زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های جورج الیوت

۲۲ نوامبر ۱۸۱۹ تا ۲۲ دسامبر ۱۸۸۰ - انگلیسی

جورج الیوت، با نام اصلی مری آن ایوانس، یکی از برترین رمان‌نویسان و روشنفکران قرن نوزدهم در ادبیات اروپا و جهان به شمار می‌آید. الیوت علاوه بر ادبیات، از موسیقی، جامعه‌شناسی و الهیات نیز شناخت داشت و می‌توانست به چندین زبان صحبت کند. «میدل مارچ» و «آسیاب رودخانه‌ی فلاس» از جمله بهترین کتاب‌های جورج الیوت هستند.

عکس جورج الیوت

زندگینامه جورج الیوت

جورج الیوت (George Eliot)، با نام اصلی مری آن ایوانس، در بیست‌و‌دوم نوامبر سال 1819 در چیلور کتون انگلستان چشم به جهان گشود. پدرش، رابرت ایوانس، مشاور املاک یک بارونت در نزدیکی محل زندگی‌شان بود و مادرش، کریستیانا، دختر آسیابانی محلی بود. رابرت پیش از آنکه با کریستیانا ازدواج کند، یک‌ بار ازدواج کرده بود و دو فرزند، پسری به نام رابرت و دختری به نام فانی، داشت. جورج الیوت علاوه بر آن خواهر و برادر ناتنی، چهار خواهر و برادر تنی نیز داشت که دو برادر دوقلوی کوچک‌تر از خودش در کودکی درگذشتند.

جورج الیوت نسبت به دختران هم‌دوره‌ی خود، دارای موقعیت اجتماعی غیرمعمولی بود. او در ابتدای زندگی‌اش، با حمایت پدر، آموزش به‌نسبت مناسبی دریافت کرد. جرج الیوت از جذابیت ظاهری چندانی برخوردار نبود، اما اشتیاق بسیاری برای یادگیری داشت. این دو موضوع در کنار یکدیگر باعث شدند تا پدرش به این باور برسد که بهترین شانس زندگی او ازدواج نیست و تحصیل برای دخترش به‌مراتب بهتر است. جورج الیوت از پنج تا شانزده‌سالگی، به مدارس شبانه‌روزی دخترانه رفت. عمده‌ی آموزشی که در این مدارس دریافت نمود مذهبی بودند. یادگیری الیوت اما تا اندازه‌ی زیادی خودآموز بود. به لطف نقشی که پدرش در مدیریت املاک داشت، جورج الیوت اجازه‌ی دسترسی به کتابخانه‌های بزرگ ملک‌های تحت نظارت پدرش را پیدا می‌کرد و به همین دلیل بود که نوشته‌های او از یک‌سو تأثیرگرفته از ادبیات کلاسیک و از سوی دیگر نتیجه‌ی مشاهدات وی از طبقات مختلف جامعه‌اش بود.

جورج الیوت وقتی شانزده‌ساله بود، مادرش را از دست داد و به همین خاطر به خانه بازگشت تا نقش خانه‌داری را به‌جای مادرش به عهده بگیرد. الیوت آموزش را به مکاتبه با یکی از معلمانش محدود کرد و به مدت پنج سال در خانه ماند و از خانواده مراقبت کرد، تا اینکه برادرش ازدواج کرد و او و همسرش کنترل خانه‌ی پدری را به عهده گرفتند. جورج الیوت همراه با پدرش به شهری در نزدیکی کاونتری نقل مکان کردند.

جورج الیوت و ورود به جامعه‌ای جدید

رفتن به شهر جدید مسیرهای تازه‌ای را برای جورج الیوت باز کرد. او به لطف دوستانش، با یک حلقه‌ی اجتماعی بسیار آزادتر و کمتر مذهبی آشنا شد. این گروه از جمعی از افراد خلاق و متفکر تشکیل شده بود که از دیدگاه‌های به‌نسبت رادیکال حمایت می‌کردند. آن‌ها چشم و ذهن الیوت را به شیوه‌ی جدیدی از تفکر باز کردند. جورج الیوت تحصیلات را از سر گرفت و به یکی از اولین فارغ‌التحصیلان کالج بدفورد تبدیل شد. الیوت پس از درگذشت پدرش، به همراه دوستان خود به سوئیس سفری داشت. او مدتی را در این کشور به مطالعه و گشت‌و‌گذار سپری کرد. سرانجام و پس از بازگشت از سوئیس به انگلستان در سال 1850 بود که تصمیم گرفت حرفه‌ی نویسندگی را به‌طور جدی دنبال کند.

جورج الیوت در ابتدا فقط برای نشریات، مطلب و مقاله می‌نوشت. او همچنین به ویراستاری نوشته‌های دیگران نیز می‌پرداخت. جرج الیوت در عین حال به علاقه‌ی خود، مطالعه‌ی متون الهیات، نیز ادامه می‌داد و بر ترجمه‌ی کتاب «جوهر مسیحیت» از لودویگ فوئرباخ و «اخلاق» از باروخ اسپینوزا کار می‌کرد.

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های جورج الیوت

تجربه‌های داستان‌نویسی جورج الیوت

جورج الیوت زمانی که در مجله‌ی وست مینستر ریویو ویراستار بود، این تمایل را در خود احساس کرد که به‌سمت نوشتن گامی بردارد. یکی از آخرین مقالات او برای مجله با عنوان «رمان‌های احمقانه از بانوان رمان‌نویس» دیدگاه او را درباره‌ی رمان به‌وضوح بیان می‌کند. الیوت از پیش‌پاافتاده بودن رمان‌های معاصر نوشته‌ی زنان انتقاد کرده و آن‌ها را غیر قابل قیاس با موج رئالیستی‌ای که در جامعه‌ی ادبی به راه افتاده بود می‌دانست. جورج الیوت برای ورود به دنیای داستان‌نویسی، نامی ساده و مردانه برای خود انتخاب کرد.

اولین داستان جورج الیوت به نام «اقبال غم‌انگیز کشیش آموس بارتون (The Sad Fortunes of the Rev. Amos Barton)» در سال 1857 در مجله‌ی بلک‌وود منتشر شد. هویت الیوت در چند سال اول زندگی حرفه‌ای او برای همگان یک راز بود. بسیاری در آن زمان باور داشتند که این داستان توسط یک کشیش روستایی یا همسر یک کشیش نوشته شده است. جورج الیوت در سال 1859 رمان دیگر خود، «ادام بید (Adam Bede)»، را منتشر کرد. این رمان به‌حدی محبوب شد که حتی ملکه ویکتوریا هم طرفدار آن شد و به هنرمندی به نام ادوارد هنری کوربولد دستور داد تا صحنه‌هایی از آن کتاب را برای او نقاشی کند.

در پی موفقیت‌های مکرر نوشته‌های جورج الیوت، علاقه‌ی عمومی به افشای هویت «الیوت» افزایش یافت. زمانی که مردی به نام جوزف لینگز ادعا کرد که جورج الیوت واقعی اوست، الیوت برای آنکه از شایعات بیشتر و شیادی افرادی از این‌دست جلوگیری کند، خیلی زود هویت خود را افشا کرد. زندگی خصوصیِ الیوت با اینکه بسیاری را شگفت‌زده کرد، بر محبوبیت آثار او تأثیر چندانی نگذاشت. جرج الیوت به نوشتن ادامه داد و در مجموع هفت رمان نوشت که از میان نوشته‌های او می‌توان به «آسیاب کرانه فلاس»، «رومولا» و «سایلاس مارنر» اشاره کرد. الیوت تلاش‌هایی نیز در نوشتن شعر داشت که چندان از استقبال عمومی برخوردار نشد.

پایان زندگی جورج الیوت

جورج الیوت سال‌ها از بیماری کلیوی رنج برد. این بیماری همراه با عفونت گلویی که در اواخر سال 1880 به آن مبتلا شد، شدت بیشتری یافت. الیوت در بیست‌و‌دوم دسامبر 1880 و در 61سالگی درگذشت. علی‌رغم شهرت و محبوبیتی که داشت، در جوار دیگر مفاخر ادبی در کلیسای وست‌مینستر دفن نشد، چرا که بحث و جنجال درباره‌ی زندگی‌ شخصی‌اش و اعتقاداتش علیه مذهب سازمان‌یافته بسیار بود. در عوض در آرامستان هایگیت که به اعضای بحث‌برانگیزتر جامعه اختصاص داشت به خاک سپرده شد. در صدمین سالمرگ جورج الیوت، سنگی به افتخارش در گوشه‌ی شاعران کلیسای وست‌مینستر قرار داده شد.

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های جورج الیوت

بهترین کتاب‌های جورج الیوت

کتاب میدل مارچ (Middlemarch): میدل مارچ در اواخر زندگی حرفه‌ای جورج الیوت و در سال 1871 به رشته‌ی تحریر درآمده است. این رمان که طیف وسیعی از موضوعات از جمله اصلاحات انتخاباتی بریتانیا، نقش زنان در جامعه و نظام طبقاتی را تحت پوشش قرار داده، در زمان انتشار با نقدهای متوسطی روبه‌رو شد، اما امروزه به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های جهان به زبان انگلیسی شناخته می‌شود. تحلیل‌های روان‌شناختی الیوت از شخصیت‌های داستان و تصویر واقع‌گرایانه‌ای که او از انسان‌ها، محیط اطراف و روابطشان ارائه می‌دهد این اثر را به معروف‌ترین و تحسین‌شده‌ترین کتاب‌های جورج الیوت تبدیل کرده است.

کتاب سایلاس مارنر (Silas Marner): مارنر، قهرمان کتاب سایلاس مارنر، با بافندگی روزگار می‌گذراند. او در پی حوادثی، فرصتی پیدا کرده تا زندگی خود را دگرگون کند، اما گذشته بنا ندارد به این راحتی‌ها او را رها کند. جورج الیوت در سایلاس مارنر، پرتره‌ای غنی از زندگی روستایی، روابط روستاییان با یکدیگر، طبقات اجتماعی و تیپ‌های متفاوت شخصیتی ارائه داده است.

کتاب رومولا (Romola): جرج الیوت در کتاب رومولا، فلورانسِ قرن پانزدهم را با تمام ویژگی‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری و مذهبیِ آن به تصویر کشیده است. این کتاب روایت بیداری فکری و روحی قهرمان آن، رومولا، است که در شرایطی آشفته، درصدد است تا خود و جایگاهش را پیدا کند.

کتاب آسیاب کرانه فلاس (The Mill on the Floss): آسیاب کرانه فلاس رمانی است درباره‌ی تعهد، پذیرش مسئولیت و عشق به اعضای خانواده، احیای سنت‌های خانوادگی و حفظ هویت فردی. جورج الیوت در این کتاب راوی داستان دختر جوانی است که به‌دلیل حمایت از خانواده و دلبستگی‌هایش، از خواست‌ها و آرزوهای خود دست می‌کشد.

برای دانلود برخی از بهترین کتاب‌های جورج الیوت به سایت و اپلیکیشن کتابراه مراجعه کنید و از خواندن و شنیدن آثاری از ادبیات بریتانیا لذت ببرید.

سبک نگارش و دیدگاه‌های جورج الیوت

جورج الیوت نیز همانند بسیاری از نویسندگان، از مشاهدات و زندگی شخصی‌اش برای نوشتن بهره گرفته است. بسیاری از آثار او دربردارنده‌ی نکات مثبت و منفی جامعه‌ی روستایی هستند. الیوت به ارزش ادبی حتی کوچک‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین جزئیات زندگی معمولی روستایی اعتقاد داشت؛ امری که می‌توان در داستان‌های او، از جمله در میدل مارچ، به‌وضوح آن را مشاهده کرد. جورج الیوت سعی کرده در نوشته‌هایش تا حد امکان، امور را واقع‌گرایانه به تصویر بکشد و از ساختگی و مصنوعی شدن آن‌ها جلوگیری کند. الیوت را از منتقدین سبک نوشتاری پرطمطراق و منسوخی می‌دانند که توسط برخی از نویسندگان هم‌دوره‌ی او، به‌ویژه نویسندگان زن، پیروی می‌شد.

1