نقد، بررسی و نظرات کتاب کشیش ویکفیلد - الیور گلداسمیت

مرتب‌سازی: جدیدترین
علی جان
۱۴۰۳/۲/۹
اوَّلایِ قصه کمی سرد و خشک است اما رفته رفته گرمتر می‌شود و در آخر هم حد اعتدال می‌رسد در کل خوب است ولی شوق و هیجان آنچنانی را که باید انتظار داشت را ندارد
نگار اسکندری
۱۴۰۳/۲/۲
داستان جالب و قابل تاملی بود ایمان کشیش ویکفیلد برام قابل تحسین بود اینهمه اتفاقات ناگوار و بعضا کمرشکن برای خودش و خانوادش پیش اومد اما هرگز ناشکری نکرد و در ایمانش به خدا ذره‌ای خلل به وجود نیامد همه این سختیها رو با شکیبایی و بردباری فوق العاده‌ای که داشت تحمل کرد سرانجام توکل و ایمانش به خدا نتیجه داد مشکلاتش حل شد و خود و خانوادش به خوشبختی دست پیدا کردن.
پری سامانی
۱۴۰۳/۱/۲۹
کتاب کشیش ویکفیلد اثر الیور گلداسمیت، رمانی طنز است که در سال 1766 منتشر شد. این کتاب داستان کشیشی به نام دکتر بروم را روایت می کند که با وجود فقر، خوش بین و شاداب است و با سختی ها با صبر و شکیبایی روبرو می شود. دکتر بروم، شخصیت اصلی داستان، شخصیتی دوست داشتنی و جذاب است که خواننده به راحتی می تواند با او همدردی کند. گلداسمیت در این کتاب از طنز ظریفی استفاده می کند که لحنی شاد و سرگرم کننده به داستان می بخشد. در کنار طنز و سرگرمی، کتاب حاوی آموزه های اخلاقی ارزشمندی نیز هست. گلداسمیت با نثری زیبا و روان داستان را روایت می کند. شخصیت های فرعی داستان به اندازه دکتر بروم به خوبی پرداخته نشده اند. داستان تا حدودی قابل پیش بینی است و غافلگیری خاصی ندارد. به طور کلی، کشیش ویکفیلد کتابی سرگرم کننده و آموزنده است که خواننده را با لحنی طنز به تفکر وا می دارد. این کتاب را به کسانی که به دنبال کتابی کلاسیک با شخصیت های دوست داشتنی و آموزه های اخلاقی هستند توصیه می کنم. "کشیش ویکفیلد یکی از خنده دارترین و در عین حال آموزنده ترین کتاب هایی است که تا به حال خوانده ام. "این کتاب کلاسیک به دلیل طنز ظریف و شخصیت های دوست داشتنی اش همچنان محبوب است. "کشیش ویکفیلد داستانی دلچسب است که شما را به خنده و تفکر وا می دارد.
Gol Yakh
۱۴۰۳/۱/۱۵
عالی بود لذت بردم
معصومه ..
۱۴۰۳/۱/۸
سلامی نو به دوستان گل و عزیز از اول فصل کتاب معلوم بود که کتاب خوبی هست بهتون پیشنهاد میکنم که این کتاب رو بخونید
مائده
۱۴۰۳/۱/۷
خوب تا خودت نخونی نمیفهمی در مورد چه حماسه‌ای حرف می‌زنم عالی بود پیشنهاد می‌کنم حتما بخونید خیلی عالی
مهسا بایی
۱۴۰۳/۱/۶
زیاد دوستش نداشتم
Shaahin
۱۴۰۳/۱/۱
هیچ وقت نخوندمش با اینکه همیشه خیلی دوست دارم کتابی رو بخونم که -- همون طور که گفته شد-- نویسنده های بزرگی ازش ایده گرفتن! چون علاقه ی زیادی به " ادگار آلن پو" و " ژان ژاک روسو" دارم، هر دو این نویسنده ها و البته فیلسوف ها! با توجه به نوع بینشی که نسبت به زندگی داشتن به سخصیت کشیش ویکفیلد، توی داستان ها و خاطرات شون اشاره کردن! " سقوط انسان... "
(:
۱۴۰۲/۱۱/۲۸
خیلی قشنگ بود
..
۱۴۰۲/۱۱/۱۲
کتاب خوبی بود
کشیشی که هیچ وقت کم نمیاره و همواره با مشکلات زندگی در حال جنگ هست و با رفتار منطقی و عاقلانه برای خودش دوستان زیادی پیدا می‌کنه تا بهش کمک کنند
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۲/۱۰/۲۶
رمان خیلی خوبی است و این ایمان به خدا وقتی در یک کشیش و خانواده‌اش و یک بارون ثروتمند دیده می‌شود. انتظار از دولتمردان مسلمان که پیرو خاتم الانبیاء هستند بیشتر می‌شود به خصوص شیعه که امام علی علیه السلام را الگو قرار داده و در دستگیری محرومان و فقرا غافل نشوند و عدالت در هر زمینه‌ای جاری و به عینه مشهود باشد تا مؤمنی دلش‌ نشکند. نقدم از رمان این است که در قسمتی اشاره کرده خداوند نمی‌تواند بر تمام مشکلات بندگانش رسیدگی کند. خداوندی که از نهان و باطن تمام بندگانش با خبر است و ناظر بر تمام اعمالمان است اگر صلاح ببیند مشکل هر کسی را حل می‌کند. با آرزوی خوشبختی تمام بندگان مخلص و با ایمان.
ditto
۱۴۰۲/۱۰/۱۶
جزء دسته ادبیات کلاسیک قرن ۱۸ هست، که سعی در بیان شیوه‌ی زندگی مردم در اون زمان رو داشته و در کنارش به بیان داستان زیبایی از صبر و بردباری میپردازه
ساناز یوسفی
۱۴۰۲/۱۰/۱۰
کتاب خیلی قشنگی بود و نتیجه‌ای که من گرفتم این بود که صبور بودن سخته اما اگه بتونیم صبور باشیم و همواره شاکر، پایان بسیار خوبی خواهیم داشت. دقیقاًمثل این کتاب. توصیه میکنم این کتاب جذاب‌ رو مطالعه کنید.
پاشامحمدی
۱۴۰۲/۱۰/۶
داستان جالبیه وقتی که از دل تاریکی نور می‌تابه.
وقتی که تمام امیدها ناامید میشن ولی روزنه‌ی نور باتمام سرعت اتاق رو پر نور میکنه. سپاس و دست مریزاد ب اقای هاشمی مترجم کتاب
ریحانه کاظمی
۱۴۰۲/۱۰/۶
داستان آموزنده و جذابی بود، در این کتاب با آداب و رسوم نحوه زندگی و آداب و معاشرت مردم در قرن هجدهم آشنا میشیم. توصیه میکنم حتما بخونید، باتشکر از کتابراه عزیز. ترجمه جناب هاشمی هم مثل همیشه عالی بود
ترانه لطفی
۱۴۰۲/۱۰/۳
کتابی بسیار آموزنده و عالی بود من که از خوندنش خیلی خیلی لذت بردم مخصوصا از آخر داستان
ممنونم از نویسنده این کتاب و کتابراه. ممنونم
HaMraH
۱۴۰۲/۹/۲۳
این کتاب ماجرای یک خانواده‌ی مذهبی و فقیر هست که کشیشی در این کتاب با یک پسر مرموزی آشنا میشه و...
ترجمه‌ی این کتاب بی‌نقص بود
فائقه
۱۴۰۲/۷/۱۷
از نظرم قابلبت این رو داشت که از روی کتاب فیلم ساخته بشه من شحصیت پدر رو دوست داشتم
F.Namazi
۱۴۰۲/۶/۱۳
کشیش چارلز پریمروز و همسرش دبورا، به همراه دو دختر و چهار پسر خود در خانهٔ اجدادیشان در ویکفیلد انگلستان زندگی می‌کنند. با وجود اینکه او حقوق ناچیزی از کلیسا دریافت می‌کند، اهمیتی نمی‌دهد زیرا به حد کافی در زندگی احساس شادی و خوشبختی می‌کند. جورج، پسر بزرگ آنها، شاگرد ممتاز دانشگاه آکسفورد است. او قصد دارد با دختر یکی از روحانیون برجسته کلیسا که در مجاورت آن‌ها زندگی می‌کند، ازدواج کند. آرابلا، دختر آقای ویلموت که ثروت قابل توجهی به او رسیده. اما بخت با آن‌ها یار نیست و درست روز قبل از ازدواج‌شان، مدیر مالی کشیش چالرز خبر می‌آورد که او ورشکست شده و اموالش را از دست داده است. با شنیدن این خبر، پدر آرابلا، ازوداج او را با جورج منتفی اعلام می‌کند.
مژگان پاک
۱۴۰۲/۶/۸
کتاب بسیار زیبایی بود چه کشیش نازنین و خوش سیرتی، و چقدر خانوادشو دوست داشت، فقط برام سوال بود آقای برچل که از همه چیز آگاه بود چرا اقدامی نمیکرد و نمیگفت من سر تورن هیل هستم. و برام جالب بود دزدیدن دخترای کشیش چقدر راحت بود و یک پلیس تو منطقه وجود نداشت. ولی کتاب عبرت آموز و زیبایی بود⚘️💯
Permis pourgholi
۱۴۰۲/۶/۴
کتاب قشنگی هست اما نمی‌شه گفت محشر مثلا نمی‌شه با کتاب بخشنده (*به احتمال زیاد نخوندید بهترین*) مقایسه کرد
سامان مددی
۱۴۰۲/۵/۲۶
با تشکر از زحمات نویسنده. روایت اصلی بر پایه یک خوانواده مذهبی و فقیر انگلیسی بنا شده. مشکلات و اتقاقات پیش آمده برای این خوانواده مانع از شک و تردید به عقاید مذهبی خوانواده و بخصوص پدر خانواده نمیشود. در قسمتهایی از کتاب نوع نگارش دیر فهم و تا حدودی ادبیاتی میشود که به نوعی کُند شدن و تاخیر در روایت داستان رو به همراه دارد. به نظر بنده کتاب به روایت و بیان ساده تر و عامیانه تری نیازمند بوده تا خواننده ارتباط عمیقتری با اثر برقرار کند.
محبوب، کریمی
۱۴۰۲/۵/۳
بسیار جذاب بود
هنوز اون حالت پشت کردن خان عمو و جفنگ گفتنش توی ذهنمه
و واقعا آخرش غافلگیر شدم
علی
۱۴۰۲/۴/۲۲
کتاب راجب اینه که در سختی‌ها صبور باشید و به هر کسی اعتماد نکنید
ندا مرسلپور
۱۴۰۲/۴/۱۱
عالی من نخوندمش ولی به نظر میاد کتاب خوبی باشد
Kimia Omidvar
۱۴۰۲/۴/۱۱
داستان آموزنده و جالبی بود، توصیه میکنم حتما بخونید، باتشکر فراوان از کتابراه عزیز🌻🌻🌻🌻
الهام حمیدی
۱۴۰۲/۳/۲۷
کتاب در زمره‌ی رمانهای کلاسیک مربوط به قرن ۱۸ میلادیه و مرسومِ سبک داستانیِ خودش شمارو در طول داستان با آداب و رسوم، نحوه زندگی، معاشرت اجتماعی و حتی کمی با سبک پوشش اون زمان آشنا میکنه. بصورت اول شخص روایت میشه و یه نکته‌ی جالب توجه در این کتاب اینه که بیشتر از ۲۴۰ سال از نوشتنش می‌گذره ولی آدمو خیلی درگیر ماجرا می‌کنه اونقدر که فکر می‌کنین تو داستانین و دارین با خانواده "پریمروز" زندگی میکنین و تمام اتفاقات رو از نزدیک لمس می‌کنین. البته ویراستاری خیلی قوی نیاز داره، غلط املایی داره، ولی بازم نمیتونین زمین بذارینش. الیور گلداسمیت در واقع یه منتقد جدی در زمان خودش بوده پس توی این اثر در جاهای مختلف حرفها و عقایدش رو از زبانِ مخصوصاً راوی داستان که دکتر پریمروز هست بیان میکنه. مخصوصاً موضوع اختلاف طبقاتی و زندگی اشراف رو که بنظرم مورد انتقاد خیلی جدی در اون زمان بوده. نقاشی‌های خیلی زیبایی هم توی کتاب هست که جذابن.
💟صد در صد توصیه میکنم بخونیدش، فقط کاش کتابراه عزیزمون یه فکری برای ویراستاری و رفع غلطهای املائی بکنه که پیشاپیش سپاسگزار میشیم😊
علی ایرنمنش
۱۴۰۲/۳/۲۴
کتاب آموزنده و رمانی جذاب هست توصیه به مطالعه دقیقش را می‌کنم
رضا قرایی
۱۴۰۲/۳/۱۲
برای اوقات فراغت خوبه
میشه ازش برای زندگی ازش درس گرفت
آریا صادقی
۱۴۰۲/۳/۱
تم کلاسیک و متن روان خوندن کتاب رو لذت بخش میکنه
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۲/۲۶
داستان کتاب منو یاد داستان حضرت ایوب انداخت، نویسنده علاقه زیادی به مباحث فلسفی داشت که بی ربط و با ربط حرفش رو پیش میکشید. در مورد سیاست هم دیدگاه جالبی داشت، (من در زمان خودم قهرمانان زیادی را دیده‌ام که ادعای آزادی و آزادیخواهی کرده ولی حتی یکنفر از آن‌ها را سراغ ندارم که در ته قلبش یک مستبد خود رای نباشد)
رفتارش در زندان مثل رفتار گاندی بود
متن سنگین بود البته مترجم برای پایبندی به ادبیات کلاسیک مجبور بوده، اما جاهایی دیگه واقعا غیر مفهوم میشد.
