معرفی و دانلود کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک

معرفی کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک

آن ام. مارتین جدیدترین عضو را در کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک معرفی می‌‌کند: کارلا شفر! او که به‌تازگی همراه با مادر و برادرش از کالیفرنیا به شهر کوچک استون‌بروک آمده است، برای ثابت کردن خودش، سخت‌ترین چالش ممکن را بر عهده می‌گیرد: نگهداری از سه کودک کنترل‌ناپذیر که والدینشان از هم طلاق گرفته‌اند!

درباره‌ی کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک

آن ام. مارتین (Ann M. Martin) در کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک (Dawn and the Impossible Three) جدیدترین عضو باشگاه، کارلا شفر را معرفی می‌کند. او از کالیفرنیای همیشه آفتابی، باید خودش را با زندگی در شهر کوچک استون‌بروک در فصل سرد زمستان سازگار کند. والدین او از یکدیگر طلاق گرفته‌اند و او همراه با مادر و برادرش، زندگی می‌کند. در ابتدای کتاب باشگاه پرستاران بچه، کارلا با دو کودک جدید آشنا می‌شود: بادی و سوزی بارت. کارلا با هر دو آن‌ها به‌سرعت ارتباط برقرار می‌کند؛ زیرا پدر و مادر آن دو هم از یکدیگر طلاق گرفته‌اند. اما کارلا چطور وارد باشگاه همیشه چهار نفره‌ با ریاست کریستی پارکر می‌شود؟

کارلا به محض ورود به شهر، با ماری‌آن ارتباط برقرار می‌کند. پدر ماری‌آن و مادر کارلا هم با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند و ممکن است روزی این دو دوست صمیمی، خواهر شوند! ماری‌آن دوست جدیدش را به جلسه‌ی باشگاه پرستاران بچه می‌برد و او را به دیگران معرفی می‌کند. ازآن‌جایی که کریستی و ماری‌آن دوستان صمیمی یکدیگر هستند، کریستی از همان بدو ورود با کارلا سر ناسازگاری دارد. او رئیس‌بازی درمی‌آورد، به شوخی‌های کارلا نمی‌خندد، از صحبت کردن با او خودداری می‌کند و ظاهراً علاقه دارد که او را از باشگاهشان بیرون بیندازد! در این میان کارلا هم می‌کوشد خودش را به کریستی و دیگر بچه‌های باشگاه ثابت کند؛ پس سخت‌ترین کار را بر عهده می‌گیرد: نگهداری از سه کودک غیرقابل‌کنترل خانم بارت!

خانم بارت به‌تازگی از شوهرش طلاق گرفته، وظیفه‌ی مراقبت از سه بچه‌ی زیر ده سال را بر عهده دارد، در حال پیدا کردن یک شغل ثابت است و همان‌طور که آن ام. مارتین توصیف می‌کند، ظاهر و باطن زندگی‌اش کاملاً از هم پاشیده است! وقتی کارلا به خانه‌ی خانم بارت پا می‌گذارد، با چندین چالش جدید روبه‌رو می‌شود: خانه‌ای به‌هم‌ریخته، بچه‌ای گریان که مدت‌هاست پوشکش عوض نشده، یک سگ شکاری بی‌ادب، بچه‌هایی که دلشان برای پدرشان تنگ شده است و مادری که از شدت حواس‌پرتی، شماره تلفنش را برای مواقع اضطراری به کارلا نمی‌دهد. اما کارلا از پس همه‌ی این چالش‌ها برمی‌آید و خانم بارت او را بهترین پرستار بچه‌ی دنیا می‌نامد.

آیا کارلا می‌تواند جایگاه خودش را در باشگاه پرستاران بچه پیدا کند؟ آیا رابطه‌ی او و کریستی بهبود می‌یابد؟ آیا او از پس نگهداری سه بچه‌ی خانم بارت برمی‌آید؟ آن. ام مارتین در این جلد از مجموعه‌ی باشگاه پرستاران بچه از مشکلات اجتماعی رایج مانند طلاق و حق حضانت فرزندان، اهمیت دوستی و پذیرفته شدن عضو جدید در یک گروه بیشتر می‌گوید.

نام اعضای باشگاه در نسخه‌ی مصور انگلیسی رینا تلگمایر با نسخه‌ی فرانسوی آن ام‌. مارتین تفاوت‌های کوچکی دارد. برای مثال نام کارلا به داون تغییر داده شده. سعیده بوغیری با همکاری نشر آفرینگان از نسخه‌ی فرانسوی برای ترجمه‌ی این کتاب بهره برده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌ باشگاه پرستاران بچه

آن ام. مارتین به توصیه‌ی ویراستار انتشارات اسکلاستیک، از سال 1986 تا 2000 مجموعه کتاب باشگاه پرستاران بچه را در 60 تا 80 جلد نوشت. این مجموعه تاکنون در سراسر دنیا 180 میلیون نسخه فروخته است. بعضی از نویسندگان مانند پیتر لرنگیس بعداً سعی کردند مجموعه کتاب‌هایی را با همین عنوان بنویسند که تعداد آن‌ها به 213 عدد رسید. این مجموعه درباره‌ی گروهی از دوستان است که در شهر خیالی استون‌بروک در کانکتیکات زندگی می‌کنند و تصمیم می‌گیرند یک سرویس نگهداری از کودکان را راه‌اندازی کنند. کریستی پارکر، ماری‌آن کوک، کلودیا کوشی و لوسی مک‌داگلاس، چهار عضو اصلی هستند؛ اما تعداد اعضا در جلدهای مختلف تغییر می‌کند. نشر آفرینگان، یکی از زیرمجموعه‌های انتشارات ققنوس، تاکنون سه جلد از این مجموعه را به زبان فارسی ترجمه کرده است: «فکر بکر کریستی»، «راز لوسی» و «کارلا و سه وروجک».

نکوداشت‌های‌ کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک

• احتمالاً طرفداران مجموعه‌ی باشگاه پرستاران بچه از این جلد هم خوششان بیاید. کسانی که هیچ کدام از جلدهای این مجموعه را نخوانده‌اند، قطعاً از کتاب کارلا و سه وروجک استقبال خواهند کرد. (نشریه‌ی اسکول لایبرِری)
• یکی دیگر از جلدهای ارزشمند مجموعه‌ی باشگاه پرستاران بچه که البته داستان آن کمی غم‌انگیز است. (مجله‌ی کرکوس ریویوز)

اقتباس‌های فرهنگی و سینمایی از مجموعه کتاب باشگاه پرستاران بچه

• نسخه‌ی تصویری: در سال 2006 یکی از بخش‌های انتشارات اسکلاستیک با همکاری رینا تلگمایر، نویسنده و تصویرگر برنده‌ی جایزه‌ی آیزنر، نسخه‌ی گرافیکی این کتاب را در 7 جلد منتشر کرد. این مجموعه به یکی از کتاب‌های محبوب نوجوانان تبدیل شد و هنوز هم پرفروش است. پس از این، چند فرد دیگر مانند گیل گالیگان و برادن لمب به تصویرسازی کتاب باشگاه پرستاران بچه روی آرودند.
• نسخه‌ی تلویزیونی: در سال 1990 شبکه‌ی اچ‌بی‌او و دیزنی سریال تلویزیونی 13 قسمتی باشگاه پرستاران بچه را تولید کردند. شبکه‌ی نت‌فلیکس یک سریال کمدی و درام را براساس این کتاب آن مارتین ساخت که به‌سرعت به یکی از سریال‌های محبوب این شبکه تبدیل شد.
• نسخه‌ی سینمایی: در سال 1995 فیلمی براساس مجموعه کتاب‌های باشگاه پرستاران بچه ساخته شد.

کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک برای گروه سنی 9 تا 13 سال مناسب است.

در بخشی از کتاب باشگاه پرستاران بچه 3: کارلا و سه وروجک می‌خوانیم

بعد با هم از خیابان گذشتیم. مارى‌آن دیگر چیزى نگفت، اما از شدت خوشحالى مدام آه مى‌کشید! تا حدى حدس مى‌زدم چرا این ماجرا این‌قدر برایش خوشایند است. از وقتى آقاى کوک مادرم را پیدا کرده بود، کمتر به دخترش پیله مى‌کرد. تا قبل از آن، او کلى قانون و قاعده وضع کرده بود که مارى‌آن بینوا بایست آن‌ها را اجرا مى‌کرد: موهایش را مى‌بافت، لباس‌هایى مى‌پوشید که پدرش آن‌ها را برایش مى‌خرید، بعد از شام به کسى تلفن نمى‌زد، تا قبل از ساعت نُه در خانه مى‌بود، نصف پول پرستارى‌اش را توى بانک مى‌گذاشت... همه این‌ها روى‌هم‌رفته کلافه‌کننده بود.

وقتى ما به این‌جا آمدیم، اوضاع کمى بهتر شد. او حالا به پدرى کاملاً متفاوت تبدیل شده بود. مثلاً به مارى‌آن اجازه داده به جاى عینک، لنز بگذارد. به‌علاوه، او مى‌تواند پولى را که از پرستارى بچه درمى‌آورد، به میل خودش خرج کند، البته به شرط آن‌که پول توجیبى‌اش را کنار بگذارد. همین‌طور مى‌تواند لباس‌هایش را خودش انتخاب کند. حالا که عهد دامن پلیسه و بلوز بچه‌مثبت‌ها سر آمده، مارى‌آن مثل دخترهاى بزرگ لباس مى‌پوشد! البته این هیچ ربطى به سر و وضع کلودیا و لوسى ندارد، آن‌ها چیزهاى مزخرف تنشان مى‌کنند (مثلاً شلوار سیاه و بلوز شل و ول)، در حالى که مارى‌آن براى اولین بار شلوار جین و سوئى‌شرت پوشیده و باید بگویم، خیلى هم بهش مى‌آید!

او با لبخندى به پهناى صورت از من پرسید: «مى‌دونى خیال دارم چى‌کار کنم؟»

«چى‌کار؟»

«دکور اتاقم رو عوض کنم.»