معرفی و دانلود کتاب صوتی شوهر آمریکایی

معرفی کتاب صوتی شوهر آمریکایی

جلال آل احمد در کتاب صوتی شوهر آمریکایی، داستان ازدواج ناموفق زنی ایرانی با مردی آمریکایی را با بیانی طنز و از زاویه‌ی دید خود این زن بازگو می‌کند تا اثر غرب‌زدگی را در زندگی نشان داده باشد. این داستان کوتاه شما را مفتون خود خواهد کرد.

درباره‌ی کتاب صوتی شوهر آمریکایی

کتاب صوتی شوهر آمریکایی داستانی کوتاه از جلال آل احمد است که با لحنی طنزآمیز و بیانی قدرتمند، داستان آشنایی و ازدواج زنی ایرانی و نسبتاً سنتی را با مردی آمریکایی تعریف می‌کند. جلال آل احمد با چیره‌دستی و مهارتی مثال‌زدنی، شیوه‌ی بیانش را با قالب شخصیت زنی افاده‌ای و غرب‌زده تطبیق داده تا داستانی در تأیید و حمایت کتاب و نظریه‌ی «غرب‌زدگی»‌اش بنویسد.

داستان کتاب صوتی شوهر آمریکایی از زاویه دید زنی مطرح می‌شود که اطلاعات چندانی از هویتش در دسترس نیست، اما با تعاریفی که از سبک زندگی‌اش دارد، معلوم می‌شود زنی عوام از خانواده‌ای متوسط است. او با آن‌که بسیار به آداب و اصول آمریکایی همسر سابقش لعن و نفرین می‌فرستد، اما در عمل شیفته و طرفدار همان سبک زندگی است و کم‌کم از ریشه‌های ایرانی‌اش نیز فاصله ‌می‌گیرد. او در طول این داستان تعریف می‌کند که چطور این مرد جوان آمریکایی که معلم زبان انگلیسی‌اش بوده، با ظاهرنمایی و چرب‌زبانی دل او و خانواده‌اش را برده و آن‌ها را فریب داده. او هم در ابتدا (و چه بسا بعد از شکست خوردن زندگی مشترکش!) فکر می‌کرده که با این ازدواج آمریکایی چه گلی به سر خود و خانواده‌اش زده و چه افتخاری کسب کرده، اما بعد با فهمیدن کار اصلی شوهرش به صرافت طلاق و جدایی افتاده است.

کتاب صوتی شوهر آمریکایی اثری شنیدنی و جذاب از جلال آل احمد است که به همت نشر صوتی نوین کتاب گویا در قالب کتابی صوتی منتشر شده. این کتاب صوتی را با صدای گیرای شهین نجف‌زاده می‌شنوید.

کتاب صوتی شوهر آمریکایی برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب صوتی را به علاقه‌مندان به داستان‌های طنزِ ایرانی با درون‌مایه‌ی اجتماعی توصیه می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی شوهر آمریکایی می‌شنویم

تو کلوپ آمریکایی‌ها باهاش آشنا شدم. یه سال بود می‌رفتم کلاس زبان، می‌دونین که چه شلوغیه! دیپلم که گرفتم اسم نوشتم واسه کنکور. ولی خب می‌دونید دیگه، بین 20، 30 هزار نفر چطور میشه قبول شد؟! این بود که پاپا گفت برو کلاس زبان، هم سرت گرم میشه هم یه زبون خارجی یاد می‌گیری. اون وقت اون کثافت معلم کلاس بود. بلندبالا، خوش‌ترکیب، موهای بور، یه آمریکایی کامل! و چه دست‌های بلندی هم داشت. تمام دفترچه تکلیف رو می‌پوشوند. خب دیگه، از همدیگه خوشمون اومد، از همون اول. خیلی هم باادب بود. اول دعوتم کرد به یه نمایشگاه نقاشی، به کلوپ تازه‌ی عباس‌آباد، از اینا که سرِ بی‌تن می‌کشن یا تپه‌تپه رنگ بغل هم می‌ذارن یا چه می‌دونم متکا می‌کشن به اسم آدم و قدح می‌ذارن رو سرش با دوتا لکه‌ی قهوه‌ای وسط دو متر پارچه. پاپا و مامان رو هم دعوت کرده بود که قند تو دلشون آب می‌کردن. بعدش هم با ماشین خودش برمون گردوند خونه. با چه آدابی! در ماشین رو باز کردن و از این کارا. اون هم واسه مامان و پاپا که هنوز هم ماشین ندارن. خب معلومه دیگه! از همون شب کار روبه‌راه شد. بعد دعوتم کرد به مجلس رقص، یکی از عیداشون، به نظرم Thanksgiving بود. اوا! چطور نمی‌دونین؟ یه آمریکاست و یه Thanksgiving! یعنی روز شکرگذاری دیگه، همون روزی که آمریکاییا کلک آخرین سرخ‌پوست رو کندن!

فهرست مطالب کتاب صوتی