مرضیه تفرحی
۱۴۰۲/۲/۲۰
من عاشق این سبک کتاب هستم
Majid Majidi
۱۴۰۲/۲/۱۸
خیلی جالب بود و کلا غیر قابل پیش بینی
فاطمه رضایی
۱۴۰۲/۲/۱۵
داستان جالب و خوبی بود
آرمینا نظری
۱۴۰۲/۱/۲۲
کتابی بسیار آموزنده و عالی بود من که از خوندنش خیلی خیلی لذت بردم مخصوصا از آخر داستان
ممنونم از نویسنده این کتاب و کتابراه
فاطمه نوحی
۱۴۰۲/۱/۱۵
کتاب جمله بندی و روند داستانی خوبی داشت. بیشتر قصه دارک و تلخ بود. روشنفکری یک مرد اروپایی در حدود ٢٠٠-٣٠٠ سال پیش نکته جالبی بود (اقای کشیش پریمروز). از خوندن کتاب لذت خواهید برد.. جالبه که در مقدمه گفته شده، کنابی مثل زنان کوچک به تقلید از این کتاب نوشته شده. کاملا حس میشد. بازهم از کتابراه ممنون
عاطفه ...
۱۴۰۲/۱/۱۳
فقط داستان سرگرم کننده‌ای بود..
Alisharafiii
۱۴۰۲/۱/۷
بیشترشبیه فیلم هندی بود
سمیه خرمی
۱۴۰۲/۱/۲
سرگرم کننده و امیدبخش بود.
Milad Beigi
۱۴۰۱/۱۲/۲۹
یکم باید حوصله کنید برای خوندنشو جا نزنید، کم کم هیجان کار بالا می‌ره
Sobhan
۱۴۰۱/۱۲/۱۴
این کتاب در رده ادبیات کلاسیک جای دارد. این کتاب درباره‌ی طرز فکر مردم و شباهت میان این طرز فکر اشاره دارد و این شباهت راً در یک داستان زیبا جای داده است.
ناهید ساقی
۱۴۰۱/۱۲/۳
متن خسته کننده‌ای داشت 😵
یک اتفاقیو که تعریف میکرد اینقد خلاصه و گنگ توصیفش میکرد که متوجه نمیشدی واقعا‌ی اتفاقی افتاده! بعدش یهو میفهمیدی که اهااااا اونموقع منظورش از اون جملات فلان اتفاق بوده...
قسمت موعظه هاش رو هم دوست نداشتم
در کل واسه من کتاب جالبی نبود.
ازاده اپرا
۱۴۰۱/۱۲/۲
عالی بود چقدر با اصالت و زیبا
وحید
۱۴۰۱/۱۱/۶
کتاب خوب و سرگرم کننده
آمین
۱۴۰۱/۱۱/۱
عالی بود، متن کلاسیک قرن ۱۸می با ادبیات سنگین، پر از وقایع و اندرزها و ایمان قوی یک کشیش و روایت عشق و علاقه پدر به خانواده و فرزندان و حاصل صبر و ایمان به خداوند را دیدن...
راوی کشیش بود و بخش‌هایی حوصله سربر بود، از سادگی و زودباوری پدر و پسرها حرصم میگرفت...
در پایان داستان نتیجه صبر و تحمل کشیش و درک درست اطرافیان ثمر خوبی و آنچه شد که میخواست: خوشبختی فرزندانش
ترجمه گویا و متناسب بود، نقاشی‌ها رو خیلی دوست داشتم، در متن تکرار کلمات خوندن رو کند می‌کرد. ممنون کتابراه عزیز بابت ارائه و معرفی کتاب ♡
آریا آزادپور
۱۴۰۱/۱۰/۳
کتاب‌های کلاسیک غربی با نثر سخت واقعا فوق العاده برای بیشتر کردن دایره لغات و آموختن ترکیبات زیباست بغیر از این, داستان‌های کلاسیک غربی پر از آموختنی‌ها و قصه سرایی‌های زیبا هستند و نویسنده هاب این نوع کتاب‌ها واقعا نویسندگی رو دگرگون کردند کتاب ارزش یک بار خواندن رو داره.
مرضیه کاظمی
۱۴۰۱/۹/۲۱
شاید یکی از دلایلی که این کتاب را خوندم مترجم بود اما وقتی شروع به خوندن میکنی جذب کتاب میشی
گیوربه
۱۴۰۱/۸/۸
کتاب قشنگی بود
اوایل به کندی پیش میرفت
ولی به مرور سرعت بیشتری پیدا کرد
کتاب از زبان پدر خانواده بود و همین امر باعث جذاب شدن داستان شده بود
مانیا اصغری
۱۴۰۱/۷/۱۷
باید تا اخر خوند
میترا زرگران
۱۴۰۱/۷/۱۴
خیلی بااحساس آدمی اجین بوددرکل ارزش خواندن داشت ممنون ازکسانی که این انتقال رابه ما خوانندگان میدهندنور بهراهشان
1 2 3 4 >>