معرفی و دانلود کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم: شرح بهبودی یافتن از ترومای پیچیده
برای دانلود قانونی کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم: شرح بهبودی یافتن از ترومای پیچیده
کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم نوشتهی استفانی فو روایتی تأثیرگذار از زندگی با اختلال اضطراب پس از سانحه یا پی تی اس دیِ پیچیده است. این خاطرهنویسی جسورانه در سال 2022 نامزد جایزهی گودریدز شده و در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز نیز قرار گرفته است. ترکیبی از روایت شخصی و پژوهش علمی که الهامبخش و روشنگر است.
دربارهی کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم
در جهانی که بسیاری از زخمهای روانی در سکوت پنهان میمانند و دردهای عمیق در پشت لبخندهای روزمره دفن میشوند، کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم (What My Bones Know: A Memoir of Healing from Complex Trauma) نوشتهی استفانی فو (Stephanie Foo) همچون فریادی صادقانه از دل تاریکیها برخاسته و ما را به سفری عمیق درون روان انسان میبرد؛ جایی که تروما نه فقط یک خاطره بلکه بخشی از تار و پود بدن و جان انسان است.
استفانی فو روزنامهنگار سرشناس، نویسنده و تهیهکننده، در ظاهر همه چیز داشت: شغل رویایی، شهرت، جایزه و رابطهای عاشقانه؛ اما آنچه درونش میگذشت چیزی جز ویرانی نبود. هر روز برای او با اشک و اضطراب آغاز میشد و هر شب با حملههای پنیک به پایان میرسید. سالها طول کشید تا بالاخره پاسخ رنجهایش را یافت: تشخیص اختلال استرس پس از سانحهی پیچیده یا C-PTSD؛ اختلالی که نه از یک حادثه بلکه از زخمهایی مکرر و طولانیمدت سرچشمه میگیرد.
استفانی فو در دوران کودکی و نوجوانیاش قربانی خشونت کلامی، جسمی و رهاشدگی توسط والدینش بود. اما چیزی که کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم را از بسیاری دیگر متمایز میکند فقط شرح آن زخمها نیست بلکه تلاشی عمیق، جسورانه و پژوهشمحور برای درمان و درک آنهاست. فو نمیخواهد فقط روایتگر باشد؛ او میخواهد کاوشگر باشد، در روان خود، در علم و در جامعهای که زخمهایش را به رسمیت نمیشناسد.
در این اثر، استفانی فو گفتوگوهایی عمیق با روانپزشکان و متخصصان روانشناسی انجام میدهد، روشهای درمانی نوینی مانند ای ام دی آر، بیووفیدبک و مراقبه را تجربه میکند و حتی به زادگاه خود در مالزی بازمیگردد تا رازهایی دفنشده را در ریشههای خانوادگیاش کشف کند. نویسنده در این کتاب نشان میدهد که تروما میتواند نسلی باشد؛ از پدران و مادران به فرزندان منتقل شود، نهفقط از طریق ژنها بلکه از طریق روایتهای نانوشته، سکوتها و آسیبهای خاموش.
فو به سنخوزه شهری که در آن بزرگ شده، بازمیگردد تا تأثیر تروماهای مهاجرت را بر جامعه بررسی کند؛ و آنجا درمییابد که درد مهاجرت، انزوا، نژادپرستی و خشونت خانگی چگونه در سطوح جمعی، شکلگیری فرد و روابط انسانی نقش ایفا میکنند. درواقع کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم فقط دربارهی خاطرات یک زن نیست بلکه دربارهی نسلی است که با زخمهای نادیده گرفتهشده رشد یافته است.
استفانی فو با نثری صمیمی، گاه دردناک، گاه امیدوارانه و همیشه شفاف، قصهی زندگی خود را روایت میکند. روایت او به خواننده این شهامت را میدهد که نهتنها به زخمهای خودش نگاه کند بلکه در پی درک آنها و حتی آشتی با آنها برآید. او در نهایت به این درک میرسد که: «از تروما نمیتوان عبور کرد، اما میتوان یاد گرفت که با آن زندگی کرد، با آن حرکت کرد و حتی آن را در آغوش گرفت.»
نویسندهای که روزی از شدت خشم و اندوه توان برخاستن از تخت را نداشت حالا با صدایی رسا، با دانشی عمیق و با درکی انسانی، داستانی روایت کرده که الهامبخش هزاران نفر در سراسر دنیاست. این کتاب مرهمی برای زخمهای کهنه است؛ زخمهایی که شاید هرگز به طور کامل درمان نشوند اما میتوان با شناخت و مراقبت، یاد گرفت چگونه با آنها زندگی کرد. اگر در جستوجوی کتابی هستید که صادقانه، انسانی و علمی دربارهی درد، زخم، درمان و امید سخن بگوید آنچه با پوست و استخوانم حس کردم اثر برجستهی استفانی فو، همان کتابیست که باید بخوانید؛ روایتی که تا مدتها در ذهن و دلتان باقی خواهد ماند.
این اثر ارزشمند توسط امین انصاری چهارسوقی به فارسی ترجمه شده و نشر گویا آن را روانه بازار کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم
- نامزد جایزهی گودریدز
- از پرفروشترینهای نیویورک تایمز
- کتاب منتخب آمازون
نکوداشتهای کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم
- جذاب... نوعی حسابرسی و مواجهه که استفانی فو با صداقت و دقت به سراغش میرود... عمیقاً تأثیرگذار. (نیویورک تایمز)
- پایان خوش فو چیزی کمتر از رهایی نیست؛ پُر از مهر، شادی و مراقبتی که در کودکی از آن محروم بود... (یواسای تودی)
- یادآوریای بیپرده از مبارزههای پنهانی بسیاری از انسانها؛ روایت شده با دقت یک پژوهشگر و صراحت یک مستندساز. (NPR)
- بسیاری از بازماندگان تروما از توصیف حس درونی زخمی نامرئی ناتواناند اما فو در کتابش این حس را با ظرافت و دقت توصیف میکند. این خاطرهنویسی دردناک و در عین حال زیبا سفریست از دل آسیب تا خودشناسی و امید واقعی. (لوری گاتلیب، نویسنده)
کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم برای افرادی مناسب است که با زخمهای روانی، تروماهای گذشته و اختلال اضطراب پس از حادثه درگیر هستند. همچنین رواندرمانگران میتوانند از مطالب این کتاب سود ببرند.
در بخشی از کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم: شرح بهبودی یافتن از ترومای پیچیده میخوانیم
گسستگی دلیل خاصی دارد. هزاران سال است که جسم و مغز ما غم را از ما دور میکنند تا بتوانیم به جلو حرکت کنیم. بهتازگی ببر همسرت را خورده است؟ بدبیاری است اما درهم شکستن یا گیج شدن راهحل این موضوع نیست. باید امروز به شکار بروی چون اگر این کار را نکنی فرزندانت از گرسنگی میمیرند. خانهات اخیرا در حمله هوایی نابود شده است؟ بسیار خوب اما حالا باید هر چیزی که باقی مانده است را برداری و سرپناه جدیدی پیدا کنی. داشتن احساسات، مزیت است.
وای خدا من این مزیت را داشتم؟ دیگر من ابزار قدیمی مواجهه با گسستگی یعنی کار، مستی و فراموشی را نداشتم و دیگر نمیتوانستم کورکورانه به جلو حرکت کنم. حالا چیزی نداشتم جز زمان و گستره مشقتبار وقت آزاد. پشت این پرده چه بود؟ درد. کوهی از درد.
یک عصر تابستانی، که پشهها شروع به کار کرده بودند، من و دوستم جوآنا برای خوردن نوشیدنی بیرون رفتیم. معمولا حیاط پشتی بار بعد از ساعت 9 بسته بود اما صاحبش به ما اجازه داد تا بیشتر آنجا بمانیم چون جوآنا همیشه درخواستهایش را با روی خوش و لبخندی به پهنای صورتش مطرح میکرد. شاخههای درخت افرا همراه با ملودی ملایم موسیقی جاز که از داخل بار به گوش میرسید حرکت میکردند. وقتی جوآنا داستانهایی درباره زمانی که در آمریکای جنوبی زندگی میکرد برایم تعریف میکرد گوش میدادم و به نشانه تایید سرم را تکان میدادم و سعی میکردم سوالاتی بپرسم. اما وقتی در بین صحبتهایمان وقفه افتاد و جوآنا پرسید که خودم چطورم نمیدانستم چه جوابی بدهم. این اواخر از شدت شرم فلج شده بودم. از اینکه در کارم شکست خورده بودم از بیماریای که داشتم خجالت میکشیدم. اما نمیدانستم چطور باید احساسم را بروز دهم چون هنوز نمیدانستم چطور باری بر دوش کسی نباشم.
جوآنا اهل غرب میانه است و خونگرمی مینهسوتایی دارد. او به راحتی به خنده میافتد، قبل از اینکه شروع به غیبت کند کمی جلو میآید و اجازه غیبت کردن میگیرد و بعد از اینکه برای خودش چای ادویهدار میریزد عذرخواهی میکند و میگوید:«این خودِ دیگر من است که صحبت میکند. من چه میتوانم بگویم؟ باید با خودم صادق باشم!»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آنچه با پوست و استخوانم حس کردم: شرح بهبودی یافتن از ترومای پیچیده |
نویسنده | استفانی فو |
مترجم | امین انصاری چهارسوقی |
ناشر چاپی | نشر گویا |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 408 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-312-254-5 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات، کتابهای اختلالات اضطرابی |