معرفی و دانلود کتاب دوستدار
برای دانلود قانونی کتاب دوستدار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دوستدار
بانی شکنجه شده و به قتل رسیده. پلیس حدس میزند کسی که او را به قتل رسانده با رضایت بانی وارد خانه شده؛ کسی مثل نامزد او که خود معتقد بود: «ایدهآلترین مرد دنیاست». کتاب دوستدار ما را با دختری بهنام سیدنی آشنا میکند. او بهدنبال مرد رویاهایش میگردد، اما همیشه بدترین مردان بهسراغش میآیند تا اینکه فریدا مک فادن «تام» را سر راه او قرار میدهد. از نظر سیدنی، تام فوقالعاده بهنظر میرسد و میخواهد زندگی این دختر را کاملاً دگرگون کند؛ اما این دگرگونی شبیه به چیزی که سیدنی تصور میکند پیش نخواهد رفت. رمان دوستدار توانسته جایزهی بهترین کتاب معمایی و جنایی سال 2024 از نگاه کاربران گودریدز را ازآن خود کند.
دربارهی کتاب دوستدار
چه کسی سزاوار شماتت است؟ کوین؟ تام؟ جیک؟ سیدنی؟ بله. محقترین فرد برای سرزنش کردن سیدنی است. میتوانیم بگوییم او در طول داستان کاری جز اشتباه انجام نمیدهد و با تصمیمات عجیب و غریبش این پرسش را بهوجود میآورد که: «سیدنی چگونه تا الان زنده مانده و طعمهی قاتلان زنجیرهای نشده؟» البته میدانیم که قضاوت و قربانینکوهی از نظر اخلاقی و عقلانی کار درستی نیست. امیدواریم حالا که فریدا مک فادن (Freida McFadden) کتاب دوستدار (The Boyfriend) را به انتها رسانده و آن را در اختیار ما گذاشته، سیدنی زنده و سلامت باشد و آن جنایتکار روانی که بهدنبال اوست تا جانش را بگیرد، به هدف خود نرسیده باشد. برای با خبر شدن از وضعیت سیدنی باید مظنونان و سرنخها را بررسی کنیم؛ نخستین مظنون: کوین.
از یک قرار عاشقانه تا آغاز قتلهای زنجیرهای
کوین مردی است که سیدنی او را از یک سایت دوستیابی پیدا کرده است. آن دو نفر با هم بر سر قرار میروند. کوین مردی است که در اولین دیدار، به سیدنی اصرار میکند تا نوشیدنی الکلی سفارش دهد! او نظرات سیدنی را مسخره میکند و خط قرمزهایش را کماهمیت جلوه میدهد. کوین صورتحساب سفارشها را هم به سیدنی میدهد و حتی حاضر نیست سهم خود را حساب کند. او بیشخصیتترین و نفرتانگیزترین کسی است که میتواند برای یک ساعت پیش روی سیدنی قرار بگیرد.
سیدنی از گرچن، کسی که فعلاً دوست سیدنی است، خواسته است تا بیست دقیقه پس از آغاز قرارش با کوین، با سیدنی تماس بگیرد تا اگر از کوین خوشش نیامد یا در خطر بود بتواند از «دوستم تماس گرفته و به کمک من نیاز دارد» استفاده کند و از محل قرار خارج شود، اما گرچن خیلی دیر با سیدنی تماس میگیرد؛ همین تأخیر چند دقیقهای زندگی سیدنی را دگرگون میکند. کوین حالا از مرز خود فراتر رفته و به سیدنی حمله کرده است. سیدنی از همان ابتدای قرار حدس زده بود که این مرد فرد مناسبی نیست، اما نمیدانست با یک متجاوز بر سر میز نشسته است! رمان معمایی دوستدار بهشکل معجزهآسایی سیدنی را نجات میدهد. فریدا مکفادن برای او یک فرشتهی نجات فرستاده؛ مردی خوشپوش بهنام «تام».
اگر مشخصات تام را روی کاغذ بنویسید و آن را برای هوش مصنوعی بفرستید، هوش مصنوعی به شما خواهد گفت که این مرد واقعاً ایدهآل است! او مؤدب، خوشپوش، زیبا و پزشک است. تام با شخصیت و بسیار حمایتگر بهنظر میرسد. او تمام ویژگیهای یک مرد خوب را دارد و میخواهد با سیدنی قرار بگذارد! از نظر سیدنی این اتفاق شبیه به باز شدن دروازههای خوشبختی است و نباید چنین فرصتی را از دست بدهد؛ اما مثل اینکه ورود تام برای سیدنی بدشانسی آورده. بهمحض ورود تام به خانه و زندگی او، دوست سیدنی بهنام «بانی» بهقتل میرسد. او تنها کسی بود که به سیدنی یادآوری میکرد: «این شهر پر از متجاوز و آدم بدذات است!» اما این جنایت تنها قتل داستان دوستدار نیست. رندی نیز که با گرچن در رابطه است، کمی بعد از بانی کشته میشود! فریدا مکفادن از این لحظه ما را با نامزد سابق سیدنی که پلیس است و باید قاتل بانی و رندی را به دام اندازد آشنا میکند؛ فردی موقر و محتاط بهنام «جیک».
