معرفی و دانلود کتاب شکوفه و شب تاب

معرفی کتاب شکوفه و شب تاب

کتاب شکوفه و شب تاب، رمانی تکان‌دهنده در ژانر تاریخی است که به قلم نویسنده‌ی پرفروش آمریکایی، شری ال اسمیت، نوشته شده. این رمان ما را با خود به ژاپن در طول سال‌های جنگ جهانی دوم می‌برد و داستانی سرشار از زندگی و امید از عشقی آتشین میان یک دختر جوان و یک خلبان انتحاری را زیر سایه‌ی جنگ به تصویر می‌کشد.

درباره‌ی کتاب شکوفه و شب تاب

شری ال اسمیت (Sherri L. Smith) نویسنده‌ی پرفروش آمریکایی در کتاب شکوفه و شب تاب (The Blossom and the Firefly) ما را به ژاپن سال 1945 می‌برد، به سال‌های جنگ جهانی دوم که مرگ و تباهی بر تمام جهان سایه انداخته بود و زندگی‌ها یکی پس از دیگری ویران می‌شد. در بحبوبه‌ی همین جنگ است که تارو و هانا به یکدیگر دل می‌بازند و رابطه‌ی عاشقانه‌ی پرشوری را آغاز می‌کنند. تارو در این جنگ یک توکو است. توکوها خلبان‌های انتحاری کشور ژاپن بودند که برای از کار انداختن کشتی‌های متفقین خودشان را فدا می‌کردند. تارو نیز ابایی از کشته شدن در راه کشورش ندارد. از آن طرف، هانا یکی از اعضای گروه نادشیکو است که وظیفه‌ی بدرقه و رسیدگی به امور توکوها را بر عهده دارند. او دختر جوانی است که در همین جنگ از مرگ جان سالم به در برده و دیگر از آن نمی‌ترسد. تارو علاقه‌ی زیادی به موسیقی و نواختن ساز ویالون دارد و همین علاقه است که مقدمه‌ی آشنایی او با هانا شد و رابطه‌ای سرشار از عشق و ایثار را رقم زد.

جنگ جهانی دوم یکی از ویرانگرترین جنگ‌های تاریخ بشر بوده است، اما تصاویری که تا به حال از این جنگ در آثار ادبی و سینمایی بازنمایی شده، بیشتر به ویرانی‌های کشورهای اروپایی پرداخته است و به این ترتیب، آنچه که بر سر کشورهای آسیایی درگیر در این جنگ آمده، کمتر به روایت رسیده. کتاب شکوفه و شب تاب به سراغ این بخش فراموش‌شده‌ی تاریخ می‌رود و داستان تکان‌دهنده‌ی دو جوان را باز می‌گوید و عشق و زندگی و امید را زیر سایه‌ی جنگ نشان می‌دهد.

داستان کتاب شکوفه و شب تاب در شصت و نه فصل نوشته شده است و علاوه بر روزهای جنگ و رابطه‌ی میان این دو جوان ما را با سال‌های کودکی و گذشته‌ی آن‌ها نیز آشنا می‌کند. فصل‌های کتاب تقریباً یکی در میان به زندگی تارو و هانا می‌پردازد و موقعیت روایی ماجرا را دائماً تغییر می‌دهد. فصل‌های مربوط به هانا از زاویه دید اول شخص مفرد و از زبان خود او بیان می‌شود و فصل‌های مربوط به تارو از زبان راوی دانای کل بیان می‌شود.

کتاب شکوفه و شب تاب به نوعی داستانی ضدجنگ محسوب می‌شود که موضوعاتی همچون ایثار، میهن‌پرستی را مطرح می‌کند و عواطف انسانی از قبیل عشق و دلبستگی به زندگی را به خواننده یادآور می‌شود. در نهایت، شاید با خواندن داستان این کتاب از خودتان بپرسید آیا یک دقیقه خوشبختی برای تمام عمر کافی است؟ آیا خوشبختی در زیر آتش‌باران بمب‌ها و گلوله‌ها معنا دارد؟

کتاب شکوفه و شب تاب را ندا امیدی به فارسی ترجمه کرده و انتشارات دانش آفرین در اختیار مخاطبان فارسی زبان قرار داده است.

جوایز و افتخارات کتاب شکوفه و شب تاب

• برنده‌ی جایزه‌ی گلدن کیت در حوزه‌ی رمان نوجوان در سال 2021
• کتاب برگزیده‌ی آمازون به انتخاب سردبیر
• کتاب سال کتابخانه‌ی عمومی شیکاگو
• کتاب سال کالج آموزشی بنک استریت
• در فهرست کتاب‌های Texas TAYSHAS
• کتاب منتخب Junior Library Guild

نکوداشت های کتاب شکوفه و شب تاب

• این رمان تاریخی جذاب داستان هشت روز از تاریخ ژاپن را در سال 1945 روایت می‌کند و دو نوجوان را در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم به یک رابطه‌ی عاطفی جدی می‌کشاند. (Publishers Weekly)
• کتاب زیبای شری ال اسمیت در عین اینکه تصویری از یک عشق عمیق ارائه می‌دهد، محدودیت‌ها و محسنات میهن‌پرستی را توصیف می‌کند. این رمان به نوعی داستان پرمخاطره‌ی عشقی است که عواطف خواننده را با خود درگیر می‌کند. (بوکلیست)
• کتاب شکوفه و شب تاب با نثری درخشان و شاعرانه نوشته شده است و بخش کوچکی از تاریخ را از خلال روایت هانا، دختر نادشیکو و تارو، خلبان توکو، ارائه می‌دهد. احساس مسئولیت این دو جوان در قبال کشورشان به همان اندازه‌ی عواطف عاشقانه‌شان و ترس از دست دادن و مواجهه با مرگ شدید است. با صفحه صفحه‌ی این کتاب اشک خواهید ریخت. (کیپ ویلسون، نویسنده‌ی پرفروش)
• این کتاب قصه‌ای لطیف و شاعرانه، مملو از رهایی، ایثار و امید و رمانی درخشان و پرشور است. شری ال اسمیت نوری روشن به نقاط تاریک تاریخ می‌اندازد و به ما درباره‌ی خسران انسانی جنگ در ژاپن سال 1945 می‌گوید. (استیسی لی، نویسنده‌ی پرفروش امریکایی)

کتاب شکوفه و شب تاب برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب به کسانی که به کشور ژاپن، داستان‌های پیرامون جنگ جهانی دوم و به طور کلی به ادبیات ضدجنگ علاقه دارند، توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب شکوفه و شب تاب می‌خوانیم

از اتاق خارج می‌شود و من همانجا خیره به سقف دراز می‌کشم. تخته‌های چوبی، تاریکی. خورشید به زودی طلوع می‌کند.

از جایم بلند می‌شوم. تشکم را تا می‌زنم و داخل کمد می‌گذارم. جلوی لگن زانو می‌زنم و حوله‌ی داغ را در حالی‌که نوک انگشتانم را می‌سوزاند، از هم باز می‌کنم. بخار مانند بادبانی که در باد به حرکت در می‌آید، از حوله بلند می‌شود. حوله را روی صورتم می‌گذارم و با دقت اطراف چشم‌ها و دهانم را تمیز می‌کنم. نفسی می‌کشم. آبِ حوله را می‌گیرم. یوکاتای نخی را از شانه‌ها تا کمرم می‌کشم و قفسه‌ی سینه و دستانم را تمیز می‌کنم. گفتند کبودی‌ها تا یک یا دو هفته‌ی دیگر از بین می‌روند. اکنون سه هفته گذشته است. کبودی‌هایی که قبلا سیاه و بنفش بودند، اکنون سبز و زرد شده‌ و تقریبا از بین رفته‌اند، اما هنوز جایشان باقی مانده. هنوز گرفتگی هم دارم. ولی دیگر لنگ نمی‌زنم. باید از این بابت خوشحال باشم.

لباس فرمم را از کمد در می‌آورم. شلوار گشاد مونپه سرمه‌ای رنگ که از مچ و کمر جمع شده. لباس کارم را کنار می‌گذارم و بقیه لباس‌های مدرسه‌ام را برمی‌دارم. کت آبی رنگ. بلوز ملوانی با یقه‌ی گرد که این اواخر برایم گشاد‌تر شده. چون میزان غذا روز به روز کمتر می‌شود، مادرم تا به حال آن را دو بار برایم کوچک کرده و بدون اینکه اضافه پارچه را ببرد، درز آن را گرفته و با خوش بینی، اضافه پارچه را شل و ول به لباس دوخته. انگار که صلح و غذا در راه است و من به آن چند اینچ اضافی نیاز پیدا خواهم کرد. اکنون آن تکه پارچه زیر بازویم قرار گرفته و اذیتم می‌کند، اما باید بسازیم. در فصلی بحرانی قرار داریم. دقیقا مثل فصل قبل. و همینطور قبل‌تر.