معرفی و دانلود کتاب بادام

برای دانلود قانونی کتاب بادام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب بادام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب بادام

وون پیونگ سون در کتاب بادام داستان پسربچه‌ای به‌نام یون‌جه را روایت می‌کند که از اختلال الکسی‌تایمیا یا عدم توانایی بروز احساسات رنج می‌برد. در این کتاب که در شمار برگزیده‌های سال 2016 وال‌استریت ژورنال قرار دارد، می‌خوانید که یون‌جه با کودکان دیگر متفاوت است و در محله و مدرسه تجربیات تلخی را پشت سر می‌گذارد اما مادر و مادربزرگش حامی و پشتیبان او هستند. خانه‌ی کوچک آن‌ها بالای کتابفروشی مادرش قرار دارد و او با یادداشت‌های رنگارنگ در همه‌جا به‌طور دائم به فرزندش یادآوری می‌کند که چه زمانی لبخند بزند، چه زمانی بگوید «متشکرم» و چه زمانی بخندد!

درباره‌ی کتاب بادام

کتاب بادام (Almond: A Novel) درباره‌ی سرگذشت کودکی‌ست که از یک اختلال روانی به‌نام الکسی‌تایمیا رنج می‌برد. پزشکان در مورد سون یون‌جه تشخیص داده‌اند که دو نورون بادام‌شکل در اعماق مغزش باعث بروز این اختلال شده‌اند و مادرش به‌شدت نگران اوست. اینکه یون‌جه توانایی درک احساساتی چون خشم یا ترس را ندارد، باعث ایجاد دردسرهایی برای او می‌شود. داستان کتاب بادام از روزی آغاز شده که یون‌جه در کوچه شاهد کتک خوردن پسربچه‌ی دیگری‌ست؛ اما بدون بروز احساس نگرانی یا عجله سراغ مغازه‌داری در آن نزدیکی می‌رود که از قضا پدر آن پسر است. یون‌جه از نظر خود و با وجود دایره‌ی لغات محدود و کودکانه‌اش با لحنی کاملاً قانع‌کننده به مرد اطلاع می‌دهد که شخصی در کوچه کتک خورده و جانش در خطر است اما بعدتر در اداره‌ی پلیس مشخص می‌شود که لحن یون‌جه آنقدرها هم جدی و قانع‌کننده نبوده! اینجاست که مادر یون‌جه نگران می‌شود و سراغ پزشکان می‌رود.

معرفی و دانلود کتاب بادام

در ادامه‌ی داستان کتاب بادام می‌خوانید که مادر یون‌جه را به بیمارستان‌های مختلفی می‌برد و حالا پزشکان پیشنهادهایی مبنی بر اینکه یون‌جه را مورد آزمایش‌های بیشتر و بیماری نادر او را موضوع تحقیقاتشان قرار دهند به مادر می‌دهند؛ اما او نمی‌پذیرد. حالا مشخص شده که اختلال یون‌جه مربوط به درک احساسات مختلف است و او نمی‌تواند لبخند بزند، گریه کند یا حتی ترس را احساس کند! مادر تصمیم می‌گیرد به فرزند خود کمک کند، او در همه‌جای خانه و مغازه‌ی کتابفروش‌اش یادداشت‌های مخصوصی را به کودک خردسالش می‌گذارد تا به او یادآوری کند که چه زمانی بخندد، تشکر کند یا عکس‌العمل‌هایی مطابق با شرایط از خود نشان دهد. وون پیونگ سون (Won-pyung Sohn) داستانی غم‌انگیز را روایت می‌کند و در آن نشان می‌دهد چگونه عشق، دوستی و پشتکار می‌توانند یک زندگی سخت را برای همیشه تغییر دهند.

با جلو رفتن خط داستان وون پیونگ سون می‌نویسد که در شب کریسمس، مصادف با شانزدهمین سالگرد تولد یون‌جه، همه‌چیز به یک‌باره تغییر می‌کند. یک اتفاق تکان‌دهنده و خشن، دنیایش را در هم می‌شکند و او را به فردی تنها تبدیل می‌کند. یون‌جه که برای کنار آمدن با این فقدان در تلاش است، منزوی و گوشه‌گیر می‌‌شود، تا اینکه گون، نوجوان متفاوت دیگری به مدرسه‌شان می‌آید و آن‌ها پیوند شگفت‌انگیزی را با یکدیگر ایجاد می‌کنند. همانطور که یون‌جه با احتیاط درهای زندگی خود به روی افراد جدید می‌گشاید، چیزی به آرامی در درون او شروع به تغییر می‌کند؛ اتفاقی که او را به جهانی جدید، شگفت‌انگیز و سرشار از رخ‌دادهای تازه سوق می‌دهد.

انتشارات دانش‌آفرین کتاب بادام را با ترجمه‌ی فریناز بیابانی منتشر و روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

جوایز و و افتخارات کتاب بادام

  • برنده‌ی جایزه‌ی ادبی جوانان چانگبی - سال 2016؛
  • بهترین کتاب آمازون - ماه مه 2020؛
  • کتاب منتخب وال‌استریت ژورنال در فهرستی تحت عنوان «داستان‌هایی که می‌توانند شما را به هرکجا ببرند»؛
  • کتاب برگزیده‌ در وبسایت باستلز.

نکوداشت‌های کتاب بادام

  • وون پیونگ سون کارگردان و فیلمنامه‌نویس موفق، در اولین رمان خود، بادام، تصویری عمیق و لطیف را از زندگی یک نوجوان خلق کرده است. این رمان مرزی‌ست بین داستان‌های نوجوانان و بزرگسالان؛ آن چنان لطیف است که خوانندگان در هر سنی با آن‌ها همدردی می‌کنند و هنگامی که در نهایت پیروز می‌شوند، در شادی‌شان با آن‌ها همراهی می‌کنند. (Salon)
  • وون پیونگ سون می‌داند کسانی که متفاوت فکر می‌کنند، متفاوت احساس کرده و ارتباط برقرار می‌کنند، به‌طور الزامی، در جامعه افراد شروری نیستند؛ بلکه ناجیان جامعه هستند. نوشته‌های او میزان نامحدودی از همدلی و لطافت را در بردارد. (مادلین رایان، نویسنده کتاب اتاقی به نام زمین)
  • لطیف و درعین‌حال دلخراش. سون مانند پوست کندن یک میوه، احساسات انسانی را آشکار می‌کند و با یک درگیری ذهنی ملایم، وضعیت انسان امروز را زیر سؤال می‌برد. (جیمی مارینا لاو، نویسنده کتاب کوه صورتی در جزیره ملخ)
  • کتاب بادام عمیقاً درگیرکننده، جذاب و نگران‌کننده است؛ تمثیلی تلخ از شرایط معاصر کره‌ که نشان‌دهنده‌ی حضور یک نویسنده‌ی توانای بین‌المللی است. (هاینز اینسو فنکل، نویسنده کتاب خاطرات برادر روح من)
  • بسیار قوی و تکان‌دهنده... کتابی خارق‌العاده که لایق تحسین مخاطبان و خوانندگان است. (وال‌استریت ژورنال)

کتاب بادام برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌ها و رمان‌های آموزنده و اجتماعی از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. فارغ از سن‌وسالی که دارید، اگر دوستدار کتاب و رمان هستید، این اثر را بخوانید.

در بخشی از کتاب بادام می‌خوانیم

روی یک نیمکت در اداره‌ی پلیس نشسته بودم و پاهایم را که در هوا معلق بودند تاب می‌دادم. پلیس‌ها این طرف و آن طرف می‌رفتند و نسیم خنکی دنبال‌شان می‌دوید. هوا تاریک شده بود و من خوابالود بودم. همین که داشت چرتم می‌برد، در اداره‌ی پلیس باز شد و مامان جلوی چشمانم پدیدار شد. با دیدن من زد زیر گریه و سرم را چنان محکم در آغوش کشید که دردم گرفت. قبل از اینکه کاملاً از تجدید دیدارمان سیر شود، در دوباره باز شد و مغازه‌دار که به دو مأمور پلیس تکیه داده بود، وارد شد. ناله می‌کرد و صورتش خیس از اشک بود. حالت صورتش با آن موقع که تلویزیون تماشا می‌کرد، کاملاً متفاوت بود. روی زانوانش به زمین افتاد و در حالی که می‌لرزید، به زمین مشت کوبید. یکدفعه بلند شد و داد زد و انگشتش را به سمت من نشانه گرفت. نمی‌توانستم دقیق حرف‌هایش را بفهمم. ولی چیزی مشابه این می‌گفت:

«باید جدی صحبت می‌کردی. دیگه برای پسر من دیر شده!»

افسر پلیسی که بغل دست من بود، شانه بالا انداخت و گفت: «یه بچه مهدکودکی از کجا بدونه!» و رفت تا مغازه‌دار را سر پا نگه دارد. ولی من حرف مغازه‌دار را قبول نداشتم. من در تمام مدت جدی برخورد کرده بودم. حتی یک بار لبخند نزده و اغراقی هم نکرده بودم. نمی‌فهمیدم چرا بابت آن مرا سرزنش می‌کرد، اما منِ شش‌ساله نمی‌توانستم این سؤال را در قالب جمله بیان کنم. از این رو ساکت ماندم. در عوض مامان صدایش را برای من بلند کرد. اداره‌ی پلیس با سر و صدای پدری که فرزندش را از دست داده و مادری که فرزندش را پیدا کرده بود، مثل دیوانه‌خانه شده بود.

آن شب مثل همیشه با لگو‌های اسباب بازی‌ام بازی کردم. لگو‌ها به شکل زرافه بودند و اگر گردن درازشان را می‌چرخاندی، به فیل تبدیل می‌شدند. حس کردم مامان بهم خیره شده است. چشمانش ذره ذره وجودم را بررسی می‌کرد.

پرسید: « نترسیدی؟»
«نه».

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب بادام
نویسنده
مترجمفریناز بیابانی
ناشر چاپیانتشارات دانش آفرین
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات243
زبانفارسی
شابک978-600-6999-94-4
موضوع کتابکتاب داستان و رمان نوجوان، کتاب‌های داستان و رمان خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب بادام

Viana
۱۴۰۳/۱/۶
من از این کتاب لذت بردم اما به نظرم می‌توانست بهتر از این هم باشد مثلا درمورد شخصیت‌ها توضیحات بیشتری بدهد تا بتوان آن‌ها را تصور کرد یا حتی درمورد مکان‌ها هم همچنین ولی در کل کتاب خوبی بود روند داستان هم جالب بود و موضوع متفاوتی داشت
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه کتاب بادام

برای دریافت کتاب بادام و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.