معرفی و دانلود کتاب والس یک نفره

معرفی کتاب والس یک نفره

ترس از تنهایی، سکوت و اضطراب‌های ناگفته، موضوعاتی هستند که ماه منیر کهباسی در کتاب والس یک نفره​​​ با نگاهی آرام و درونی به آن‌ها می‌پردازد. این کتاب روایت زنانی است که میان خاطرات، تردیدها و سایه‌های ذهنی‌شان، به‌جای یک رقص دونفره، ناگزیرند تنهایی برقصند؛ آن‌ها باید در نهایت بدانند که تنهایی هم می‌توان رقصید، حتی وقتی هنوز در ظاهر، تنها نیستند.

درباره‌ی کتاب والس یک نفره

ماه منیر کهباسی در کتاب والس یک نفره دست روی یکی از عمیق‌ترین ترس‌های انسانی، یعنی ترس از تنهایی گذاشته است. در این کتاب سه شخصیت زن اصلی و چندین شخصیت دیگر وجود دارند. زبان کتاب در ابتدا ناشناخته و مبهم است، اما هرچه جلوتر بروید با سبک نوشتاری نویسنده بیشتر آشنا خواهید شد. روای داستان که به نام «سایه» معرفی می‌شود، خود نیز در سایه قرار دارد. او از تنهایی می‌ترسد و این ترس با ورود فردی از گذشته همسرش بیشتر می‌شود.

آرامشی که مانند یک برکه آب کم‌عمق با یک سنگ کوچک برهم می‌ریزد و تعادل زندگی سایه به‌هم می‌خورد. شما بیش از آنکه در کتاب والس یک نفره با خیانت مواجه شوید یا داستانی عاشقانه را بخوانید در ذهن سایه سفر می‌کنید. ذهنی که حالا لی‌لی، زنی که در گذشته‌ی همسر سایه بوده، نقش پررنگی در آن دارد. هرچه پیش‌تر می‌روید لی‌لی نه در واقعیت، بلکه در ذهن سایه پررنگ‌تر می‌شود. سایه کم‌کم در تردیدهای خود غرق می‌شود و خاطراتی که بی‌صدا در گوشه‌ای از ذهنش بودند حالا با او بلندبلند حرف می‌زنند.

یکی دیگر از شخصیت‌های اصلی کتاب والس یک نفره، دلناز است؛ همسایه سایه که برخلاف سایه با خودش روراست است، اما مهم‌ترین نقطه اشتراک هر دو ترس از تنهایی است. آن‌ها زندگی را مانند یک والس دو نفره می‌بینند، اما روزگار آن‌ها را دعوت به رقصیدن در یک والس یک‌نفره می‌کند. حضور دلناز ناگهانی و وهم‌آلود است، می‌آید و می‌رود و باعث ایجاد همدلی و نگرانی برای شخصیت اصلی می‌شود. نثر ماه منیر کهباسی همان‌طور که اشاره شد کمی مبهم و سنگین است و جریان سیال ذهن در نوشته‌اش مهم‌ترین نقش را دارد، بااین‌حال پازل‌هایی که به نظر می‌رسد هرکدام در یک تکه از این کتاب می‌رقصند کم‌کم در کنار هم قرار می‌گیرند و داستان را کامل می‌کنند. عدم اغراق، شعار یا اضافه‌گویی از دیگر ویژگی‌های نثر نویسنده است.

داستان کتاب والس یک نفره که انتشارات ققنوس آن را منتشر کرده، داستان زنی است که در دل زندگی مشترک آرام‌آرام به جایی می‌رسد که باید برای خودش برقصد، تنها و بی‌تماشاگر.

کتاب والس یک نفره برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای خوانندگانی مناسب است که به رمان‌های روان‌شناختی و درون‌گرایانه علاقه دارند و دوست دارند ذهن مردد یک زن، عشق و ترس از تنهایی را از نزدیک تجربه کنند. اگر به روایت‌های آرام، تأمل‌برانگیز و شخصیت‌محور علاقه‌مند هستید، از کتاب والس یک نفره لذت خواهید برد.

در بخشی از کتاب والس یک نفره می‌خوانیم

نفس‌هاى سهیل صورتم را داغ کرده بود. مامک داشت با فتوشاپ خط خنده را از کنار لب‌هاش پاک مى‌کرد.

گفتم: «صورت بى این خط‌ها صورت نیست. کى دوست دارد صورت بى‌خط خنده را؟» موبایلش را انداختم روى پاهاش و از در بیرون رفتم.

توى تق‌تق مدام چاقو که گوشت را روى تخته مى‌برید، دلناز گفت: «بهش مى‌گویم از جلوى چشم من دورشان کن این نکبت‌ها را، مثلاً این‌جا دارم گوشت خرد مى‌کنم. نمى‌بَرَدشان.»

فرنگ زالوى خونى را که مثل زائده‌اى سیاه و بزرگ از قوزک پایش آویزان بود با سرانگشت‌ها گرفت. زالو ورم‌کرده و لزج ول شد و بى‌صدا افتاد. فرنگ چنگ انداخت به زالو و نایلون بى‌رنگى که پهن بود روى زمین. گفت: «دلت مى‌آید نازخانم؟ حیوان چه کار به کارت دارد؟» زالو را باز گرفت دم قوزک پایش. زالو چسبید نزدیک یکى دو سه زالوى دیگر، شدند مثل چند خال گوشتى بزرگ.

دلناز گفت: «مى‌دانستى زالوها دوجنسى‌اند؟ دوجنسى‌هاى بیچاره!» چاقو را کشید روى تخته و گوشت‌ها را ریخت توى ماهیتابه. صداى جیزجیز بلند شد و دود و بخار را هود مکید.

در را پشت سر شاهکار و سهیل مى‌بندم. پنجره آشپزخانه را باز مى‌کنم. توى ظرف‌هاى چرک صبحانه آب مى‌بندم. ملیسا داد مى‌کشد. این روزها، او گربه‌اى را که پى خودش همه‌جا مى‌کشید، گم کرده. صداى رادیو را بلند مى‌کنم که صداى بم ملیسا را نشنوم. تلفن زنگ مى‌زند. گوشى را برنمى‌دارم. دلناز صبر نمى‌کند که پیام ضبط‌شده تمام شود. مى‌گوید: «سایه! اگر هستى گوشى را بردار! سایه!»