معرفی و دانلود کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا
برای دانلود قانونی کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا
کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا، نوشتهی جودی لین اندرسون، اثر پرفروش نیویورک تایمز، شما را به دنیایی میبرد که از نظر زمانی و جغرافیایی شبیه به دنیای ماست فقط با هیولاها، اژدهایان و اتفاقات خارقالعاده درگیر است. گریسی و خانوادهاش مجبور میشوند برای نجات پسر کوچک خانواده، سفری خطرناک و مهیج را شروع کنند به انتهای دنیا؛ جایی که هیولا و اهریمن وجود ندارد.
دربارهی کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا
تا به حال به این فکر کردهای که چقدر جالب بود اگر اژدهایان و پریهای دریایی در دنیای ما وجود داشتند؟ چقدر باحال بود اگر صبح بلند میشدی و میفهمیدی یک غول از دنیای زیرزمینی فرار کرده، یا مثلا جایی در دنیای واقعی کلکسیون تکشاخها وجود دارد. بعد هم کولهات را میانداختی روی کولت و میرفتی مدرسه. مدرسهی خودت، نه مدرسهی جادوگری یا یک مدرسه قدیمی در قرون وسطی. ماشینها و خانهها و مغازهها همین شکلی بودند فقط آتشنشانها کار بیشتری داشتند چون هر آن ممکن بود یک اژدها جایی از شهر را آتش بزند. این دنیای عجیب و غریب و خیلی جذاب، دنیای کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا (My Diary from the Edge of the World)، نوشتهی جودی لین اندرسون (Jodi Lynn Anderson) است.
از خیال به واقعیت؛ سفر گریسی به انتهای دنیا
گریسی، شخصیت اصلی رمان فانتزی خاطرات من از سفر به انتهای دنیا، دختری بانمک، دوستداشتنی، بیقرار، شجاع و دردسرساز، شروع کرده است به نوشتن خاطرات روزانهاش. او هر روز به بالای تپهی نزدیک خانهاش میرود و دربارهی زندگی عادیاش مینویسد اما زندگی عادیاش خیلی عجیب و غریب است. او یک خواهر بزرگتر و برادری کوچکتر دارد. پدرش دانشمندی بدشانس است و مادرش مدیریت خانه را بر عهده دارد. در شهر آنها، ابرهای سیاه، روح افرادی را که قرار است بمیرند، میگیرند. گریسی فکر میکند ابرهای سیاه، مخصوص آدمهای خیلی پیر است اما وقتی ابر سیاهی، دور و بر خانه خودشان میپلکد، اوضاع خانواده حسابی به هم میریزد. آنها میفهمند که ابر سیاه به دنبال برادر کوچکتر، سم آمده است. به همین دلیل، خانواده تصمیم میگیرند به سمت جنوب بروند و به انتهای دنیا برسند، جایی که جهانی کاملا متفاوت با جهانشان وجود دارد. در آن جهان، خبری از هیولا، اژدها و غول نیست. همه چیز واضح و روشن است و تکنولوژی و پزشکی بسیار پیشرفته. این جهان، که به نظر خیالی میآید، تنها امید خانواده برای نجات سم است. پس پیش به سوی یک ماجراجویی مهیج و پرپیچ و خم به سوی انتهای دنیا.
بااینکه جودی لین اندرسون کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا را بهصورت مجموعه خاطرات یک کودک نوشته، اما با ذکر جزئیات، تصویرسازیهای دقیق و شخصیتپردازیهای عمیق و پیچیده توانسته است، دنیایی خارقالعاده را برای نوجوانان به تصویر بکشد. چرخشهای داستانی و اتفاقات خلاقانه و نویی که برای شخصیتها پیش میآید هم، باعث جذابیت و تازگی هرچه بیشتر رمان علمی تخیلی خاطرات من از سفر به انتهای دنیا میشود. این کتاب دربارهی مفاهیم عمیقی مثل عشق، خانواده، باور و ایمان قلبی، شجاعت و... حرفهای زیادی برای گفتن دارد و نوجوانان را به تعمق در هستی، انسان و جهان وادار میکند.
داستان خاطرات من از سفر به انتهای دنیا را علیرضا قدری ترجمه کرده و انتشارات نارنگی آن را به چاپ رسانده است.
در نکوداشت کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا
- وقتی لاکوودها از شهرشان فرار میکنند تا دنیای شگفتانگیز را پیدا کنند، خوانندگان را به یک ماجراجویی مدرن، خوشریتم و گیرا میبرند. طرفداران هری پاتر و نوشتههای جی کی رولینگ، از این داستان فانتزی صمیمانه، تلخ و شیرین و به شدت درخشان دربارهی دوران بلوغ لذت خواهند برد. کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا، کتابی ضروری برای کتابخانهی مدارس راهنمایی است. (مجلهی اسکول لایبرری)
کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا برای شما مناسب است اگر
- از طرفداران هری پاتر هستید.
- خود را نوجوانانی اهل ماجراجویی و تخیل میدانید.
- دنبالکنندهی کتابهای فانتزی و تخیلی نوجوان هستید.
در بخشی از کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا میخوانیم
شب از نیمه گذشته است و من در تختخواب و زیر پتو هستم. کشتی بالا و پایین میرود. ظاهراً امشب تکانهایش بیشتر شده است. مادر ویولن مینوازد. صدای آهنگش از عرشهی کشتی به گوش میرسد.
بعد از عبور از سواحل مکزیک، امروز عصر برای نخستین بار مجموعهجزایری به اسم گالاپاگوس را از نزدیک دیدهایم. اینجا یکی از اقامتگاههای زمستانی اژدهایان است. تاکنون اینهمه اژدها یکجا ندیده بودم. تقریباً چند کیلومتری با آنها فاصله داشتیم؛ اما بهراحتی قابلتشخیص بودند. همه، حتی پدر برای تماشای این صحنه روی عرشه جمع شده بودیم.
مادر که لباس بلند قرمزرنگی پوشیده بود و موهای مشکیاش با وزش باد تکان میخوردند، کنار کاپیتان بیل ایستاد و گفت: «واقعاً زیباست، درست است؟»
کاپیتان سرش را تکان داد و گفت: «این بخش موردعلاقهی سفر من است. هر بار که از این منطقه عبور میکنم این صحنهها را میبینم. دیدن این جزایر همیشه به این معنی است که یا سفرم به پایان رسیده است و قرار است به خانه برگردم یا هنوز مسیر طولانیای پیش رو دارم. هر دو وضعیت برایم شیرین هستند.»
مادر که بهخاطر سرما بازوهایش را گرفته بود، گفت: «سفر دریایی برای دریانوردها با دلتنگی همراه است.»
کاپیتان گفت: «دلتنگی و تنهایی.» همچنان لبخندزنان، جزیره و پرواز اژدهایان را تماشا میکرد.
کاپیتان نفس عمیقی کشید و ادامه داد: «البته بیشتر دلتنگ خانهای میشوم که در شهر ساحلی نوا اسکوشیا دارم. در طول سال فقط یک یا دو بار فرصت میکنم به آنجا بروم. بسیاری از چیزهای موردعلاقهام آنجاست: کتابهایم، پیانوی قدیمیام و ... که کموبیش با آنها زندگی میکنم. آنجا یک شهر ساحلی بسیار زیباست. با وجود دورافتادهبودن؛ اما بسیار دوستداشتنی است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خاطرات من از سفر به انتهای دنیا |
نویسنده | جودی لین اندرسون |
مترجم | علیرضا قدری |
ناشر چاپی | انتشارات نارنگی |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 268 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7929-33-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان معمایی و ماجراجویانه نوجوان، کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان |