معرفی و دانلود کتاب آقاجان
برای دانلود قانونی کتاب آقاجان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آقاجان
کتاب آقاجان نوشتهی محمود شاهحسینی نمایشنامهای است که داستان یک خانوادهی اشرافی و مرفه را روایت میکند. آقاجان، که پیرمردی ثروتمند است، در هنگام بیماری توسط دخترانش و شوهرهای آنها طرد میشود و مدتی با یک پدر و پسر زندگی میکند. او اما دوباره برگشته تا نقشههای جدیدی برای بچههایش بریزد.
دربارهی کتاب آقاجان
محمود شاهحسینی در نمایشنامهی آقاجان ما را با پیرمرد پولداری آشنا میکند که نگران ثروتش است و از بچههای ناسپاسش شاکی است. هرکدام از دخترها شوهرانی متفاوت دارند؛ شنگول میرزا، شوهر شوکت، جز بله قربان گفتن به زنش کار دیگری نمیکند و چرچیل، شوهر طلعت، در سیاستمداری همتا ندارد. آقاجان به دلیل تحت تعقیب بودن بعد از انقلاب، مدتی با یک پدر و پسر در یک محلهی فقیرنشین زندگی میکند. خوردن غذاهای فقرا مثل کال جوش و چغور پغور که آن پدر و پسر اسمش را به طنز شیشلیک پرورده گذاشتهاند، آقاجان را به فکر جبران کردن زحمات آنها میاندازد. اما ماجرا آنقدرها ساده نیست و حضور آن دو نفر بهانهای است برای چیزهایی بیش از سپاسگزاری از کار خیر دو نفر.
کتاب آقاجان با زبانی نسبتاً عامیانه و طنز، به واکاوی روابط بین افراد، تضادها و شکافهای میاننسلی و چالشهای اجتماعی میپردازد. زبان رئالیسم در کنار شخصیتهای اغراقشدهی نمایشنامه، ترکیببندیای جذاب به وجود آورده است و میبینیم که چطور روابط پیچیدهی افراد با یکدیگر، خط روایی نمایش را چندلایه و در عین حال جالب کرده تا ما را برای گشودن راز آقاجان ترغیب کند. این کتاب به همت انتشارات جامی به دست مخاطبان علاقهمند رسیده است.
کتاب آقاجان برای چه کسانی مناسب است؟
اگر میخواهید با خواندن یک نمایشنامهی اجتماعی با لحن طنازانه به وجد بیایید، این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب آقاجان میخوانیم
شنگول میرزا، به بهانه قدم زدن، به طرف ویترین مىرود و ضمن سرشمارى اشیاء طبق لیست، حسرتبار به عتیقهجات کوچک و بزرگ داخل آن خیره مىشود؛ ضمن آنکه گهگاه از کنترل زیر چشمى در روبهرو نیز غافل نیست.
شنگول میرزا توپ طلا، متعلق به تیمور لنگ که با همبازیاش فوتبال بازى مىکرده!
شوکت (در حال خوردن پرتقال) چوگان؛ نه فوتبال، آقاى انیشتن.
شنگول میرزا شوکت خانوم، لابد این توپ طلا ملیون ملیون قیمتشه؛ درسته؟
شوکت (نگاه سرزنشآمیز)
شنگول میرزا اینم انفیه دون سلطان آغا محمدخان قاجار (به شوکت) این انفیه دون تخمینا چن قیمته؟
شوکت مگه تو قصد خرید عتیقهجات آقاجونو دارى که هى قیمت مىپرسى!؟ به کارت برس. یه کمى هم دست بجنبون؛ الانه که سر و کله طلعت و چرچیل پیدا بشه.
شنگول میرزا چشم... اینم اونو، اونو، اونو، اونو، اونو...
در سمت راست به شدت باز مىشود و بلافاصله چرچیل و سپس طلعت، وارد مىشوند. از صداى باز شدن ناگهانى در، شنگول میرزا شدیدا یکه مىخورد؛ به نحوى که آن دو متوجه حرکت و حالت او مىشوند. شنگول میرزا بلافاصله لیست اشیاء را داخل جیب شلوارش پنهان مىکند.
چرچیل بهبه!! مسافرین انگلیسىمونم که خودشونو با جمبوجت رسوندن!
شوکت (رو به طلعت، تصنعى) جانم جان، چه گل بارون شد!
طلعت (کمى بىتفاوت) سلام عزیزم؛ یه لحظه اجازه...
کیف و پالتو خود را داخل جالباسى مىآویزد. سپس به طرف شوکت مىرود و هر دو به صورت تصنعى یکدیگر را بغل مىکنند و مىبوسند.
شوکت (با طعنه) خانوم خانوما چرا این قدر کم لطف شدن! تو این چن روزى که ما از سفر برگشتیم نمىشد یه سرى، یه زنگى... اَه اَه اَه... این چیه به خودت زدى؟ عطره یا آمونیاک؟! (به چرچیل) باز حضرتعالى مثلاً سلیقه به خرج دادین؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آقاجان |
نویسنده | محمود شاه حسینی |
ناشر چاپی | انتشارات جامی |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 88 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-176-124-9 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه اجتماعی ایرانی |