نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سگ محله - عزیز نسین
4.5
609 رای
مرتبسازی: جدیدترین
فروغ السادات شهیدی
۱۴۰۲/۱۲/۲۰
00
از عزیز نسین نویسندهی توانای ترکیه قبلا هم خونده بودم، در قالب طنز فرهنگ جهان سومی و تعصبات و فقر فرهنگی را به نمایش میگذارد، داستان سگ محله میتواند اشاره به تمام داشتههای یک کشور داشته باشد که قدر نمیدانیم ارزش نمیگذاریم محافظت نمیکنیم، اطلاعات ضعیفی داریم ولی با شدت و تعصب از رد کردنش خودداری میکنیم
نوشتههای عزیز نسین در سطح بالایی از طنز نویسی پایدار است. نسین گذشته از دو عنصر اصلی طنز یعنی: شیرینی مطایبه و تلخی تراژیک رخدادها، عنصر سومی نیز به جوهره کار میافزاید؛ آن عنصر، تفکر انگیزی با به کارگیری نمادهای نیمه آشکار است. این تکنیک باعث میشود یک سوژه روزمره و دم دستی، به طرز نویی به ذهن مخاطب هدیه شود. شما را به تفکر در خصوص نمادهای تارزان، محمد آقا، بقال، اهالی بزرگسال محل، بچههای محل، خانواده امریکایی، ماموران سگکش، ماموران کلانتری و... دعوت میکنم.
یک ستاره به خاطر عملکرد ضعیف چوک در گویاسازی اثر کاسته شد.
یک ستاره به خاطر عملکرد ضعیف چوک در گویاسازی اثر کاسته شد.
عزیز نسین نویسنده ترک در این اثر به خوبی به خودخواهی آدمها پرداخته و کاملا ملموس این عادت بد رو که حس تملک نصبت به یک جاندار دیگه داریم رو نشون داده، تملکی بدون احساس مسئولیت، این اخلاق بد رو که فقط وقتی یادش میفتیم که.......
توصیه میکنم خودتون به این داستان که به خوبی روایت شده گوش کنید.
توصیه میکنم خودتون به این داستان که به خوبی روایت شده گوش کنید.
عزیز نسین با طنز تلخ خود همیشه آدم را بین خندیدن و گریستن قرار میدهد. داستان تارزان و محله آن آنقدر به نوع زندگی مان در حال حاضر شبیه است که انگار خود را در اینه روایت او میبینیم. وقتی میبینیم از حافظ و سعدی و مولانا و ابو علی سینای مان تعریف میکنند و بزرگداشت میگیرند و حق خود میدانند که آنها را از آن خود بدانند، رگ غیرت مان به جوش میآید، بعد که با چنگ و دندان آنها را مال خود میکنیم، برای آنها نه جایگاهی قائلیم نه احترامی. نه بزرگداشتی نه پیروی از آموزه ایی از آنها... حتی پا را فراتر گذاشته گاهی انها را مرتد مینامیم. امان از دست ما آدمها.....
خوب بود فقط ای کاش خانواده آمریکایی سگ را با خود میبردن نفهمی بچه ها و مردم محل خواننده را به یاد بچه های ۳۰ سال پیش میاندازد که بی دلیل سگها را سنگ میزدند اگر نویسنده مانند کتاب سپید دندان نوشته جک لندن به جزییات بیشتری از زجر کشیدن سگ میپرداخت قشنگتر میشد یا اینکه داستان را از زبان سگ بیان میکرد با تمام جزییات در هر صورت من شخصا پایان باز را دوست ندارم سگ یا باید میمرد یا با آمریکا ییها میرفت یا یک آدم عاقل نجاتش میداد
سلام عرض ادب و احترام، بسیار عالی پدیده مرغ همسایه غاز هست رو بیان کرده بود. همینطور نشون میداد چگونه در فرهنگ شرقی به داشتههای خودشون اهمیتی نمیدن. ما شرقیها از دریچه چشم غربیها به داشتههای خودمون نگاه میکنیم و خودمون غافل هستیم که دقیقا چه موهبتهایی در اختیار داریم. گوش کردن به این داستان رو پیشنهاد میکنم. طنز تلخ و نحوه خواندن شنیدن کتاب رو لذت بخش میکنه
با سلام و درود و تشکر از عزیزان کتابراه بابت اهدای این کتاب. مطالب این کتاب با توجه به حجم کم و مطالب طنز گونه که حاوی یک نوع طنز اجتماعی بود جالب توجه بود و در آن نویسنده با ظرافت به کار گرفته شده در عبارات و متن آن خواسته این حقیقت را عنوان کند که انسانها وقتی چیزی را در اختیار دارند قدر آن را ندانسته و آن را به انحاء مختلف مورد بی مهری و آزار قرار میدهند و زمانی که شخص یا اشخاص دیگری به آن بها داده و ارزش قائل میشوند رگ غیرتشان گل میکند و خواستار به دست آوردن مجدد آن شده و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند و جالب تر اینکه بعد از تصاحب مجدد آن باز هم مورد بی مهری قرارش میدهند. با سپاس فراوان
واقعا راست بود و قصه زندگی خیلی از ماها بود فقط با این تفاوت که خیلی وقتا هر کدوم از ما هم نقش تارزان رو توی زندگی مون بازی میکنیم هم نقش مردم محله و خیلی از وقتا یادمون میره که چقدر خودمون سختی کشیدیم و از رفتار بقیه اذیت میشدیم بازم بقیه رو با همین شرایط اذیت میکنیم و با همه این وجود وقتی یکی با سختی و صبر بسیار تازه داره رنگ خوشبختی رو میچشه بازم با کمال تعجب نمیزاریم و خیر سرمون خیر خواهی میکنیم موقع گوش دادن کتاب و تشابهش با این زندگی نمیدونستم بخندم یا گریه کنم چرا واقعا
داستان کوتاه بی نظیری بود شباهتش به دنیای واقعی و جوری که توصیفش کرده بود واقعا قلبمو به درد اورد که چقد شبیه زندگیامونه که همه حداقلی بار همچین چیزیو تجربه کردن به شخصه خوشحالم که خوندمش داستان پر احساس و قشنگی داشت گرچه که یادم اورد زندگی میتونه چقد مزخرف باشه ولی ارزش خوندن رو قطعا داشت و پیشنهاد میدم حتما بخونیدش و چون کوتاهه خیلی وقتی نمیگیره ازتون
همهی ما ادمهای وقتی تویه جایگاهی بالاتر قرار بگیریم سعی میکنم که به زیر دستیها ظلم کنیم
داستان در بارهی سگی بود که همهی محله بهش ظلم میکردن بچهها بهش سنگ میزدن گوششو بردین دستا پاش همیشه شکسته و نمیتونه درست راه بره
اخرشم سگهای خیابونی و میکشن و بهشون ظلم میکنن لطفا با حیوانات مهربان باشیم
داستان در بارهی سگی بود که همهی محله بهش ظلم میکردن بچهها بهش سنگ میزدن گوششو بردین دستا پاش همیشه شکسته و نمیتونه درست راه بره
اخرشم سگهای خیابونی و میکشن و بهشون ظلم میکنن لطفا با حیوانات مهربان باشیم