معرفی و دانلود کتاب زندانی
برای دانلود قانونی کتاب زندانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زندانی
پرستار بودن به اندازهی کافی سخت هست؛ اما کارکردن در درمانگاه یک زندان فوق امنیتی و سروکله زدن با دزدها و قاتلها و جانیها چطور؟ فریدا مک فادن در کتاب زندانی به این هم راضی نمیشود و پا را فراتر میگذارد؛ کسی که به جرم اقدام به قتل این پرستارِ بختبرگشته زندانی شده بود هم در یکی از سلولهای همین زندان در انتظارش نشسته است...
دربارهی کتاب زندانی
فریدا مک فادن (Freida McFadden) که جایگاه خود را بهعنوان یکی از نویسندگان پرطرفدار ژانر تریلر روانشناختی تثبیت کرده، در کتاب زندانی (The Inmate: A gripping psychological thriller) هم دست روی یکی از ترسناکترین فانتزیهای ذهنی ما میگذارد؛ آنهم اینکه ناخواسته وارد دنیایی شویم که حتی یکقدم اشتباه هم میتواند به بهای از دستدادن زندگیمان تمام شود.
بروک و شین: داستانی میان عشق، خیانت و انتقام
شخصیت اصلی کتاب زندانی، بروک سالیوان، پرستاری تنها و مادری مجرد است که پس از یک شکست عاطفی و ترک شهر زادگاهش، بهناچار بعد از سالها به همان شهر بازمیگردد و در نبودِ گزینههای شغلی دیگر، مجبور میشود کارکردن در درمانگاه زندان امنیتی شهر را بپذیرد. در ابتدا، این تصمیم صرفاً راهی برای تأمین معیشت به نظر میرسد، اما همه چیز زمانی دگرگون میشود که بروک متوجه میشود یکی از زندانیان این مرکز، شین نلسون، همان معشوقهی سابق او و مردی است که سالها پیش به جرم اقدام برای قتل بروک، محاکمه و زندانی شده است.
مسئله زمانی پیچیدهتر میشود که میفهمیم خودِ بروک کسی بوده که در گذشته علیه شین شهادت داده است و حالا، پس از گذشت سالها، این دو نفر بدون آنکه خودشان بدانند، ملاقاتی تاریک و پر التهاب در پیش دارند... آیا واقعاً شین یک قاتل تبهکار است؟ یا بروک قربانی یک فریب بزرگ شده؟ و یا شاید حقیقتی هولناکتر در کمین است؟
با باز شدن دوبارهی این پروندهی شخصی، بروک به ناچار باید با خاطراتی روبهرو شود که سالها سرکوبشان کرده بود. اما گذشته همیشه فقط یک خاطره نیست و گاهی مثل یک زخم باز، منتظر فرصت میماند. این کتاب جنایی معماییِ پر تعلیق را میتوانید با ترجمهی شبنم کاظمی از انتشارات بامداد سیام بخوانید.
نکوداشتهای کتاب زندانی
- یک اثر کاملاً سرگرمکننده که هر آنچه خوانندگانش انتظار دارند را ارائه میدهد. یک تریلر روانشناختی مستقل و پرتنش با پیچوخمهای غیرمنتظرهی فراوان. (بوکلیست)
- پیچشهای داستانی در رمان معمایی زندانی درست زمانی که فکر میکنید همه چیز را فهمیدهاید، با یک افشاگری شگفتانگیز غافلگیرتان میکند! (کاربر سایت آمازون)
- کتابهای فریدا مک فادن را نمیتوان زمین گذاشت! ایکاش میتوانست به همان سرعتی که من آنها را میخوانم، کتابهای جدید بنویسد! (کاربر سایت آمازون)
کتاب زندانی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر طرفدار رمانهای هیجانی روانشناختی هستید؛ از آنهایی که با پایانی شوکهکننده تمام میشوند و تا مدتی ذهنتان را درگیر نگه میدارند کتاب زندانی یکی از همین آثار است. مخصوصاً اگر قبلاً از فریدا مک فادن کتابهایی خوانده باشید و از سبک روایی پرکشش و دیالوگمحورش لذت ببرید.
در بخشی از کتاب زندانی میخوانیم
با صدایی یکنواخت میگوید: «بروک، اینجا هتل ریتز نیست. نمیتونیم برای همۀ زندانیها تشکهای پر قو بگیریم.»
عضلهای زیر چشمم میلرزد. «من یه چیز تجملاتی نمیخوام. این مسئله پزشکیه.»
«متأسفانه اینطور نیست.»
ناگهان منفجر میشوم. «البته که هست! اون نمیتونه حرکت کنه یا نیمۀ پایینی بدنش رو حس کنه. اگه فشار روی اون زخم رو برنداریم، بدتر میشه. یه تشک مناسب حداقل کاریه که میشه براش کرد.»
سرش را تکان میدهد. «متأسفانه برای تشک جدید بودجه نداریم... خودت باید یه کاریش بکنی. از خلاقیتت استفاده کن. مهارت حل مسئله نداری؟»
به او خیره میشوم. آنقدر حیرت کردهام که نمیتوانم جواب بدهم. مشکل این است که این مرد زخم بستر دارد. راهحل ساده یک تشک مناسب است. این زن چه مشکلی دارد؟ اصلاً به این زندانیها اهمیت میدهد؟ بالاخره آنها هم انساناند.
تلفن روی میز دوروتی زنگ میزند. بدون اینکه کلمۀ دیگری بگوید، گوشی را برمیدارد. درحالیکه من همان جا ایستادهام، به صحبتهای طرف دیگر گوش میدهد. سرانجام، میگوید: «بله، فوراً میفرستمش.»
لعنتی. احتمالاً منظورش منم.
وقتی دوروتی تلفن را قطع میکند، چشمهایش را بالا میآورد تا از بالای عینکش به من نگاه کند.
«توی حیاط یه حادثه اتفاق افتاده. یکی از زندانیها آسیبدیده. افسر هانت اون رو میآره تا ویزیتش کنی.»
عالی است.
وقتی به سمت اتاق معاینه یا دفتر خودم برمیگردم، شانههایم افتادهاند، اما تسلیم نشدهام. بالاخره راهی برای گرفتن آن تشک برای آقای کارپنتر پیدا میکنم. حتی اگر این آخرین کاری باشد که اینجا انجام میدهم. اما اول باید به مردی که در حیاط آسیبدیده است، رسیدگی کنم.
ماندهام چطور آسیب دیده است. با یک قفل که در جوراب بوده است؟ واقعاً چنین چیزهایی در زندان وجود دارد؟
همین که به دفترم نزدیک میشوم، افسر هانت را میبینم که با یکی از زندانیها از ته راهرو میآید. باید همان مردی باشد که در حیاط آسیب دیده است. زندانی لباس خاکیرنگ استاندارد زندان را پوشیده است و برخلاف بیشتر زندانیها، مچ دستها و پاهایش هر دو زنجیر شدهاند؛ بنابراین بهآرامی کنار هانت پاهایش را روی زمین میکشد.
وقتی نزدیکتر میشود، بانداژی را که به پیشانیاش چسبیده و با خون قرمز پوشیده شده است، میبینم. بدون شک زخمی که زیر آن باند است، نیاز به بخیه دارد. سپس چشمهایم بهصورت زندانی میافتد.
اوه. اوه نه. نه، نه، نه... شین است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زندانی |
نویسنده | فریدا مک فادن |
مترجم | شبنم کاظمی |
ناشر چاپی | انتشارات بامداد سیام |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 297 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-88212-1-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |