معرفی و دانلود کتاب تکه‌های آدم

معرفی کتاب تکه‌های آدم

کتاب تکه‌های آدم نوشته‌ی نوشین هسته چی، مجموعه‌ای متشکل از شصت داستان کوتاه است. قصه‌های این مجموعه در مورد آدم‌های معمولی و موقعیت‌های عادی در زندگی هر کدام از آن‌هاست که قرابت و نزدیکی خاصی با تجربیات هر یک از ما دارد. با خواندن این مجموعه داستان کوتاه بازگشتی به خاطرات و تجربه‌های زیسته‌ی زندگی خودتان خواهید داشت.

درباره‌ی کتاب تکه‌های آدم

این مجموعه بیشتر از شصت داستان دارد که بعضی از آن‌ها بسیار کوتاه، در حد دو یا سه پاراگراف هستند. داستان‌های حاضر بیشتر حول موقعیت‌هایی عادی زندگی شکل‌گرفته‌اند. خیلی از قصه‌ها خاطره‌گویی و مرور اتفاقات گذشته هستند، اما نه اتفاقاتی ویژه بلکه رویدادهای ساده‌ی زندگی مثل آشنا شدن با یک دوست یا روزهای مدرسه. سبک نگارش نوشین هسته‌چی در کتاب تکه‌های آدم بدون پیچیدگی است و خیلی سرراست و ساده داستانش را تعریف می‌کند. تا جایی که نوشته‌های او گاهی به سبک نوشته‌های شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ نزدیک می‌شود.

تقریباً شخصیت‌ اصلی همه‌ی قصه‌های کتاب تکه‌های آدم زنان و دختران هستند، زنان و دخترانی از طبقه‌ی متوسط که تا حدودی تجربیات زندگی‌شان مشترک و شیبه به هم است. باوجوداین نویسنده سعی کرده آن‌ها را در موقعیت‌های متفاوتی قرار دهد تا در کنار هم یک کل واحد و منجسم را تشکیل دهند. در بعضی از داستان‌ها دختربچه راوی است، در بعضی دیگر دختری نوجوان، زنی جوان یا مادری مسن. هر کدام نیز دغدغه و افکار خود را دارند. از دختربچه‌ای که طلایش را دزدیده‌اند تا دختری نوجوان که می‌خواهد کنکور بدهد، تا مادری که برای دخترش خواستگار می‌آید. در واقع عنوان کتاب هم با توجه به همین موضوع انتخاب‌ شده. اینکه با کنار هم قرار دادن همه‌ی قصه‌ها بتوان به یک زندگی و یکپارچگی رسید.

مجموعه داستان تکه‌های آدم که اولین اثر به‌چاپ‌رسیده از نوشین هسته‌چی محسوب می‌شود، فضاهای متفاوتی را در برمی‌گیرد. برخی از قصه‌ها تا حدی رگه‌هایی طنز دارند و برخی دیگر تراژیک هستند. بعضی از داستان‌ها هم لحنی انتقادی به خود می‌گیرند. برای مثال در داستان رنگ تیره، زنی به یاد دوران مدرسه‌اش در دهه 1360 می‌افتد. زمانی که مجبورشان می‌کردند لباس‌هایی تیره بپوشند و دائماً رفتارهای توهین‌آمیزی با آن‌ها صورت می‌گرفت، مانند اینکه مدیر یا ناظم مدرسه گاهی به جست‌وجوی کیف‌ها مشغول می‌شد و محتویات آن‌ها را روی زمین خالی می‌کرد تا نامه‌ای عاشقانه یا یک عکس خاص پیدا کند!

«دریا»، «دخترک و آرزویش»، «زمستان آن روزها»، «انگشت خدا»، «سینما»، «فال قهوه»، «سرنوشت مریم»، «پسرک چشم آبی»، «لذت‌های کوچک» و «اشتباه» عنوان بعضی از داستان‌های کتاب تکه‌های آدم هستند. این مجموعه را انتشارات امید سخن به چاپ رسانده است. از دیگر آثار این نویسنده می‌توان به رمان «فاصله‌های نفس‌گیر» اشاره کرد که انتشار آن را همین نشر برعهده داشته است.

کتاب تکه‌های آدم برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به داستان‌های کوتاه ایرانی می‌توانند از خواندن این مجموعه داستان لذت ببرند.

در بخشی از کتاب تکه‌های آدم می‌خوانیم

حقوق بازنشستگی دریافت می‌کرد. عاشق بچه‌های برادرش بود. خصوصاً بچه‌های یکی از برادرانش که خانواده‌ی سوگل با آن‌ها نیز رفت‌وآمد داشت. مادرش با یکی از دختران برادر او صمیمی بود. خصوصیت بارز دختر خاله طلعت رک و روراستی‌اش بود و سعی می‌کرد غیبت نکند. دختر کوچک برادرش شراره هم خیلی شوخ و بانمک بود. همیشه حرکات و گفتار عمه‌اش را تقلید می‌کرد. حتی مقابل خودش. دختر خاله طلعت هم می‌خندید. لهجه‌ی بامزه‌ای داشت. شراره عین خودش کلمات را ادا می‌کرد. همگی کلی می‌خندیدند.

یک روز شراره و عمه‌اش برای خرید به بازار می‌روند. تصمیم می‌گیرند ماشین دربستی بگیرند. شراره تعریف می‌کرد که عمه دولا می‌شد و با راننده حرف می‌زد و کرایه را می‌پرسید. به محض اینکه راننده کرایه را می‌گفته، عمه می‌گفت: برو برو و تندتند می‌رفت جلوتر می‌ایستاد. شراره می‌گوید: عمه چرا عصبانی می‌شی و می‌ری جلوتر می‌ایستی؟! و کلی می‌خندد. بعداً در یکی از مهمانی‌ها شراره این قضیه را برای همه تعریف می‌کند. چادر عمه‌اش را سر می‌کند و ادای او را درمی‌آورد. چادرش را مثل زورو سر می‌کند. دختر خاله طلعت کلی می‌خندد. همه‌ی مهمان‌ها از خنده روده‌بر می‌شوند. شراره کلی از این داستان‌ها برای گفتن داشت. سوگل آشپزی دختر خاله طلعت را خیلی دوست داشت. عاشق دلمه‌برگ‌های او بود. همیشه خانه‌اش تمیز و مرتب بود. منزلش در انتهای یک کوچه‌ی باریکی بود. طبقه‌ی دوم می‌نشست. صاحبخانه‌اش راننده‌ی سبیل‌کلفتی بود. دختر خاله طلعت همیشه تعریف می‌کرد که صاحبخانه‌ام رفتار خوبی با زنش ندارد.

فهرست مطالب کتاب

فرشته
مهاجرت دل و زندگی
بای‌بای عزیزم
رنگ تیره
مادر
یاد
تَرَک
سنت‌شکنی نسرین
مستی
رخساره
فال
حکم
شغل پدر
صاحب‌خانوم
آب خنک
دل پاییزی
تعبیر
پسرک چشم‌آبی
خیرات
مسیر شیرین
شکوفه‌ها
مهربانی
ترس
تولد
فال قهوه
قطاب
چتر یاس
امید
خطر زیبایی
عزیز
شهر خاطره
ملوس
رابطه‌ای شیرین
خاکشیر
کویر
جابه‌جا
دل شکسته
مطربی
دروغ
زمین خنک
قسم
دریا
کریم
رأی
انگشت خدا
سینما
حقوق
سرنوشت مریم
رودربایستی
لذت‌های کوچک
قهر
اشتباه
یک ساعتِ بعد
دخترک و آرزویش
خودش به داد خودش رسید
پنجره‌ای رو به کوچه
از چاله به چاه افتادن
زمستان آن روزها
اسارت بی‌پایان
انتخاب
دختر خاله طلعت
عادت
ثانیه
آسمان