معرفی و دانلود کتاب سگ خارجی

معرفی کتاب سگ خارجی

کتاب سگ خارجی روایتی است از بیگانگی و غربت؛ غربتی که در سرزمین مادری و فارغ از جغرافیا به سراغ آدمی می‌آید و بحران هویتی را در پی دارد. سمیرا رشیدپور در این رمان داستان دختری از نسل جنگ به نام سمیه را روایت می‌کند که به یادآوری گذشته و خاطرات تلخ و شیرین با خانواده و برادرانش می‌پردازد. احساس پوچی حاصل از جنگ، فقدان و سرکوب عواطف، از جمله بن‌مایه‌های این رمان هستند.

درباره‌ی کتاب سگ خارجی

جنگ، ویرانگری است که چیزهای بسیاری را با خود می‌برد و جای خالی‌شان را چنان عمیق برجای می‌گذارد که تا سال‌ها از یاد آدمی نمی‌رود. انگار آن جای خالی، خود هویتی مستقل دارد. سمیرا رشیدپور در کتاب سگ خارجی، داستان زندگی دختری به نام سمیه را روایت می‌کند که به تماشای دردناک گذشته‌های دور و سال‌های جنگ نشسته و از درد فقدانی می‌گوید که در جان و تن خانه و خانواده‌شان رخنه کرده است. نگاه واقع‌گرایانه و به دور از شعارزدگی در این رمان، تصویری حقیقی از آثار بلندمدت جنگ بر افراد ترسیم کرده و از زبان دختری که برادرانش را از دست داده، روایت می‌شود.

تلاش برای بازیابی هویت و نسبت خویش با پدیده‌هایی که چون طوفانی سیاه بر زندگی سایه می‌افکنند، از اصلی‌ترین مفاهیمی است که در کتاب سگ خارجی انعکاس یافته. نقشی که حوادث تلخ بر آینده‌ی انسان دارند، در ماجرای سمیه و خانواه‌اش به‌روشنی قابل مشاهده است. سمیرا رشیدپور در این کتاب با استفاده از لحنی بی‌تفاوت و زبانی روان، به شرح‌حال خانواده‌ای پرداخته که می‌خواهند از گذشته فرار کنند. در این میان رویدادهای گوناگون سال‌های جنگ ایران و عراق نیز روایت شده و تجسمی تاریخی به آن می‌بخشد.

شور‌و‌شوق‌های دوران جوانی، ناکامی‌ها و غم از دست دادن، موضوعاتی هستند که در سرتاسر رمان احساس می‌شوند. راوی که دختری در خانواده‌ای ایرانی است، گویای بسیاری از عناصر فرهنگی جامعه‌ی ایرانی چه در گذشته چه در زمان حال بوده و گاهاً سختی‌های زندگی با باورهای سنتی و مذهبی را منعکس کرده است. رشیدپور در کتاب سگ خارجی با بیان ساده و زبان روان، رنج بازماندگان جنگ، زندگی یکنواخت یک زن ایرانی و احساس پوچی ناشی از فقدان را روایت می‌کند. مطالعه‌ی این کتاب میان انبوه آثاری که به ستایش و تقدس‌گرایی مقوله‌ی جنگ پرداخته‌اند، به دلیل پرداخت متفاوتش، تجربه‌ای ارزشمند به حساب می‌آید.

این کتاب به همت انتشارات ققنوس در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.

کتاب سگ خارجی برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی کتاب پیش رو به علاقه‌مندان رمان‌های ایرانی اجتماعی و ضدجنگ، توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب سگ خارجی می‌خوانیم

از آینه‌ها متنفرم. نمى‌خواهم ببینم چقدر صورتم تغییر کرده. پیشانى و چانه‌ام پر از جوش‌هاى قرمز شده. صورت برادرم هم پر از جوش است ولى او مدام جلوى آینه است تا موهایش را شانه کند، ژل بزند و برود بیرون. هر پیراهن نوى که مى‌خرید مامان درزهاى پیراهن قبلى‌اش را مى‌دوخت و مى‌داد من بپوشم. با من زیاد حرف نمى‌زد. با هیچ کس حرف نمى‌زند. هر چند روز یک بار مى‌رفت به خاله سر مى‌زد. همان خاله که مُرد و مامان تا هفته بعدش هم برنگشت. این خاله را یادم نمى‌آید دیده باشم. هیچ‌وقت همگى نمى‌رفتیم خانه‌شان. مامان خودش مى‌رفت. همیشه برادر کوچکم را مى‌برد. مرا نه. مى‌گفت آن‌ها دختر ندارند، مى‌خواهى با کى بازى کنى؟ خاله مریض است. «با هیچ‌کس مامان.» «نه خاله مریض است. نباید دور و برش شلوغ باشد.» «مامان، مگر من سر و صدا مى‌کنم؟» «نه خاله مریض است.» همیشه همین بود. من هم مثل بابا توى دلم مى‌گفتم به درک که مریض است! برادرم خودش نمى‌رفت. حوصله‌شان را نداشت. مامان نیست. برادرم زیاد خانه نمى‌ماند. قبل از بابا مى‌رسد مى‌نشیند سر کتاب‌هایش. او هم حرف نمى‌زند. فقط داد مى‌زند و صداى دورگه‌اش را کلفت‌تر مى‌کند. من چه مى‌دانم جوراب‌هایش کجاست؟ به من چه که مامان شلوارش را نشسته و رفته و لاىِ لباس چرک‌هاى توى حمام مانده و بو گرفته؟ اصلاً چرا من باید بشویم؟ بابا داد مى‌زد برو بشور تا خفه‌خون بگیرد. بوى بدى مى‌دادم. برادرم مى‌گفت بوى سگ‌مرده مى‌دهى. دنبال شلوارش مى‌گشت تمام سبد لباس‌چرک‌ها را زیرورو کرده بود. لکه‌هاى روى شلوارهاى مرا هم دید. دویدم توى اتاق و پشت درش نشستم. مى‌ترسم بروم بیرون. چرا مامان نیست؟ سرم گیج مى‌رود. مامان نبود. مى‌خواستم هیچ‌وقت نباشد.