معرفی و دانلود کتاب تاریک‌ترین مکان: کتاب چهارم مجموعه ماجراهای کارآگاه تام رینولدز

معرفی کتاب تاریک‌ترین مکان: کتاب چهارم مجموعه ماجراهای کارآگاه تام رینولدز

کارآگاه تام رینولدز این بار باید قبری چهل ساله را بشکافد تا با حقایقی هولناک مواجه شود. کتاب تاریک‌ترین مکان ، جلد چهارم مجموعه‌ ماجراهای کارآگاه تام رینولدز، نوشته‌ی جو اسپین است که در جزیره‌ای مه‌گرفته و در میان جنازه‌های گور دسته‌جمعی‌ای از یک بیمارستان روانیِ فراموش شده، اتفاق می‌افتد. پرونده‌ای به ظاهر راکد و کهنه اما با حقایقی هولناک که بر زمان حال سایه افکنده است.

درباره‌ی کتاب تاریک‌ترین مکان

در قلب مه‌ سرد و غلیظ سواحل ایرلند، جزیره‌ای خاموش و منزوی چون لکه‌ای سیاه از دور به نظر می‌رسد. جزیره‌ی جنگل‌ها یا ایلان نو کولته (Oileán na Caillte) مانند لکه‌ای سیاه بر دامن دریای سرد و خروشان افتاده است. جایی که زمانی بیمارستان روانی سنت کریستینا با دیوارهای سرد، ساکنانش را در خودش می‌بلعید.

کتاب تاریک‌ترین مکان (The Darkest Place) راوی این داستان مرموز و دردناک است. با وجود آنکه سال‌ها از آن روزهای تاریک گذشته، اما هیچ حقیقتی پنهان نمی‌ماند. پس از مدت‌ها سکوت، خاک جزیره دهان باز کرده و اسرار مدفونی را پس داده است؛ مالکان جزیره که هیچ‌وقت اجازه‌ی ورود عموم را نمی‌دادند، برای این کار دلیلی قانع‌کننده داشته‌اند. گورستان‌های دسته‌جمعی، استخوان‌هایی که نغمه‌ی رنج‌هایی بی‌سرانجام را در گوش باد می‌خوانند و در این میان، پیکر دکتر کنراد هاو، پزشکی که چهل سال بود گمان گم‌شدنش می‌رفت، پیدا شده است.

جو اسپین (Jo Spain) این بار می‌خواهد پرده از حقیقت تاریک دیگری از تاریخ ایرلند بردارد. وقتی که کارآگاه تام رینولدز پس از کریسمس به اجبار پا در این جزیره می‌گذارد، فکر می‌کند تنها با یک پرونده‌ی عادی روبه‌روست. اما هر بار که بیشتر در سایه‌ها قدم می‌گذارد، پرده‌ی حقیقتی هولناک از میان خاطراتی خاموش بیش از پیش، دریده می‌شود.

جو اسپین، نویسنده‌ی بااستعداد ایرلندی در این جلد از اثرش نیز وحشت و انسانیت را در هم آمیخته است. کارآگاه تام رینولدز، با وجود تمام سیاهی‌هایی که تا به حال با آن روبه‌رو شده، کماکان یک انسان معمولی با عزمی راسخ است که سردی اتفاقات، روحش را ندزدیده است. کتاب تاریک‌ترین مکان در جایی اتفاق می‌افتد که مرگ هم نمی‌تواند گذشته را از میان بردارد و عدالت به اندازه‌ی وزش بادهای شمالی، سرد و غیرقابل اعتماد است.

کتاب تاریک‌ترین مکان را می‌توانید با ترجمه‌ی سودابه تصاعدیان در انتشارات کتابسرای تندیس بخوانید.

نکوداشت‌های کتاب تاریک‌ترین مکان

• جو اسپین با ریتم تند و تحقیقات دقیق و حساسش، یک استعداد جدید و درخشان است. (Irish Examiner)
• تریلر جذاب جو اسپین، اسرار تاریک گذشته‌ی ایرلند را بررسی می‌کند که همچنان جامعه‌ی امروز ایرلند را تحت‌الشعاع قرار داده است. (مارتین سیکس‌میت، نویسنده)
• طرح‌ریزی ماهرانه و مدیریت ماهرانه‌ی تنش‌ها، یک اثر معمایی هوشمندانه خلق کرده است. (گاردین)
• داستان‌سرایی مطمئن و قابل‌اعتماد، شخصیت‌های دلسوز و چیز وحشتناک و تاریکی که در سایه‌ها کمین کرده، کتاب تاریک‌ترین مکان به قلم جو اسپین را به اثری عمیقا رضایت‌بخش تبدیل کرده است. (ساندی تایمز)

کتاب تاریک‌ترین مکان برای شما مناسب است اگر

• مخاطب پروپاقرص رمان‌های جنایی و معمایی هستید.
• جزایر مه‌آلود، مکان‌های متروکه و رازهای مدفون در داستان‌ها برایتان جذاب است.
• می‌خواهید علاوه بر حل کردن یک معما، با لایه‌های روانشناختی و اجتماعی یک جامعه نیز مواجه شوید.

در بخشی از کتاب تاریک‌ترین مکان: کتاب چهارم مجموعه ماجراهای کارآگاه تام رینولدز می‌خوانیم

سنت کریستینا با چیزی که توی ذهنم داشتم، خیلی فرق داشت. بخش‌هایی از تیمارستان، به‌خصوص توی طبقات بالا، به‌طور شگفت‌آوری مدرن و امروزی‌ان. وقتی اون‌جام، حس آشنایی بهم دست می‌ده. توی سالن بیمارای طبقه‌ی چهارم، رادیو، کتاب و گل‌های تازه‌ای هست که به‌طور مرتب از باغ‌ها آورده می‌شه.

بیمارای این طبقه هم به‌طور کلی از طبقه‌ی مرفه جامعه‌ان. خونواده‌هاشون واسه گذروندن دوره‌ی استراحت و درمان بیماری‌های جزئی، مبالغ هنگفتی به صندوق تیمارستان واریز کردن. بعضی از خانوم‌ها از بیماری‌های عصبی رنج می‌برن و آقایون هم اغلب با اضطراب حاد و اختلالات عصبی دست و پنجه نرم می‌کنن. یکی از آقاها بعد از برگشتن از جنگ آخن توی سال 1944 به این‌جا اومده. اون با کابوس‌های شبونه از خواب بیدار می‌شه و گاهی با فریادهاش بقیه رو می‌ترسونه. با این حال، در طول روز آروم و باوقاره، مردی باهوش که بیش‌تر اوقات رو به تنهایی می‌گذرونه.

تو طبقه‌ی بالا چند تا مریض هستن که از طبقات پایین‌تر به این‌جا منتقل شدن. اینا مریضایی هستن که بیش‌ترین امید به بهبودی رو نشون دادن، مانند یکی دو زنی که به دلیل جنون ناشی از زایمان بستری شده بودن. اونا با گذشت زمان تعادل‌شون رو به دست آوردن. این‌جا موندنشون قابل تحمله و در نهایت خونواده‌هایشان می‌برنشون خونه.

همیشه وقتی کارم طبقه‌ی بالاست، احساس آرامش می‌کنم.

چون یه خونه‌ی خونوادگی دارم که برگردم اون‌جا یه جا بهم توی محوطه‌ی بیمارستان دادن ولی بیش‌تر شبا، وقتی کار تا دیر وقته یا احساس می‌کنم شاید بهم نیاز باشه، توی بیمارستان می‌خوابم.

اون وقته که یادم می‌آد این‌جا واقعاً چه جور جاییه.

به ندرت سکوت و آرامشی پیدا می‌شه.