معرفی و دانلود کتاب من زنی انگلیسی بودهام
برای دانلود قانونی کتاب من زنی انگلیسی بودهام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب من زنی انگلیسی بودهام
کتاب من زنی انگلیسی بودهام مجموعه داستانی به قلم فریبا صدیقیم است. نویسنده در داستانهای این کتاب با درنوردیدن مرز خیال و واقعیت و بهرهگیری از نگاه تحلیلی خود به مسائل مختلفی مثل هویت، مهاجرت، مرگ و اثرات گذشته بر زندگی حال میپردازد و در هر داستان از جنبهی تازهای به مفاهیم انسانی و روابط پیچیدهی بشری مینگرد.
دربارهی کتاب من زنی انگلیسی بودهام
مجموعه داستان من زنی انگلیسی بودهام هشت داستان کوتاه را در دل خود جای داده است. فریبا صدیقیم داستانهای این مجموعه را بر لبهی تیغی میان واقعیت و خیال پیش میبرد و به همین خاطر است که گاهی روایت در مسیر واقعیت و رئالیسم پیش میرود و برخی داستانها به ورطهی خیال نزدیک میشوند. او در اولین داستان کتاب که عنوان مجموعه نیز از آن برگرفته شده است، داستان زن ایرانی مهاجری را روایت میکند که نظرش به همسایهی مرموز و عجیبش جلب میشود. این زن عجیب باور دارد که هر کس وامدار زندگی قبلی خود است. باوری که به طرز حیرتآوری بر زندگی قهرمان این داستان اثر میگذارد.
روایت تحلیلی و روانکاوانهی نویسنده در داستان «بیست حلقه مو»، این اثر را در میان سایر داستانهای این مجموعه برجسته ساخته است. داستانی تأثیرگذار دربارهی تلاشهای یک خواهر و برادر که قصد دارند برای درک رفتار مادرشان در گذشته توجیه مناسبی پیدا کنند و خود را از تأثیرات و آسیبهای ناشی از آن برهانند. داستان «تکهای از بهشت» شرح گوشهای از زندگی مردی است که پس از مهاجرت به آمریکا میان الزام به تعهد به خانواده و دلباختگیاش به یک زن خارجی سرگردان مانده است. داستانی به ظاهر تکراری که به مرور با پیچیدگی روایی و کشمکشهای درونی شخصیت، خود را از نمونهی مشابه متمایز میکند.
فریبا صدیقیم در این مجموعه داستانهای دیگری تحت عنوان «نزدیک، نزدیکتر»، «سه ساعت و چهل و دو دقیقهی دیگر»، «میانبر»، «موهایم را باید اصلاح کنم» و «سکه» را نیز پیش روی مخاطب قرار داده است. او در تمام داستانهای کتاب من زنی انگلیسی بودهام، از نگاه کنکاشگرانهی خود بهره برده است و از این رهگذر به موازات داستانپردازی، به شرح دغدغههای ذهنی خود میپردازد.
نویسنده که خود از جامعهی یهودیان ایران بهشمار میآید، در داستانهای این کتاب به مسائل این اقلیت دینی نیز پرداخته و با بررسی روابط درونی آنها و سوءتفاهمهای برآمده از شناختهای نادرست، مسائل این حوزه را نیز مورد واکاوی قرار داده است. ناگفته نماند که مجموعه داستان من زنی انگلیسی بودهام، این اثر متفاوت و خواندنی، با تلاش انتشارات ققنوس روانهی بازار کتاب شده است.
کتاب من زنی انگلیسی بودهام برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن داستان کوتاه ایرانی علاقه دارید و دلتان میخواهد با روایتهایی متفاوت و منحصربهفرد و از نگاه شخصیتهای مختلفی به دنیا نگاه کنید، این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب من زنی انگلیسی بودهام میخوانیم
نان گرم را از توى تستر بیرون آوردم، دو نیم کردم و همانطور که داشتم پنیر را روى آن مىمالیدم نگاهى به تنها میز اشغالشده توى مغازه انداختم. زن و مرد مشغول گفتگو بودند و توجهى به من نداشتند. از توى آینه دیوارى نگاهى سریع به خودم انداختم. اگر شیفت صبح را نداشتم، تارهاى سفید دویده توى موهایم را همین امروز رنگ مىکردم. سینى ساندویچ و لیوانهاى چاى را گذاشتم روى پیشخوان و برگشتم تا خردهنانهاى روى میز را جمع کنم که صداى جیغ زن مرا از جا پراند. از روى صندلى بلند شده بود و دور خودش مىچرخید. مبهوت نگاهش کردم. داد زد: «پلیس خبر کنید. پلیس خبر کنید!»
آیا اشتباهى از من سر زده بود؟ به مرد نگاه کردم. توجهى به من نداشت و از پنجره به بیرون نگاه مىکرد. زن گاه دور خودش مىچرخید و گاه به بیرون نگاه مىکرد و فریاد مىکشید. خیابان هنوز خلوت بود و جز اتومبیلهایى که رد مىشدند، عابرى در خیابان نبود. دویدم طرف پنجره و جهت نگاه مرد را تعقیب کردم. دهانم باز ماند. مردى لخت و فقط با یک زیرشلوارى، روى بالاترین قسمت ساختمان روبرو، که شبیه به پلهاى از بام بیرون زده بود، ایستاده بود و دستهایش را مثل پرندهاى باز کرده بود. زن همچنان جیغ مىکشید: «پلیس خبر کنید. پلیس خبر کنید!»
دویدم به طرف تلفن و کارگر مرد توى آشپزخانه را صدا زدم: «سام، سام!»
همانطور که شماره پلیس را مىگرفتم خدا را شکر کردم که هنوز سیندى نیامده است. شیفت او ساعت هفت شروع مىشد و هنوز بیست دقیقه به هفت مانده بود. شماره پلیس را گرفتم و خیلى سریع گزارش دادم که مردى روى پشتبام روبرو، بالهایش را به قصد پرواز باز کرده است و همانطور با تلفن توى دستهایم به طرف پنجره دویدم. مرد داشت به لبه بام نزدیکتر مىشد. موهایش سفید بود و هیکلى گوشتالود داشت. چرا لباسهایش را درآورده بود؟ آیا پلیس به موقع مىرسید؟ کاش سیندى سر نرسد!
فهرست مطالب کتاب
من زنى انگلیسى بودهام
بیست حلقه مو
تکهاى از بهشت
نزدیک، نزدیکتر
سه ساعت و چهل و دو دقیقه دیگر
میانبر
موهایم را باید اصلاح کنم
سکه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب من زنی انگلیسی بودهام |
نویسنده | فریبا صدیقیم |
ناشر چاپی | انتشارات ققنوس |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 142 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-311-829-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |