معرفی و دانلود کتاب تاریخ طبیعی ویرانی: جستارهایی در باب تاثیر جنگ بر هنر و ادبیات

معرفی کتاب تاریخ طبیعی ویرانی: جستارهایی در باب تاثیر جنگ بر هنر و ادبیات

کتاب تاریخ طبیعی ویرانی: جستارهایی در باب تاثیر جنگ بر هنر و ادبیات به قلم وینفرید گئورگ زیبالد، یکی از فاجعه‌بارترین حملات جنگ جهانی دوم را در آلمان مطرح می‌کند و از پیامدهای آن بر فرهنگ و روحیات مردم سخن می‌گوید.

درباره کتاب تاریخ طبیعی ویرانی: جستارهایی در باب تأثیر جنگ بر هنر و ادبیات:

وینفرید گئورگ زیبالد (W. G. Sebald) این اثر جنجالی را پیش از مرگ ناگهانی‌اش در دسامبر 2001 تدوین کرد. کتاب تاریخ طبیعی (On the Natural History of Destruction) درباره یکی از فجایع جنگ جهانی دوم و تأثیر آن بر فرهنگ و هنر آلمان سخن می‌گوید. در دهه 50 میلادی، حدود 130 شهر آلمان در اثر بمباران با خاک یکسان شد و میلیون‌ها انسان آواره شدند. آمار و ارقامی تکان دهنده که حتی تصور چگونگی ویران شدن شهری در اثر بارش یک میلیون تن بمب را ممکن نمی‌سازد! این حادثه تلخ به دلایلی که در این کتاب می‌خوانیم، خیلی زود در حافظه جمعی اروپا و حتی آلمانی‌ها کمرنگ شد.

ادبیات و حملات هوایی جنگ جهانی دوم، موضوع اصلی اغلب سخنرانی‌های زیبالد بود؛ سخنرانی‌هایی که منشأ تألیف اثر حاضر هستند. وی که یکی از بازمانده‌های این بمباران است و شدیدا تحت تأثیر خاطرات کودکی وحشتناک از دوران جنگ قرار گرفته، آگاهی رسانی در این زمینه را رسالت اصلی خود می‌پنداشت.

زیبالد ساختار این کتاب را همچون مجموعه مقالاتی تنظیم کرده است که هر فصل آن از دیدگاه یک نویسنده بزرگ آلمانی توصیف می‌شود و در نهایت علت این امر را بررسی می‌کند که چرا این حادثه تاریخی غم‌انگیز به دست فراموشی سپرده شد. در سایه بررسی این فراموشی تاریخی، نقدی به روشنفکران آلمانی دوران پس از جنگ وارد می‌نماید و اذعان می‌کند که آن‌ها همواره تحت سلطه قدرت حاکم بوده‌اند.

نکوداشت‌های کتاب تاریخ طبیعی ویرانی: جستارهایی در باب تأثیر جنگ بر هنر و ادبیات:

- او خاطرات فراموش شده یک ملت را به تصویر می‌کشد؛ حتی اگر ناامیدانه باشد، از نتایج فاجعه بار آن حمله سخن می‌گوید تا آینده بهتری داشته باشیم. (The Boston Sunday Globe)

- راز جذابیت کتاب زیبالد این است که او خود را به عنوان صدای وجدان تقریباً فراموش‌شده آلمان معرفی می‌کند و از یک بی‌عدالتی سخن می‌گوید که دیگران درباره‌اش حرف نمی‌زنند. (نیویورک تایمز)

خواندن کتاب تاریخ طبیعی ویرانی: جستارهایی در باب تأثیر جنگ بر هنر و ادبیات به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

تمامی علاقمندان مباحث مربوط به جنگ جهانی دوم و دوستداران ادبیات و فرهنگ اروپا در قرن بیستم را به خواندن این اثر ارزشمند دعوت می‌کنیم.

با وینفرید گئورگ زیبالد بیشتر آشنا شویم:

نویسنده و روشنفکر وطن‌پرست آلمانی، وینفرید گئورگ زیبالد در سال 1944 چشم به جهان گشود. او تحصیلاتش را در زمینه زبان و ادبیات آلمانی به اتمام رساند و سپس به تدریس در دانشگاه آنگلیای شرقی در انگلستان مشغول شد. زیبالد در سال 1987 موفق به دریافت کرسی استادی ادبیات در اروپا شد. وی مدت 5 سال به عنوان مدیر مرکز ترجمۀ متون ادبی در انگلستان فعالیت داشت. آثار متعدد زیبالد همواره با توجه و تحسین مخاطبان مواجه شده است و از افتخارات این نویسنده بزرگ می‌توان به دریافت جایزه کتاب لس‌آنجلس تایمز، جایزه ادبیات برلین اشاره کرد.

