معرفی و دانلود کتاب آن یای لعنتی: سی روایت از زندگی، مرگ و تنهایی عین القضات همدانی
برای دانلود قانونی کتاب آن یای لعنتی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آن یای لعنتی: سی روایت از زندگی، مرگ و تنهایی عین القضات همدانی
کتاب آن یای لعنتی روایتی دلنشین از زندگی، مرگ و تنهایی عینالقضات همدانی است که سید عبدالحمید ضیایی آن را با تاثیرپذیری از سبک نثر این عارف بلندپایه به نگارش درآورده است. در این کتاب با زبانی شاعرانه به قلب زندگی و افکار این عارف مشهور سفر میکنیم تا در جهانی از وجد و معرفت غوطهور شویم.
دربارهی کتاب آن یای لعنتی
کتاب آن یای لعنتی، سی روایت است از زندگی و افکار عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی ملقب به عینالقضات که در سن سی و سه سالگی به جرم الحاد به دار آویخته شد. او که علاوه بر عرفان، در فلسفه، فقه، تفسیر قرآن و ریاضیات دستی داشت، از شاگردان خیام و احمد غزالی بود و خودش را دنبالهروی طریقت کسانی مانند منصور حلاج میدانست. رسالهها و آثار او شروحی فلسفی دربارهی مسائل مطرح شده در فقه و عرفان مانند علم، معرفت و عقل بوده و نظراتی قابلتوجه دربارهی ابلیس و عشق داشته است. در این کتاب به قلم سید عبدالحمید ضیایی میتوانید به زیبایی ردپای تاثیرپذیری نویسنده را از رسالههای عینالقضات ببینید.
کتاب آن یای لعنتی در پنج بخش کلی نگاشته شده و زندگینامهای است با زبانی تاثیرگذار و ملموس که از خلال نثری شاعرانه، ما را با چهرهای دردمند آشنا میسازد و حدیث غربت و تنهاییاش را با تفصیل برایمان تعریف میکند. مرگ عینالقضات همدانی، حادثهای دردناک بود که حتی نوشتن رسالهی شکوی الغریب در زندان هم نتوانست جلوی آن را بگیرد. اما آثار معنویای که عینالقضات برای بشریت به یادگار گذاشته است، حتی در در روزگار فعلی کماکان قابل لمس است. دعوت او به دور شدن از عادت پرستی، جاری کردن عشق در تمام لحظات زندگی و دعوت به خودشناسی و خداشناسی در این داستان زندگینامهای به خوبی منعکس شده است.
راوی داستان بعضا در کتاب دیوار چهارم را میشکند و با خواننده وارد گفتوگویی تعمقبرانگیز و بیزمان میشود اما همچنان زمانه و جهان قرن ششم هجری را از یاد نمیبرد. او میکوشد تا پلی میان ذهنیت خوانندهی امروزی با آنچه که باعث به دار کشیدن عینالقضات شد بزند تا حوادثی را که در روزگاری بسیار دور اتفاق افتاده است، برایمان ملموس و قابلفهم شود. علاوه بر عین القضات در کتاب یای لعنتی با شخصیتهایی دیگر با نامهای ابوالقاسم قوامالدین درگزینی و عزیزالدین مستوفی آشنا میشوید؛ عینالقضات که رابطهی خوبی با عزیزالدین مستوفی، وزیر وقت دربار سلطان سنجر سلجوقی داشته است، پس از قتل مستوفی و انتصاب قوامالدین درگزینی بهعنوان وزیر جدید، به او روی خوشی نشان نمیدهد. این مسئله و بیپروایی همدانی در بیان عقایدش، درنهایت سرنوشت او را به فردی نظیر منصور حلاج نزدیک میکند.
سید عبدالحمید ضیایی به واسطهی تحصیلاتی که دربارهی عرفان تطبیقی داشته است، ایدههای اندیشههای غربی را با وضعیت عینالقضات درهم آمیخته است و همین مسئله باعث میشود نثر کتاب علاوه بر شاعرانه بودن، رنگ فلسفی عمیقتری بهخود بگیرد و برای کسانی که به شکل جدیتری مباحث فلسفی تطبیقی را دنبال میکنند، لذتبخشتر باشد. همین مسئله کتاب یای لعنتی را به یکی از آثار خواندنی در زمینهی ادبیات عرفانی تبدیل کرده است.
شاید نام عین القضات همدانی به اندازهی منصور حلاج یا عطار نیشابوری به گوش خوانندهی امروزی نرسیده باشد، اما اقوال و افکار او و همچنین نثر شاعرانهی او، خوانندهی مشتاق ادبیات عرفانی را بینصیب نمیگذارد. کتاب آن یای لعنتی میتواند قدم اول برای آشنا شدن با زندگی این عارف بلندمرتبه باشد.
کتاب یای لعنتی را میتوانید از انتشارات سروش مولانا تهیه کنید.
کتاب آن یای لعنتی برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کسانی مناسب است که داستان پرفراز و نشیب زندگی بزرگان، نثر ادبی و شاعرانه، ادبیات عارفانه و موضوعات تاریخی را در یک کتاب میخواهند.
در بخشی از کتاب آن یای لعنتی: سی روایت از زندگی، مرگ و تنهایی عین القضات همدانی میخوانیم
میگویی من ناتوانم، آیینه ندارم! اگر این اهلیت و استعداد نداری که به واسطهی دل خود بدانی، دلِ کسی دیگر که این اهلیت را یافته باشد بجوی و بپرس، تا دلِ دیگری آیینهی تو باشد.
هرچه از مخلوقات شنیدهای فراموش کن و نشنیده بگیر!
هُشیاری، چارهی کار است! تا به مرتبه هُشیاری و دلآگاهی نرسی، (چنانکه گفتهاند) ترک عادات، موجب مرض خواهد شد!
آدمی در نشئهی عادت که گرفتار شود، به تکرارِ ناآگاهانه میگراید. بندهی عادت نبودن، نه مستلزمِ تغییر نیّت، بلکه منوط و مشروط به تغییرِ فعل است؛ خواه آن فعل، دینی باشد، خواه عرفی یا حتی عرفانی! هشیاری، وقتی اتفاق میافتد که تغییری وَلو اندک در روزمرّگیِ مکرّرِ تو رخ داده باشد.
و من، عینالقضات میانَجی، نه بردهی عادات، بلکه بندهی وقت و حالِ خویشم و قرآن را چنان میخوانم که انگار هماینک برمن نازل می شود؛ مخاطبِ تنهای نسیمِ معطّرِ وجود، که بیهمگان بر همگان میوزد. مگر طریقتِ هر سالکی کتاب او نیست و مگر معنایِ باطنیِ قرآن، خواندن نیست؟ بخوان کتابِ خود را! ِاقرأ کتابک کفی بنفسک...
و هربار توقف در پارهای از عبارات، سبب میشود تا پارهای دیگر در سایه بماند. توقف در عادتِ عبادت و فراتر نرفتن از فهم عامه، میان آدمی و هوشیاری فرسنگها فاصله ایجاد میکند. مگر عبدالله ابن عباس نگفت که اگر این آیهها را به زبان خود شرح و تفسیر کند، صحابهی پیغمبر او را سنگسار خواهند کرد؟
کاری باید کرد! جای طالب و مطلوب را باید تغییر داد تا فاصلهی خدا و آدمی در زمان محو شود. زیرا که یا هر دو، یکیاند یا در تاریخ و طول سیر و سلوک بشری یگانه میشوند و این مسیر صعب را آدمی هم در تاریخ و هم در وجود خود باید طی کند تا به منزلِ اناالحقِ منصور برسد!
و پیرِ من، خداست و او مرا مثل میوهای که باید برسد و مثل مویی که باید سفید شود و مثل جوانی که باید به پیری برسد، به راهِ دل، دلالت میکند...
فهرست مطالب کتاب
مقدمه: تنهایی کوه را رود میکند
کتاب نخست: چه کفرِ دلپذیری!
دو: ضد روایت
سه: آیا تو دلتنگ من نبودی؟
چهار: شرحِ آن یای لعنتی!
پنج: من پیرِ بیمُریدم
کتاب دوم: زیر بارانِ اندوهان
شش: بشُدی و دل بِبُردی و به دست غم سِپُردی
هفت: زیر باران اندوهان
هشت: مُردن به مذهب منصوری
نه: اذا وقعت الواقعه!
ده: صورتهای امر بیصورت
کتاب سوم: بَنیآدم، بَنیعادت است
یازده: بَنیآدم، بَنیعادت است!
دوازده: عشق میانه، ممنوع ناممکن!
سیزده: بیزارم از دینی که عالمانش اینانند!
چهارده: پیش آر پیاله را که شب میگذرد!
پانزده: مثل درختی در آذر ماه...
کتاب چهارم: ولی سیاست با ما کار دارد!
شانزده: طعمه هر مرغکی انجیر نیست
هفده: من درگزینیام، وزیر: شریعتمدار خلافتِ سلجوقی
هجده: کدام عرفان؟ چه ارتدادی؟
نوزده: از گناه توبه میکنند، نه از معرفت
بیست: وسوسهی واپسین...
بیست و یک: مبحثی خشک اما ضرور!
بیست و دو: آزادی را به انسان بستهاند چنانکه حرارت را به آتش!
کتاب پنجم: اشارتهای دریا
بیست و سه: وقتی دل بگوید و زبان بشنود
بیست و چهار: عاشق، سرگردان و غریب است
بیست و پنج: حدعاشقان، حد شاعران
بیست و شش: بیتی دو بماند اما، بردند مرا...
بیست و هفت: وجود، در حمایتِ خاموشی
بیست و هشت: پس غذای عاشقان آمد سماع
بیست و نه: آخرت، باطنِ همین جهان است
مؤخره: تاوانِ گشودن رازِ هستی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آن یای لعنتی: سی روایت از زندگی، مرگ و تنهایی عین القضات همدانی |
نویسنده | سید عبدالحمید ضیایی |
ناشر چاپی | انتشارات سروش مولانا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 188 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-94163-8-9 |
موضوع کتاب | کتابهای زندگینامه |