معرفی و دانلود کتاب هویج بستنی

معرفی کتاب هویج بستنی

کتاب هویج بستنی شامل مجموعه‌ای از داستان‌های زیبا و جذاب درباره‌ی موقعیت‌های روزمره است که انسان‌ها در طول روز با آن‌ها درگیر می‌شوند و هر یک تجربه زیسته‌ی مخصوص خودشان را از آن کسب می‌کنند. فرهاد حسن‌زاده با نثری شیوا سعی می‌کند داستان‌هایی را روایت کند که مخاطب نوجوان در عین خواندن و لذت‌بردن از آن‌ها، نکات و درس‌های مهم زندگی را بیاموزد.

درباره‌ی کتاب هویج بستنی

آموزش نکات مهم زندگی به نوجوانان از طریق کتاب، راهی قدرتمند برای افزایش توسعه فردی و مهارت‌های زندگی اجتماعی است. وقتی موضوعات آموزشی از طریق کتاب‌هایی که ارتباط مستقیمی با احساسات نوجوانان دارد، منتقل شود، پذیرش آن نیز، زودتر و بیشتر خواهد بود و باعث می‌شود نوجوان درک عمیق‌تری از دنیای اطراف به دست آورد و مهارت‌های مهم زندگی را برای خودش درونی کند.

کتاب‌هایی که تمرکز اصلی آن‌ها درباره‌ی مسائل و مشکلات روزمره است و روابط، چالش‌ها و... را مطرح می‌کند، می‌تواند برای نوجوانان جذاب باشد. وقتی لحظات تاریخی یا تجربه‌های شخصی در داستان‌ها وجود داشته باشند، نوجوان می‌تواند قدرت تخیل خود را تقویت کند. همچنین کتاب می‌تواند ابزاری ارزشمند برای تقویت تفکر انتقادی و زیرسؤال‌بردن مفروضات توسط نوجوانان شود و به رشد و توسعه شخصیت و اعتمادبه‌نفس آن‌ها بینجامد.

کتاب هویج بستنی ازاین‌دست کتاب‌هایی است که پیام و نکات مهم را به طور غیرمستقیم به نوجوانان منتقل می‌کند. داستان‌های این کتاب با لحن طنزآمیز سعی دارند علاوه بر تشویق نوجوان برای خواندن روایت‌ها، درس‌های ارزشمندی به آن‌ها بیاموزند. هر یک از این داستان‌ها، یک مضمون اجتماعی را در بر دارد و مسائلی را بازگو می‌کند که برای مخاطب نوجوان مهم است.

فرهاد حسن‌زاده در کتاب هویج بستنی می‌کوشد احوالات نوجوانان و مشکلات و چالش‌هایی را که ممکن است این گروه سنی به طور روزانه با آن‌ها درگیر شود، در قالب داستان‌های جذاب و سرگرم‌کننده ترسیم کند. مخاطب نوجوان وقتی قصه‌های کتاب را می‌خواند، علاوه بر سرگرمی، نکات مهمی را از خلال هر داستان می‌آموزد که او را به فکر وا می‌دارد. چون هر کدام از قصه‌ها سعی دارند به مسائل مهم اجتماعی بپردازند و نوجوانان را تشویق به پرسش‌گری کنند و از این طریق، هویت و باورهایشان را توسعه دهند.

نوجوانان با طیف وسیعی از علایق و ژانرها هستند؛ اما کتاب هویج بستنی می‌تواند برای بیشتر این گروه سنی، جذاب و خواندنی باشد و تجربه لذت‌بخشی برای آن‌ها به ارمغان آورد. «تعطیلات نوروزی در فرانسه و حومه»، «فقرا و رفقا و چند تا چیز کوچولو»، «اشرف مخلوقات در قبرستان دیجیتالی»، «حافظ آنلاین»، «هویج بستنی»، «برق حقیقت»، «دوست کیلویی چنده؟» و... از جمله داستان‌های طنزآمیز کتاب هویج بستنی هستند. نوجوانان می‌توانند با خواندن این کتاب، ارتباط نزدیک و عمیقی با قصه‌ها برقرار کنند و نکات نهفته در آن را بیاموزند.

به‌طورکلی، کتاب هویج بستنی با نثری طنزگونه و شیرین، داستان‌هایی را روایت می‌کند که با حال و هوای نوجوانان ارتباط نزدیکی دارد و مسائل و چالش‌هایی را که ممکن است مخاطب نوجوان در طول روز و زندگی با آن‌ها مواجهه شود، به‌خوبی بازگو می‌کند. نویسنده در سطر به سطر کتاب در پی انتقال پیام‌های مهم شخصی و اجتماعی به مخاطب این گروه سنی است و تلاش می‌کند خواننده پس از خواندن قصه‌ها، به فرد آگاه‌تری تبدیل شده باشد.

کتاب هویج بستنی به همت نشر افق به چاپ رسیده و در اختیار علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه قرار گرفته است.

کتاب هویج بستنی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعه‌ی این کتاب را به نوجوانان و همه‌ی کسانی که به داستان کوتاه و قلم جذاب فرهاد حسن‌زاده علاقه‌مندند، پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب هویج بستنی می‌خوانیم

عمه‌اشرف گم شده بود. فرار نکرده بود، فقط معلوم نبود کدام گوری بود. این را مامان گفت که از ماشین پیاده نشد و همان‌طور با هیکل درشتش چسبیده بود به صندلی جلو و مثلاً دور از چشم ما یواشکی آجیل می‌خورد؛ آجیل‌هایی که مال عید بود و ما حق خوردن‌شان را نداشتیم.

ما هم پخش شده بودیم توی قطعه‌ی 468 و داشتیم دنبال گور عمه‌خانم می‌گشتیم. اما به قول مهسا انگار آب شده بود و رفته بود توی زمین! من شک داشتم آن جا باشد، به‌نظرم پارسال که خاکش می‌کردند، اصلاً این شکلی نبود. به بابا گفتم: «مطمئنی که قطعه‌ی 468 بود؟»

بابا چشم‌هایش را تنگ کرد و چند لحظه مثل کامپیوتر هنگ کرد و بعد گفت: «والا چه عرض کنم؟ شاید هم قطعه‌ 864 بود.»

مبینا زد توی سر مینا و چشم‌های مینا پر از اشک شد. هرکس نمی‌دانست فکر می‌کرد از فراق عمه زده زیر گریه. از جمله بابای ساده‌ی ما که فرق سرش را ماچ کرد و یک هزارتومانی گذاشت توی جیبش. عجب مارمولکی بود این مینا که هیچی نگفت! دوباره سوار شدیم و راه افتادیم به طرف قطعه‌ی 864 که تا آن جا بیست دقیقه راه بود. خوشبختانه این دفعه از عطسه و جیغ خبری نبود. بابا مینی‌تاج گل را بسته بود روی سقف ماشین. فقط وقتی درهای ماشین بسته شد، نصف گل‌ها قیچی شد و ریخت کف خیابان.

فهرست مطالب کتاب

فیلم ترسناک
تعطیلات نوروزی در فرانسه و حومه
فقرا و رفقا و چندتا چیز کوچولو
برق حقیقت
بابالنگ‌دراز عزیزم
اشرف مخلوقات در قبرستان دیجیتالی
حافظ آنلاین
مشترک مورد نظر غش کرده است!
دوست کیلویی چنده؟
هویج‌بستنی