جیک از سیدنی میخواهد برای مدتی با هیچ مردی قرار نگذارد و وارد رابطه نشود تا امنیتش بهخطر نیفتد؛ زیرا هنگامی که قاتلی توانسته انقدر راحت و بیدردسر وارد خانهی رندی و گرچن شود و آن دو را بهقتل برساند، دعوت کردن از افراد غریبه به آپارتمان بسیار خطرناک است؛ اما سیدنی نمیتواند تام را که از هر نظر به مرد رویاهایش شبیه است فراموش کند. او به دعوت تام برای قرار گذاشتن و شروع یک رابطه جواب مثبت میدهد و ماجرایی تازه را برای خود، تام و گرچن آغاز میکند.
فریدا مکفادن در رمان جنایی دوستدار از زنی بهنام «دیزی» نیز نام میبرد؛ او کسی است که سالها قبل معشوقهی تام بوده و تام تظاهر میکند که دیزی را از زندگیش حذف کرده و حالا فقط عاشق سیدنی است؛ اما اینطور که مشخص است سیدنی بدشانستر از اینهاست. قرار نیست ردپای دیزی از رابطهی او و تام به سادگی از بین رود و اجازه دهد تا سیدنی رنگ آرامش را ببیند. این کتاب ما را در هزارتویی پر از حدس و گمان رها میکند تا شاید بتوانیم قاتل بانی و رندی و ارتباط این قتلها با زندگی سیدنی و تام را پیدا کنیم. امیدواریم شما همچون سیدنی بهسادگی فریب نخورید و در این هزارتو، به مسیری اشتباه وارد نشوید.
کتاب دوستدار با ترجمهی نشاط رحمانینژاد در انتشارات نون منتشر شده است.
جوایز و افتخارات کتاب دوستدار
- از پرفروشترین آثار نیویورکتایمز
- برندهی جایزهی بهترین کتاب معمایی و جنایی گودریدز به انتخاب کاربران در سال 2024
- کتاب پرفروش به استناد مجلهی خبری پابلیشرز ویکلی
- از پرفروشترین آثار ساندیتایمز
- در لیست پرفروشترین داستانهای یواسایتودی (USA Today)
نکوداشتهای کتاب دوستدار
- کتابهای فریدا مکفادن همیشه عالی هستند. رمان دوستدار از پیچیدهترین آثار معمایی است و خوانندگان خود را شگفتزده و مخکوب میکند. (تامی هوگ)
- فریدا مکفادن با کاوشی چابک و زیرکانه، داستان خود را با ریتمی تند به پیش میراند و اثری شگفتانگیز را ارائه میدهد. (Publishers Weekly)
کتاب دوستدار برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از آن دسته افرادی هستید که تصور میکنند باید مثبتنگر بود و هر رابطهای را بر مبنای اعتماد بنا کرد، رمان دوستدار میتواند نگاه شما را که به احتمال زیاد برایتان خطرساز است، تغییر دهد. فریدا مکفادن در این داستان معمایی و جنایی به شما نشان میدهد که هر رفتار مشکوک و یا کمترین خشونتی که از طرف مقابل دیده میشود، زنگ خطری است که اگر به آن توجه نکنید، جانتان را در یک قمار هولناک به بازی گرفتهاید. این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای جنایی و تریلرهای روانشناختی مناسب است.
در بخشی از کتاب دوستدار میخوانیم
گرچن نگاهی به رندی میاندازد. «خب، باور کن. میتونم بهت ثابتش هم بکنم.»
اتفاقی که بعد از آن رخ میدهد، آنقدر سریع است که نه من و نه او نمیتوانیم جلویش را بگیریم. گرچن چاقویی را که کنار جعبۀ کیک گذاشته بود، برمیدارد. از اتاق میگذرد و با وحشت تماشایش میکنم که چاقو را در شکم رندی فرو میکند. بیهوش بود، اما لحظۀ کوتاهی پلکهایش تکان میخورند و باز میشوند. سپس گرچن برای دومین و سومینبار به او چاقو میزند و اینبار خون از دهان رندی بیرون میریزد و چشمانش دوباره بسته میشوند. انگار تام طوری اعمال او را تماشا میکندکه انگار از وحشت خشکش زده است.
سرانجام داد میکشد: «دیزی! چه غلطی داری میکنی؟ یا مسیح مقدس...» بالاخره از بهت و حیرت بیرون آمده است، اما خیلی دیر است.
گرچن شانهای بالا میاندزاد و بالاخره آن دستش که چاقوی خونی را نگه داشته پایین میاندازد. «بهت که گفتم عاشقش نیستم. حالا دیگه نیاز نیست حسادت کنی.»
تام نفس لرزانی میکشد، هر دو دستش را بین موهایش فرو میبرد و میگوید: «این دیوونگیه. همین الان یه مرد بیگناه رو کشتی...»
گرچن پوزخندی میزند. «بیگناه؟ میدونی چی کار میکرده؟ عادت داشت وقتی مستأجرهای خانم سر کار بودن از با کلیدش وارد خونهشون بشه، کشوی لباسهاشون رو بگرده. حرفم رو باور کن. نبودش فقدان بزرگی برای جامعه نمیشه.»
حقیقت دارد؟ یعنی رندی واقعاً این کار را میکرد؟ با وجود همۀ اینها حرف گرچن را باور میکنم. بانی همیشه فکر میکرد که رندی ترسناک است و اشتباه هم نمیکرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دوستدار |
نویسنده | فریدا مک فادن |
مترجم | نشاط رحمانی نژاد |
ناشر چاپی | نشر نون |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 320 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-8172-48-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |