معرفی و دانلود کتاب نابینایی در میلانو: مجموعه داستان کوتاه بلاد الطاخ طاخ

عکس جلد کتاب نابینایی در میلانو: مجموعه داستان کوتاه بلاد الطاخ طاخ
قیمت:
۶۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب نابینایی در میلانو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب نابینایی در میلانو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب نابینایی در میلانو: مجموعه داستان کوتاه بلاد الطاخ طاخ

دانشجویان دانشگاه هنر دیگر نمی‌خواهند در برابر استبداد «مجسمه‌سازی» حرام است، سکوت کنند. باید تندیس زن عریان اثیری را به تمام شهر نشان دهند تا به سرنوشت استاد ناکام خود دچار نشوند. کتاب نابینایی در میلانو نوشته‌ی انعام کجه جی با داستان‌های کوتاه خود بین عراق و اروپا پلی برقرار می‌کند و ما را با آشفتگی‌های سیاسی و نابه‌سامانی‌های اجتماعی در بغداد و تجربه‌های یک زن عراقی که حالا در فرانسه سکونت دارد، آشنا می‌کند.

درباره‌ی کتاب نابینایی در میلانو

از نطر «آدم» این کار کاملاً نسنجیده، نابخردانه و عجولانه است. هیچ‌کس در وضعیت جنگی و بهم‌ریخته‌ی عراق، به این کشور سفر نمی‌کند؛ به خصوص برای پخش کردن خاکستر همسر تازه درگذشته‌اش در قبرستان انگلیسی بغداد. آدم حاضر نیست به این سرزمین عجیب و خطرناک سفر کند و ترجیح می‌دهد خود در فرانسه بماند. اما مادرش که گویا نمی‌تواند از وصیت همسر هنرمندش بگذرد، به‌تنهایی به عمق خاورمیانه می‌رود تا خاکستر همسرش را به خاک وطن او بازگرداند.

مأموران فرودگاه هنگامی که مقصد زن را بر روی بلیت می‌خوانند و می‌شنوند در آن ظرف پارچه‌پیچ، جسدی خاکستر شده قرار دارد، زبانشان بند می‌آید. بدون ابراز همدردی و حتی عرض تسلیت، زن را راهی هواپیما می‌کنند؛ گویی فردی که به عراق سفر می‌کند موجودی فضایی است و به همدلی نیاز ندارد! با این حال تا اینجای کار هنوز همه‌چیز خوب پیش رفته و هنوز کتاب نابینایی در میلانو (Blindness in Milano) این زن را با پدیده‌های غیرعادی‌تری روبه‌رو نکرده است؛ اما بغداد با صدای تیراندازی، آسیب دیدگان جنگی، هشدارهای «اینجا نمان، تو خارجی هستی و دزدیده خواهی شد!!» منتظر اوست و برایش حوادث شگرف و بیم‌آوری را به ارمغان خواهد آورد.

وقایع داستان‌های کوتاه کتاب نابینایی در میلانو حتی اگر در فرانسه و ایتالیا هم رخ دهند، رد پایی از عراق و شهر بغداد را بر تن خود حکاکی کرده‌اند. شخصیت‌های این داستان‌ها با وجود اینکه اغلب کشور خود را ترک کرده و از جنگ و کودتا گریخته‌اند، اما نمی‌توانند درخت‌های نخل و سایه‌ی بلند قامتان اوکالیپتوس را فراموش کنند. وطن آن‌ها در جانشان است و آن را با خود از شهری اروپایی به شهری دیگر می‌برند.

داستان‌های کوتاهی که انعام کجه جی (Inaam Kachachi) در کتاب نابینایی در میلانو شرح داده است نه راوی جنگ‌اند و نه می‌خواهند ما را به گیرودار سیاست و درگیری‌های فرقه‌ای و گروهک‌های عراقی وارد کنند، بلکه ماجراهایی درباره‌ی زندگی معمولی افرادی هستند که این آدم‌ها یا در عراق ساکن‌اند یا به‌نوعی با این سرزمین در ارتباطند، اما زندگی همه‌ی آن‌ها تحت‌تأثیر جنگ و ویرانی قرار گرفته است. در این داستان صدای تیراندازی قطع نمی‌شود اما کسی نمی‌داند اسلحه در دست چه کس یا گروهی است؛‌ گویی این وضعیت بسیار عادی و جزئی از زندگی معمولی شهروندان است. البته این دردناک‌ترین بخش زندگی یک آدم عراقی، یا به‌عبارتی خاورمیانه‌ای، نیست.

فلاکت اصلی آن‌جاست که وقتی یک پرستار فرانسوی از شخصیت داستان «کیسه صفرا» در کتاب نابینایی در میلانو می‌پرسد اهل کدام کشوری؟ و او می‌گوید: «عراق.» در صورت پرستار آثاری از درد و غم دیده می‌شود و خطاب به طرف مقابلش می‌گوید: «اوه متأسفم.»! او به فردی که روبه‌رویش ایستاده حس ترحم دارد زیرا خود را بسیار خوشبخت و او را به‌خاطر ملیتش مفلوک می‌بیند! گویی عراقی بودن، واقعیتی ناراحت‌کننده است و یک اروپایی مهربان و سعاتمند از نظر انسانی وظیفه دارد تا با دلسوزی و دلداری دادن، عراقی بودن را برای طرف مقابل قابل تحمل کند! این وضعیت مسخره، توهین‌آمیز و دردناک است.

