی محل و کلانتر هم نماد مسئولین و رده بالاهای کشور. خلاصه عالی بود عالی