در بخشی از کتاب تاریخ طبیعی ویرانی: جستارهایی در باب تأثیر جنگ بر هنر و ادبیات می‌خوانیم:

سر درآوردن از اینکه معنای این «تکامل فردی» دقیقاً چه بود، ساده نیست. هرچند، به‌راستی محال به نظر می‌رسد که آندرش درصدد بوده باشد مثل گرِگور، قهرمان جوان در زنگبار، به چریکی تنها بدل شود که برای شبکه‌ای از نهضت‌های مقاومت فعالیت می‌کرد. در سال‌های 1942 1941، آلمان در اوج قدرت بود و پایانی برای رایش هزارساله در دیدرس نبود. درنتیجه آنچه آندرش در آن ایام مثلاً در داستانش به نام کارگر فنی می‌نوشت، نکات بسیاری را دربارۀ رهبری، تبار، غریزه، قدرت، روح، زندگی، تنانگی، وراثت، تندرستی و نژاد روشن می‌کند. می‌توان از روی این داستان، که گویا در آن آندرش از تجربه‌هایش با خانوادۀ آلبرت بهره می‌جوید، کم‌وبیش دریافت که او چطور توانسته تحت شرایط موجود زمانه نویسنده شود. گیزلا گرونویر نقاش که آندرش در زمان جدایی‌اش از آنجلیکا پیشاپیش طرح رابطۀ هنری با او را می‌ریخت و به قول راینهارت، برای آندرش به «منبع الهام تازه»‌ای بدل شد، به آندرش اصرار می‌کرد که انرژی خلاقه‌اش را بالفعل کند. تحت آن شرایط، شاید کاملاً بی‌ربط نباشد اگر بگوییم که رابطۀ حسنۀ گیزلا با صاحب‌منصب‌های محلی حزب نازی به او مجال داد که در سال 1943 سه نمایشگاه از آثارش در پروم، لوکزامبورگ و کوبلِنز برگزار کند.

آنچه می‌توانست دستاورد همکاری هُنری بین گرونویر و آندرش تحت شرایطی به‌جز سقوط رایش سوم باشد، سؤالی است که بی‌پاسخ می‌ماند. هرچند، به‌عنوان پی‌نوشتی بر این داستان جدایی و ازدواج آلمانی یهودی و آلمانی آلمانی، می‌توان افزود که در هشتم اکتبر سال 1944، وقتی آلفرد آندرش یک زندانی جنگی بود، به مقامات کمپ راستن در لوئیزیانا دادخواست داد تا کاغذها و دست‌نویس‌های ضبط‌شده‌اش را به او بازگردانند. درون‌مایۀ اصلی دادخواست او از این قرار است: «من که تاکنون از نوشتن آزادانه محروم بوده‌ام، همسرم یک دورگۀ یهودی‌تبار[کذا] بوده است... و به دلیل مدتی حبس کشیدن در یک اردوگاه کار اجباری در آلمان، این کاغذها و خاطرات عظیم‌ترین بخش اندیشه‌ها و برنامه‌های من است که در سال‌های طولانی بیداد جمع‌آوری کرده‌ام.»

جنبۀ تکان‌دهندۀ این سند، لحن حق به جانبِ عذاب‌آور این مرد است؛ توصیف چندش‌آور آنجلیکا به‌عنوان یک «دورگۀ یهودی‌تبار» با واژه‌هایی که کم‌وبیش از مفاهیم کژاندیشانۀ ایدئولوژی نژادپرستانه اقتباس شده‌اند و از همه مهم‌تر این واقعیت که حالا آندرش از ارجاع مدام به نام آنجلیکا به‌عنوان «همسرم» دست برنمی‌دارد، در عین آنکه مدتی پیش از هم جدا شده‌اند و پس از آنکه وجود زنش را در درخواست عضویتی که برای انجمن ادبی رایش پر کرده بود، پنهان کرده است. او واقعاً نمی‌توانست به ترفندی از این نخ‌نماتر متوسل شود.

فهرست مطالب کتاب

مقدمۀ مترجم
پیشگفتار
جنگ هوایی و ادبیات
بین دوزخ و دریای آبی کبود
علیه امر ناگزیر
پشیمانی از ته دل
یادداشت‌ها
درباره نویسنده
درباره مترجم متن آلمانی