شخصیت داستان کوتاه انعام کجه جی با وجود اینکه می‌داند رفتار اروپایی‌ها هم مثل وضعیت سیاسی عراق نادرست و ویران‌گر است، اما ترجیح می‌دهد به‌جای معترض شدن به این کمدی الهی که جزئی از سرنوشت اوست، به همه‌چیز بخندد. انگار دیگر به این اوضاع عادت کرده است؛ همانند هفت خواهری که در داستان «ترسوها» به وحشت‌های مختلفشان خو گرفته‌اند و اصلاً نمی‌توانند دنیا را بدون آن واهمه‌ها تصور کنند. درد، جنگ، مرگ، تنهایی، فقر و... تنها گوشه‌ای از رنج‌های این هفت خواهر هستند که گویی خود و ترس‌هایشان آینه‌ی تمام‌نمای عراق‌اند و هر کدام بخشی از آشفتگی سرزمینشان را نمایان می‌کنند.

کتاب نابینای در میلانو حکایت‌گر دوره‌های گوناگونی از کشور عراق است؛ از زمانی که اسلام‌گرایان آرام آرام بر پهنه‌ی تمامیت‌خواهی خود افزودند و اولین ضربه را به موسیقی و مجسمه‌سازی زدند تا همین دو سه سال اخیر. با این وجود انعام کجه جی سال‌هاست که در پاریس زندگی می‌کند؛ به‌همین جهت بیشتر قصد دارد خوانندگانش را با شرایطی که یک مهاجر عراقی در اروپا آن را تجربه می‌کند، آشنا سازد.

کتاب نابینایی در میلانو با ترجمه‌ی محمد حزبائی‌زاده در نشر عبارت منتشر شده است.

کتاب نابینایی در میلانو برای چه کسانی مناسب است؟

جنبش‌های ضد نژادپرستی و مدافعان حقوق مهاجرین، توانسته‌اند احساس «نفرت» اروپایی‌ها نسبت به مردم خاورمیانه را به «ترحم» تغییر دهند و شرایطی را به‌وجود آورند که یک فرانسوی با شنیدن نام عراق، سوریه و... احساس شفقت و دلسوزی کند! انعام کجه جی نیز که ساکن فرانسه است، اغلب داستان‌های کوتاه کتاب نابینایی در میلانو را از نگاه یک عراقی در اروپا ترسیم کرده و به وقایع عراق و نگاه اروپایی‌ها نسبت به این کشور اشاره دارد. این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های اجتماعی و مرتبط با خاورمیانه، خواندنی و آگاهی‌بخش است.

در بخشی از کتاب نابینایی در میلانو: مجموعه داستان کوتاه بلاد الطاخ طاخ می‌خوانیم

این قصه‌ای نیست که خواننده‌ مجبور به شنیدنش باشد. هر وقت که اراده کند می‌تواند از کلاس بیرون بزند یا این‌که صبر کند تا ببیند چطور حمام خانۀ ما به تاریک‌خانۀ ظهور فیلم تبدیل شد. تنها جای بدون پنجره‌ که روشنایی روز از آن می‌سُرد. منتظر می‌مانم ساکنان خانه آرام بگیرند تا کارم را شروع کنم. چراغ قرمز کوچک را روشن و عکس‌ها را چاپ می‌کنم. جعبۀ فیلم را باز و نوار را بالای دستگاه سوار می‌کنم. صفحۀ حساس صاف را زیر ذره‌بین می‌گذارم. می‌گذارم تا نور بخورد. با انبر به ظرف مایع شیمیایی می‌برم و با دقت تکان تکانش می‌دهم. دقت می‌کنم روی آن خش نیفتد. می‌بینم طیف‌های خاکستری را می‌گیرد و اشکال به تدریج روی آن ظاهر می‌شوند. درجه اعتدالش را انتخاب می‌کنم و از ظرف بیرون می‌کشم و آن را در محلول ثبوت می‌اندازم. بعد آرام‌آرام و نم‌دار آن را بیرون می‌آورم و به سبک دست نانوایی که خمیرش را می‌گیرد و به بدنه تنور می‌زند، خیس روی کاشی دیوار می‌چسبانم. از گلی که کاشتم سرخوش می‌شوم گویی موشکی اختراع کرده‌ام. روزگاری کسی را که به دست‌آوردهایش تفاخر می‌کرد مسخره می‌کردیم و می‌گفتیم مخترع جاجیک است. مخلوطی از ماست و خیار و سیر. مزۀ ازلی مشروب والای وطنی‌مان.

بوی محلول شیمیایی، دماغ ساکنان خانه را می‌آزارد. مادرم از غفلتم استفاده کرد و همۀ بشکه‌ها را در دهان توالت ریخت. از حمام بیرونم انداخت و اهمیتی به عصبانیتم هم نداد. زنی کوچ‌رو شدم که با استعداد خود کوچ می‌کند بی‌هیچ سقفی که خلاقیت‌هایش را پناه باشد. نعمان برای دلجویی‌ام آمد و آرام نگرفتم. دوربین را دو دستی گرفت و داستانی را برایم گفت که هزار بار از او شنیده بودم.

«این اولمپس عتیقه است استادم در دانشگاه شیکاگو به من هدیه کرد.»

«انگار می‌خوای پسش بگیری؟»

«ابدا، تفم رو لیس نمی‌زنم.»

فهرست مطالب کتاب

نابینایی در میلانو
نخل من
آینۀ کرداسه
عکس مرحوم
برهنه‌ای در الوزیریه
کیسه صفرا
سرزمین تق تق
ترسوها
هفت تیر طلایی
رجب مترجم
دوربین اولمپس
دوره‌ها و مرزها

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب نابینایی در میلانو: مجموعه داستان کوتاه بلاد الطاخ طاخ
نویسنده
مترجممحمد حزبائی زاده
ناشر چاپیانتشارات عبارت
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات100
زبانفارسی
شابک978-622-90887-0-8
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی خارجی، کتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب نابینایی در میلانو

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب نابینایی در میلانو

برای دریافت کتاب نابینایی در میلانو و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