معرفی و دانلود کتاب بی پا راننده کامیون می‌شود

معرفی کتاب بی پا راننده کامیون می‌شود

به او می‌گویند بی پا ولی او که پا دارد! داستان کتاب بی پا راننده کامیون می‌شود نوشته‌ی ریفات ایلگاز در مورد راننده شدن بی پای قصه نیست. بحری، پسربچه‌ای که به‌تازگی با خانواده‌اش به استانبول آمده در محله‌شان جدید است و چون پاهای لاغری دارد به او لقب بی پا داده‌اند. پدر به او یک هندوانه داده، ولی او در مأموریت رساندن این هندوانه به خانه شکست خورده است و حالا دیگر هندوانه‌ای در کار نیست. این داستان روایت راه‌حل‌های بامزه‌ی اوست تا از خشم پدر فرار کند.

درباره‌ی کتاب بی پا راننده کامیون می‌شود

کتاب بی پا راننده کامیون می‌شود (Bacaksız Kamyon Sürücüsü) نوشته‌ی ریفات ایلگاز (Rıfat Ilgaz) داستان پسربچه‌ای لاغر و ریزه‌میزه به نام «بحری» است. خانواده‌اش تازه به استانبول مهاجرت کرده‌اند و بچه‌های محل به‌خاطر پاهای نحیفش او را «بی‌پا» صدا می‌کنند. پدرش صاحب یک کامیون قدیمی است. روزی از او می‌خواهد یک هندوانه‌ی بزرگ را به خانه ببرد اما برای او که زورش به سنگینی هندوانه نمی‌رسد، راه‌حلی بامزه به ذهن می‌رسد: قل دادن آن روی زمین. هندوانه اما می‌غلتد، سرعت می‌گیرد، می‌ترکد و لقمه‌ی خوشمزه‌ی بچه‌های شیطان کوچه می‌شود. حالا بحری مانده با هندوانه‌ای که دیگر نیست و پدری که اگر این موضوع را بشنود عصبانی می‌شود.. تنها راه چاره‌ی او پیدا کردن یک هندوانه‌ی دیگر است. اما آیا موفق خواهد شد؟

ریفات ایلگاز، نویسنده، شاعر و معلم برجسته‌ی اهل ترکیه، با آثاری که طنز و دغدغه‌های اجتماعی را در قالب روایت‌هایی ساده و کودکانه جای داده است، جایگاه ویژه‌ای در ادبیات ترکیه دارد. کتاب بی‌ پا راننده کامیون می‌شود یکی از پنج کتاب مجموعه‌ای از ماجراهای «بی‌پا» است که با زبانی صمیمی و طنزی لطیف، به مسائلی چون مهاجرت داخلی، بازیگوشی کودکان و ارزش تلاش و پشتکار می‌پردازد. پشت ماجرای شیرین و خنده‌دار «بی‌پا»، پیامی از شجاعت و مسئولیت‌پذیری نهفته است که با کودکان حرف می‌زند.

نویسنده‌ی غیر اروپایی این اثر باعث می‌شود کودک هم با فضای فرهنگی جدید آشنا شود و هم امکان هم‌ذات‌پنداری بیشتر را برای کودک فارسی‌زبان فراهم می‌کند. نثر کتاب که انتشارات کتاب دوک آن را با ترجمه‌ی پری اشتری منتشر کرده، ساده و دلنشین است و تصویرسازی‌های آن، شوخی‌های داستان را بامزه‌تر و زنده‌تر کرده‌اند. کتاب بی‌پا راننده کامیون می‌شود اثری پرشور با ضرباهنگ خوبی است. داستانی کوتاه اما چندلایه؛ درباره‌ی تلاش، خلاقیت و مواجهه با ترس‌ها. اگر به دنبال کتابی کوتاه، سرشار از زندگی، با نگاهی کودکانه اما عمیق هستید، این کتاب انتخابی مناسب است.

کتاب بی پا راننده کامیون می‌شود برای چه کسانی مناسب است؟

مخاطب اصلی این کتاب کودکان دوره دبستان بین سنین 9 تا 12 سال هستند که می‌توانند کتاب‌های طولانی‌تر بخوانند، مخصوصاً آن‌هایی که تازه با کتاب‌خوانی آشنا شده‌اند. زبان ساده، داستان کوتاه، طنز لطیف و تصویرسازی‌های بامزه باعث می‌شود کودک بدون خستگی تا پایان کتاب همراه بماند. همچنین مضمون‌هایی مثل تلاش، مسئولیت‌پذیری، ترس از اشتباه و شجاعت در جبران، به شکلی غیرمستقیم برای این رده سنی آموزنده‌اند.

در بخشی از کتاب بی پا راننده کامیون می‌شود می‌خوانیم

بی‌پا دست در جیب به سمتی که بچه‌ها نشان داده بودند، رفت. بچه‌ها همه به آن سمت برگشته بودند تا واکنش بی‌پا را موقع مواجه‌شدن با پوست هندوانه ببینند. بی‌پا با ترس نزدیک درخت شد. با نوک کفشش پوست هندوانه‌ای را که شبیه کشتی بود برگرداند و با دقت به پوستش نگاه کرد تا ببیند هندوانۀ خودش است یا نه. هندوانه‌ای که به درخت خورده و ترکیده بود، دقیقاً هندوانۀ خودش بود. باید چکار می‌کرد؟ باید به این دار‌و‌دسته چه می‌گفت؟ اگر می‌گفت «هندوانۀ من بود»، دیگر ولش نمی‌کردند و هرجا او را می‌دیدند مسخره‌اش می‌کردند. اصلاً نباید خودش را لو می‌داد. آن‌ها پنج‌شش نفر بودند، اما او تک‌وتنها بود. این‌طور تک‌وتنها نمی‌شد در چنین جاهای بزرگی دوام آورد. از این به بعد هم باید برای خودش دوست پیدا می‌کرد. او نه‌تنها بین آدم‌بزرگ‌ها، بلکه بین بچه‌ها هم کوچک‌ترین و ضعیف‌ترینشان بود... باید عاقل می‌بود و حواسش را حسابی جمع می‌کرد.

از بالای سراشیبی صدا زدند: «یالا حرف بزن! زبونت رو موش خورده؟ هندونۀ تو همین بود؟»

سرش را بالا برد. زبانش را پشت دندان‌های جلویی گذاشت و صدایی درآورد: «نوچ!» این یعنی نه! اما آن‌ها نشنیده بودند.

«هندونۀ تو بود؟ خم شو نگاه کن دیگه!»

«نه مال من نیست! هندونۀ من هسته‌هاش قرمز نبود!»

از آن بالا فریاد زدند: «چی؟ از کجا می‌دونی هسته‌هاش قرمز نبود!»