معرفی و دانلود کتاب بشنو احساسم را...

عکس جلد کتاب بشنو احساسم را...
قیمت:
۳۸۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب بشنو احساسم را... و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب بشنو احساسم را... و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب بشنو احساسم را...

کتاب بشنو احساسم را... نوشته‌ی مهلا عباسی، نویسنده‌ی جوان معاصر است. در این رمان، داستان زندگی دختری به‌نام شیرین جهان‌بخش روایت می‌شود که اتفاقات تلخ گذشته او را تبدیل به فردی سرخورده و مغموم کرده. شیرین ترم اول دانشگاه است و داستان نیز از یک روز معمولی در حیاط دانشکده شروع می‌شود، جایی‌که شیرین با دو دختر دیگر به‌نام‌های آیسان و سحر طی برخوردی غیرمنتظره آشنا می‌شود و با هم سر کلاس می‌روند.

درباره‌ی کتاب بشنو احساسم را...

مهلا عباسی (خورشید)، نویسنده‌ی جوان معاصر در رمان بشنو احساسم را... داستان دختر غمگینی را روایت می‌کند که در در دنیای خود غرق شده و اکثر اوقات به آنچه در اطرافش می‌گذرد و اتفاقاتی که رخ می‌دهد واقف نیست. شیرین، دختر ساکت و آرامی‌ست که نسبت به وقایع محیط اطرافش بی‌خیال است و دقیقاً به همین دلیل، دو هفته‌ی اول از ترم یک دانشگاه را از دست داده! حالا در یک روز معمولی شیرین باز هم با بی‌تفاوتی در حیاط دانشکده نشسته و در حالی‌که 30 دقیق زودتر از زمان شروع کلاس فیزیکش رسیده، در افکار و خیالات خود غرق شده. ناگهان دختری سرزنده و شوخ با مانتوی صورتی‌رنگ رو به شیرین برمی‌گردد و سر صحبت را با او بازمی‌کند؛ نام این دختر آیسان است.

آیسان نیز درست مثل شیرین ترم اول و با او هم‌کلاسی است. علی‌رغم اصرار او برای دانستن نام شیرین و پرحرفی‌هایش، شیرین همچنان ساکت است و چیزی نمی‌گوید. پس از چند دقیقه، دختر دیگری به‌نام سحر هم به جمع آن‌ها اضافه می‌شود که طبق گفته‌ی آیسان، دوست و هم‌ترمی آن‌هاست. هر سه با هم به‌سمت کلاس می‌روند و در همین حین شیرین بالاخره جمله‌ای بر زبان می‌آورد؛ او می‌گوید که بدبخت است و سرنوشت بسیار بدی دارد.

مهلا عباسی در ادامه‌ی داستان کتاب بشنو احساسم را... فضای کلاس درس را توصیف می‌کند، جایی‌که استاد برای حضور و غیاب، نام دانشجویان را بلند می‌خواند. به نام شیرین که می‌رسد، چند بار صدایش می‌زند، اما او آنقدر در خیالات و افکار پریشان خود غرق است که حتی صدای بلند استاد را هم نمی‌شنود و متوجه تهدید او مبنی بر حذف از آن کلاس تنها با یک غیبتِ بیشتر، نمی‌شود. آیسان با شوخی رو به شیرین می‌کند و می‌گوید که انگار او واقعاً نامی ندارد؛ و بعد رو به استاد می‌گوید که نام دوستش را نخوانده. درست وقتی‌که شیرین نام خود را با صدای بلند اعلام می‌کند، همه‌ی کلاس به او می‌خندند. همه جز سحر که دلش به‌حال شیرین سوخته و می‌فهمد که او رنج زیادی را تحمل کرده که به چنین وضعیتی دچار شده است.

اینکه واقعاً در گذشته‌ی شیرین جهان‌بخش چه چیزی رخ داده، چرا این دختر تا سرحد مرگ غمگین و ناراحت است، چرا نسبت به تمام وقایع بی‌تفاوت شده و در آینده با چه اتفاقاتی روبه‌رو خواهد شد، همه در رمان بشنو احساسم را... روایت شده و مهلا عباسی با زیبایی آن‌ها را شرح داده است.

کتاب بشنو احساسم را... توسط انتشارات آئیسا منتشر و روانه‌ی بازار کتاب شده است.

کتاب بشنو احساسم را... برای چه کسانی مناسب است؟

اگر طرفدار رمان‌های عاشقانه‌ی معاصر هستید، پیشنهاد می‌کنیم مطالعه‌ی این داستان جذاب را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب بشنو احساسم را... می‌خوانیم

با رسیدن به خانه بلافاصله لباس عوض‌کرد و تن خود را به رخت‌خواب سپرد. اما خواب از چشمانش پر‌کشیده و به دیاری دیگر سفر کرده‌ بود. شاید هم به اتاق حامد پر‌کشیده بود زیرا که صدای خروپف او سکوت تاریک خانه را در هم می‌شکست. شیرین با چشم‌های باز به سقف خیره ماند و رشته‌های افکارش را به سوی فرهاد گسیل کرد. دو‌ سال از تولد عشق در دلش می‌گذشت و این حس تازه و نوپا دیگر بارور شده و در تمام دل و جانش ریشه دوانده بود. درست زمانی که قلبش از هجوم بی‌رحمی‌های روزگار و بی‌مروتی‌های ناپاکان شکست و غم و اندوه شراره‌های یخ‌زده خود را به دلش آورد. در زمانی کوتاه، تاریکی نومیدی، یأس و بی‌اهمیتی به زندگی تمام جانش را فرا گرفت و او را ذره‌ذره به آدمی دیگر مبدل کرد. دختر شاد و سرزنده‌ای که پیش از این وجود‌ داشت به دختری افسرده و گوشه‌گیر تبدیل شد که دیگر حتی اشک‌ها هم تنهایش گذاشته بودند. آری، بغضی که در گلویش بود آرام‌آرام همیشگی شد، اما چشم‌هایش از اشک خشک شدند. دیگر اشک نمی‌ریخت، تنها در اتاقش می‌نشست و به نقطه‌ای خیره می‌شد. دختری که پیش از این صدای خنده‌های شاد و بی‌غمش گوش فلک را کر می‌کرد ساکت شد و خنده از لبانش پر‌کشید. جز جملات ضروری کلامی بر زبان نمی‌آورد و هرگاه نیاز بود به لبخندی محو و کمرنگ اکتفا می‌کرد. انگار بغضی که در گلویش بود، رخصت سخن گفتن و بالا بردن صدا را به او نمی‌داد.

همان زمان بود که دلش لرزید و حسی تازه از سرچشمه‌ی پاکی و تقدس عشق در دلش آشیانه ساخت و در تمام وجودش قلمرو گستراند. چشمان و نگاه مهربان فرهاد دل یخ‌زده و سردش را گرم کرد و همچون مرهمی زخم‌های دلش را تسکین داد. در همان حین که در خلوتگاه اتاقش می‌نشست و در سکوت پر‌تشویش ذهن و دلش به دنیای بی‌انتهای افکار سفر می‌کرد، عشق و احساس فرهاد یاخته یاخته‌ی بدنش را به دردی مبتلا کرده‌ بود که به‌جای حس بد، حالش را به‌مرور بهتر می‌کرد؛ از بیماری و درد خود لذت می‌برد و از تشنگی دیدار او سیراب می‌شد. شیرین به دردی مبتلا شد که تمام پزشکان از درمانش عاجز مانده بودند.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب بشنو احساسم را...
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات آئی‌سا
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات870
زبانفارسی
شابک978-622-7555-88-2
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب بشنو احساسم را...

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب بشنو احساسم را...

برای دریافت کتاب بشنو احساسم را... و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.