نقد، بررسی و نظرات کتاب همسر یک زندانی - مگی بروکس
4.4
237 رای
مرتبسازی: جدیدترین
Milad Hosseini
۱۴۰۳/۲/۸
00
توصیه میکنم بخونید
همسر یک زندانی داستان جالبی بود و ماهیت جالبی داشت و این موضوع که این داستان واقعیت دارد نیز بر شگفت انگیز بودنش می افزود.... ترجمه بسیار عالی بود سانسور کمی رو شاهد بود (از نظر بنده اصلا سانسوری وجود نداشت) ادامه حاوی اسپویل است فقط هر لحظه میخواستم آن دخترک را قضاوت کنم در خط به خط کتاب از جایی که با بیل حرف زد قضاوتش کردم چرا؟؟ آخر چرا باید از خانه گرم و نرم خود فرار کنی برای عشق؟ فلسفه افتضاحی است به خودم قول میدهم در تک تک لحظات حسرت دقیقه ای را میخورد که این تصمیم را گرفته بود اما چرا باید این را در کتاب لحاظ کنند (به نویسنده بگوید؟) کاری که کرده ای دیگر تمام شده پس تمام تلاشت را بکن تا جلوی دیگران از آن دفاع کنی (!) حال اما چرا من این موضوع را بیان کردم مقصودم آن بود که هرگز بدون فکر و عاقبت اندیشی کاری نکنید که بعد پشیمان شوید و.... اگر من جای این دخترک بودم هرگز (یعنی امیدوارم هرگز) خانه ام را ترک نمی کردمنگرانی مادرش نسبت به فرار آن دختر کذا.... فکرش دیوانه ام میکند (بنا را بر این گذاشتم که داستان واقعی ست اما بعید میدانم) در کلیت ماجرا پیشنهاد میکنم این کتاب را تهیه و نهایتا در یک روز میتوان آن را مطالعه کرد و با داستان دختری عاشق (هرزه) سرگرم شد... بدرود
کتابی بسیار عالی و زیبا با این که سختیهای اسیران و زندانیان را در اردوگاهها بیان میکند اما بسیار زیبا و روان و جذاب نوشته شده که انگیزه دنبال کردن را میدهد و به هیچ عنوان دوست ندارین کتاب رازمین گذاشته و تا پایان همین طور جذاب پیش میرود و توصیه میکنم حتما بخوانید ممنون از کتابراه
شروع به شدت جذابی داره اما رفته رفته روند داستانی کمی افت میکنه اما همچنان میتونه شما رو دنبال خودش بکشونه. به نظرم اواخر داستان هم صحنههایی وجود داشت که پتانسیل داشتن تا نویسنده روشون مانور بیشتری بده و هیجان بیشتری رو به مخاطب برگردونه ولی متاسفانه سریع جمعش کردن. اما در کل کتاب بسیار دوست داشتنی هست و اگه به عاشقانههای تاریخی _ جنگی علاقه مند باشید پیشنهاد میکنم.
با وجود گنگ بودن متن داستان ولی رمان خوبی بود، در حین خوندن یک جاهایی من رو یاد کتاب در جستجوی معنا انداخت شاید به خاطر تشابه در به تصویر کشیدن زندگی پر دغدغه و سخت اسرای جنگ جهانی، هر چند نمیشه از نظر قدرت قلم نویسنده با اون کتاب مقایسه بشه ولی باز در نوع خودش بد نبودش، تلفیق داستان عاشقانه با مصائب جنگ کمی فضای داستان رو تلطیف کرده بود.
مگی بروکس واقعا زیبا این واقعیت را به تصویر کشیده و در تمام این کتاب میتوانی خطر را حس کنی اما نشان میدهد که بین این همه آدمهای بد هنوز هم افرادی هستند که برای کمک و همدلی برمیخیزند.
من این کتاب را طی یک هفته تمام کردن و از بس این کتاب جذبه خاصی داشت که وقتی شروع به خواندنش میکردم نمیتوانستم دست از خواندنش بکشم
به نظر من این کتاب برای تمام کسانی که به تاریخ جنگ جهانی دوم علاقمندند عالی است
من این کتاب را طی یک هفته تمام کردن و از بس این کتاب جذبه خاصی داشت که وقتی شروع به خواندنش میکردم نمیتوانستم دست از خواندنش بکشم
به نظر من این کتاب برای تمام کسانی که به تاریخ جنگ جهانی دوم علاقمندند عالی است
همونجور که دوستان هم اشاره کردن این کتاب یه داستان عاشقانه در زمان جنگ جهانی دوم رو روایت میکنه...
کشش داستان بدنیست هر چند یه جاهایی رو اغراق میکنه و از یه سری چیزهاهم که نیاز هست بیشتر توضیح بده سریع رد میشه مثلاً پایان داستان به نظرم یهویی بود و هیچ توضیحی برای روزهایی که بیل نبود داده نشد هر چند همین که بیل قبول کرد از ایزی تو اون مقطع جدا بشه به نظرم اصلاً قابل قبول نبود.
شخصیت رالف رو دوست داشتم خیلی بامرام بودو...
درموردترجمه هم نیمه ابتدایی کتاب بهتربود وازنیمه به بعد جملات مبهم بیشتری دیده میشد واینکه اسم شخصیتها بعضی جاها اشتباه آورده میشد که نیازبه ویرایش داره،
درکل برای یه بارخوندن بدنیست.
کشش داستان بدنیست هر چند یه جاهایی رو اغراق میکنه و از یه سری چیزهاهم که نیاز هست بیشتر توضیح بده سریع رد میشه مثلاً پایان داستان به نظرم یهویی بود و هیچ توضیحی برای روزهایی که بیل نبود داده نشد هر چند همین که بیل قبول کرد از ایزی تو اون مقطع جدا بشه به نظرم اصلاً قابل قبول نبود.
شخصیت رالف رو دوست داشتم خیلی بامرام بودو...
درموردترجمه هم نیمه ابتدایی کتاب بهتربود وازنیمه به بعد جملات مبهم بیشتری دیده میشد واینکه اسم شخصیتها بعضی جاها اشتباه آورده میشد که نیازبه ویرایش داره،
درکل برای یه بارخوندن بدنیست.
این کتاب همانند کتابهایی که در مورد انسانهای باقیمانده از دوران جنگ خواندنی است هرچند در اینجا نویسنده بخاطر نصفه نیمه بودن داستان خیال پردازی کرده و بنظرم با توجه به کتابهای قبلی که خواندم زیاده روی نیست و متاسفانه تمامی مسائل تهوع امیزی ک تعریف کرده میتواند واقعی باشد. شحاعت ان دختر روستایی چکی بسیار تحسین برانگیز است وی نه تنها با سختیهای مسیر بلکه با مسائل دوری و دلتنگی و غربت و بی زبانی نیز کنار آمده و دم نزده حقیقتا این فرای قوی بودن است اما بنظرم چیزی که این دختر را کنار ان مرد نگه داشته عشق مهربانی و مردانگی ان مرد به این زن شجاعت ایستادگی داده و نویسنده با کمک قوه تخیلش این مسئله را به خوبی روشن کرده است یک ستاره کم کردن چون قلمش ضعیف بود و توصیفات سطحی بود میتوانست بسیار عمیقتر باشد
رویش برگ کوچک امید در میان جنگ و سرما، وحشت، ظلم و رعب. درسته؛ عشق ایزی به بیل مثل یک جوونه امید بود در طول راهپیمایی شون و تلاششون برای خورد و خوراک جنگیدن برای زنده موندن من به این فکر میکردم که چقدر همه چیز میتونه با ارزش باشه حتی یک لیوان اب تمیزی که در خانه داریم چقدر میتونه با ارزش باشه اما چون برای ما فراوانه نسبت به اهمیتش بی توجه شدیم یا هر چیز دیگر. امثال نان، گرما، حتی یک تیکه نان نگاهم به زندگی تغییر کرد بعد خوندن این کتاب
بیشتر از زندگی لذت میبرم بیشتر سعی میکنم قدر ارامش نسبی که دارم رو بدونم و بیشتر شکرگزار خدایی باشم که نعمتهای کوچک و بزرگش رو تا الان نادیده گرفته بودم، ممنون از کتابراه
بیشتر از زندگی لذت میبرم بیشتر سعی میکنم قدر ارامش نسبی که دارم رو بدونم و بیشتر شکرگزار خدایی باشم که نعمتهای کوچک و بزرگش رو تا الان نادیده گرفته بودم، ممنون از کتابراه
به وجود اومدن یه عشق اونم وسط جنگ.
کتاب دوس داشتنیای بود بهم یاد داد که حتی وسط سختترین شرایطم اجازه ندم امیدم از بین بره
قلم نویسنده طوری بود که میتونست آدم رو ببره تو دلِ داستان و اتفاقایی که برای شخصیتا میوفتاد و درک کنه و اتفاقات و شخصیتها به خوبی به تصویر کشیده شده بود
تنها مشکل ترجمه بود که انگار یه جاهایی از کتاب رو نتونسته بودن روون ترجمه کنن و گاهی مبهم بود جملات.
کتاب دوس داشتنیای بود بهم یاد داد که حتی وسط سختترین شرایطم اجازه ندم امیدم از بین بره
قلم نویسنده طوری بود که میتونست آدم رو ببره تو دلِ داستان و اتفاقایی که برای شخصیتا میوفتاد و درک کنه و اتفاقات و شخصیتها به خوبی به تصویر کشیده شده بود
تنها مشکل ترجمه بود که انگار یه جاهایی از کتاب رو نتونسته بودن روون ترجمه کنن و گاهی مبهم بود جملات.
در کل ترجمه روون بود ولی یجاهایی انگار خود مترجم هم متن رو متوجه نشده و جملات مبهمی رو نوشته. واسه ما خیلی داستان کشداری بود و تموم کردن کتاب طول کشید. و ایزی، اوایل داستان واقعا دختر سر به هوایی بود و تصمیمات خیلی بیمنطقی گرفت. در انتهای داستان هم مشخص نشد اون ۲۰ روز واسه بیل چه اتفاقاتی افتاده و از کجا پیداش شد. با آرزوی صلح برای همه