معرفی و دانلود کتاب صوتی برخوردها

معرفی کتاب صوتی برخوردها

همه‌ی ماجرای کتاب صوتی برخوردها از وقتی شروع شد که شش نوجوان نورهای عجیب‌وغریبی را در آسمان مشاهده کردند. آن‌ها که در محوطه‌ی مدرسه مشغول پرسه‌زدن بودند، مدعی شدند فرود یک سفینه‌ی فضایی را دیده‌اند. حال گروهی از روانشناسان به سراغ این نوجوانان آمده‌اند تا به بررسی ادعای آن‌ها بپردازند. گفتنی‌ست جیسون والاس برای این اثر جوایز متعددی از جمله جایزه ادبی کاستا را از آن خود کرده است.

درباره کتاب صوتی برخوردها:

تا به حال به حقیقت بیرون از زمین اندیشیده‌اید؟ این که آیا موجوداتی فرازمینی وجود دارند یا نه و اگر پاسخ مثبت است، علت آن چیست؟ اگر انتظار دارید پاسخ این سوالات را در کتاب صوتی برخوردها (Encounters) بیابید، باید به شما بگوییم متأسفانه ناامید خواهید شد. پس این اثر مهیج درباره‌ی چیست؟

جیسون والاس (Jason Wallace) داستان این کتاب را از گزارشاتی واقعی در باب برخوردی برون‌زمینی در کشور زیمباوه الهام گرفته است. سپتامبر سال 1994 بود که در مدرسه‌ی آریل شهر روآ 62 کودک با فریادی از سر وحشت و احتمالاْ هیجان به سمت معلمانشان دویدند. چرا که معتقد بودند یک سفینه‌‌ی فضایی، درست پشت زمین بازی مدرسه فرود آمده و آن‌ها با چشمان خودشان دیده‌ بودند که موجوداتی فضایی از آن خارج شده‌اند. گرچه مصاجبه‌ها و تصاویر ویدئویی متعددی از این ماجرا تهیه شد، بااین‌حال بزرگ‌ترها آن را غیر واقعی نامیدند و خب، چه کسی حرف تعدادی بچه‌ی 5 تا 12 سال را باور می‌کند؟

حال جیسون والاس برای نگارش داستان حیرت‌آمیز خود تحقیقی درباره‌ی این ماجرای واقعی انجام داده و درنهایت، دست به خلق داستانی زده که چشم‌هایتان را از تعجب و هیجان خیره خواهد کرد. او به روایت داستان شش نوجوان بین 8 تا 18 سال می‌پردازد: گری، کلویی، تندای، شش‌پنسی، کارل و هالی. شش قصه که بیش از آنچه که فکر می‌کنید، با هم در ارتباطند؛ شش زندگی استثنائی...

نوجوانان قصه‌ی ما که در حال پرسه‌زدن در محوطه‌ی مدرسه بودند، یک سفینه‌ی ماوراءزمینی دیدند که در میان درختان فرود آمد و موجوداتی عجیب‌وغریب از آن خارج شدند. هر کدام از این نوجوانان در زندگی شخصی با مسأله‌‌ی خاص خود در چالشند. مادر گری آن‌ها را ترک کرده و کلویی با ترس‌هایش زندگی می‌کند؛ ترس‌هایی که به نظر می‌رسد هیچ‌کس چندان به آن‌ها نپرداخته است. شش‌پنسی نوجوانی سیاه‌پوست است که به اجبار پدرش از سفیدپوستان دزدی می‌کند. خانواده‌ی تندای در سوگ فرزند دیگرشان مانده‌اند و کارل مجبور به انجام کارهایی‌ست که علاقه‌ای به آن‌ها ندارد؛ از جمله شرکت در مسابقات کریکت. و هالی دختری‌ست که با پدر و مادرش از آمریکا به آفریقا آمده است... در میان این زندگی‌های درهم‌تنیده و پرچالش گروهی روان‌شناس برای فهم صحت ادعای آنان به مصاحبه با این نوجوانان می‌پردازند.

آیا جایی در این کیهان زندگی هوشمندانه‌ای به غیر از زندگی ما وجود دارد؟ آیا راویان قصه دروغ می‌گویند؟ اصلاً چرا باید این کار را کرده باشند؟ راز ‌آن نورهای عجیبی که در آسمان مشاهده شد چیست؟ این‌ها از جمله سوالاتی‌ست که هنگام گوش سپردن به این اثر لحظه‌ای رهایتان نخواهد کرد. نسخه‌ی چاپی این کتاب اولین بار در سال 2017 منتشر شد و توانست جوایز متعددی را از آن خود کند. این کتاب شنیدنی به مسائلی تأمل‌برانگیز از جمله کودک‌آزاری، قلدری و آزار کلامی می‌پردازد و از این رو مطالعه‌ی آن نه تنها برای نوجوانان که برای والدین نیز امری ضروری است.

جوایز و افتخارات کتاب صوتی برخوردها:

- برنده‌ی جایزه کاستا
- برنده‌ی جایزه‌ی انجمن ادبی انگلستان
- نامزد مدال کارنگی

نکوداشت‌های کتاب صوتی برخوردها:

- کتاب بسیار استادانه نوشته شده و به اندازه‌ی دیدن یک بشقاب‌پرنده میخکوب‌کننده است. (ساندی‌تایمز)
- کتابی زیبا و قابل‌تامل در مورد بیگانگانی که درس‌هایشان در مورد همدلی تا آسمان‌ها می‌رسد. (Big Issue, Kids' Books of 2017)
- رمان نفیس، جذاب و مملو از احساسات. (Askews & Holts Library Services)

کتاب صوتی برخوردها مناسب چه کسانی است؟

نوجوانانی که به کتاب‌های علمی – تخیلی علاقه دارند، مجذوب این اثر خواهند شد.

با جیسون والاس بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده‌ی برجسته برای قدم گذاشتن در راه نویسندگی سفری پرچالش داشت. جیسون والاس بر این عقیده است که نوشتن اتفاقی نیست که یک‌شبه رخ دهد. بلکه به مرور به شغل دوم تبدیل می‌شود. تجربیات او در خلال جنگ و اساس اولین رمانش به نام «Out of Shadows» را شکل داد. اثری که کتاب سال کودکان کاستا را از آن خود کرد.

در بخشی از کتاب صوتی برخوردها می‌شنویم:

همه‌ی این کارها رو مجانی انجام می‌ده. باورتون می‌شه؟ باید احمق و کودن باشه. چون کسی که معلم نیست نمی‌تونه بچه‌ها رو کتک بزنه و می‌تونم به هر بهانه‌ای از چنگش در برم. لنگه‌ی کفشم رو دستم می‌ده. می‌گه:‌ «از موضوع دور نشیم. دست‌کم تو محیط مدرسه همون آقای استامسِ خوب قدیمی رو بگو. نمی‌خوایم بقیه بچه‌ها حسودی کنن. خب؟»

دخترک یانکی خنده‌اش رو می‌‌خوره. عالی شد! حالا فکر می‌کنه من از یه نور چشمی عوضی مثل کارل بیشتر نیستم. اصلاً‌ اون چرا اینجاست؟ اونم با اون. نه چیزی نگین... آقای استامس داوطلب شده تا اطراف رو نشونش بده. درست همونطور که برای هر کاری که معلم‌ها نخوان انجام بدن، داوطلب می‌شه. جانمی... خوش به حالمون شد!

کفشم رو برمی‌دارم و می‌چپونم توی کوله‌ام. من حیوون دست‌آموز معلم‌ها نیستم. من حیوون دست‌آموز هیچ‌کس نیستم. من یکی نه...

فهرست مطالب کتاب صوتی