معرفی و دانلود کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره

معرفی کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره

داستانی رازآلود که روایتی جذاب و جادویی از عشق و امید را درون خود جای داده است. کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره از جودی لین اندرسون، رمانی مسحورکننده برای نوجوانانی‌ست که به کتاب‌های فانتزی با رنگ و بوی جادو علاقه‌مند هستند.

درباره‌ی کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره

قهرمان نوجوان این داستان، «رزی»، دختری 12 ساله است که معمولا تلاش کرده تا به تنهایی اکثر مشکلاتش را برطرف کند. به نظر می‌رسد که مادر رزی، تقریباً هیچ‌چیز را به خاطر نمی‌آورد و حتی شیوه‌ی ابراز معمولی‌ترین احساسات را هم از یاد برده است؛ او دلتنگ تمام احساساتی‌ست که پیش‌تر تجربه می‌کرده، اما حالا حتی نمی‌داند چطور باید دخترش را دوست داشته باشد. تمام این‌ها، باعث شده تا رزی به داستان‌نویسی روی بیاورد؛ اما حالا 12 ساله شده و با توجه به صحبتی که با بهترین دوستش، «جِرم» در این رابطه داشته، سنش بیشتر از آن است که خواندن و نوشتن داستان‌های قبلی مناسبش باشند. پس تصمیم می‌گیرد از دنیای رویایی کودکانه‌اش فاصله بگیرد، چون دیگر احساس می‌کند که برای این کارها، زیادی بزرگ شده است! اما همه‌چیز، از همین‌جا شروع می‌شود. رزی و جرم، با کمک هم، تمام داستان‌ها را آتش می‌زنند. این اتفاق، باعث می‌شود چیزهایی را ببینند و بفهمند، که پیش از این حتی از وجودشان هم بی‌اطلاع بودند. خروج از آن دنیای رویایی کودکانه، رزی را وارد یک دنیای جادویی و مسحورکننده می‌کند! کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره (Thirteen Witches 1: The Memory Thief)، ماجراهای رمزآلود این دنیای جدید را روایت می‌کند. به دنیای پرپیچ‌وخم رزی خوش آمدید!

رزی موفق می‌شود تا ریشه‌ی تمام شرارت‌ها را پیدا کند: سیزده جادوگری که دیده نمی‌شوند! سیزده جادوگری که قدرتمندترین آن‌ها، توانایی غیرقابل‌کنترلی دارد که می‌تواند باارزش‌ترین گنجینه‌های انسان را از او بگیرد؛ او به سراغ خاطرات انسان‌ها می‌رود، و ذهن آن‌ها را از تمام اتفاقاتی که از سر گذرانده‌اند و احساساتی که تجربه کرده‌اند، پاک می‌کند. به نظر می‌رسد مادر رزی هم، از قربانیان این دزد خاطره باشد!

رزی، با تمام شجاعت و جسارتی که نشان می‌دهد و ایمانی که به خود دارد، تصمیم می‌گیرد که با کمک جرم و با استفاده از رازهایی که در این دنیای جادویی جدید از آن‌ها باخبر شده، مادرش را نجات دهد. شاید بتواند همراه با خاطرات مادرش، احساسات او را نیز برگرداند و حس دوست داشته شدن از سمت مادرش را بهتر درک کند. کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره، به ما نشان می‌دهد که چطور می‌توانیم قدرت ایجاد تغییرات بزرگ را به دست آوریم و چگونه می‌توانیم حتی زمانی که احساس می‌کنیم دنیا کاملا در هم شکسته، دلیلی برای امیدواری پیدا کنیم.

این رمان معمایی و فانتزی نوجوان، احساس دوستی عمیق رزی و جرم را کاملا به مخاطب انتقال می‌دهد و خواننده‌ی کتاب را در عمق ماجراجویی‌های آن‌ها درگیر می‌کند. این اثر از جودی لین اندرسون (Jodi Lynn Anderson)، نویسنده‌ی مشهور نیویورک تایمز، مطمئنا خوانندگان نوجوان را مجذوب خود خواهد کرد.

کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره، توسط کیمیا صادق‌زاده به فارسی برگردانده شده و به همت انتشارات پاپلی (واحد کودک و نوجوان انتشارات کتاب کوله پشتی) به چاپ رسیده است.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های سیزده جادوگر

مجموعه کتاب سیزده جادوگر (Thirteen Witches)، در 3 جلد نوشته شده که دزد خاطره اولین مجلد این سری رمان‌های فانتزی نوجوان است. جودی لین اندرسون در این مجموعه به ماجراهای رزی و دنیای جادویی‌اش پرداخته و داستان او را در حالی روایت می‌کند که باید 13 جادوگر را شکست دهد.

نکوداشت‌های کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره

• نویسنده در این داستان به طرز ماهرانه‌ای جادو، عشق و ماجراهای هیجان‌انگیز و نفس‌گیر را با هم آمیخته است. (Booklist)
• روایتی جذاب از ترکیب تاریکی و زیبایی! خوانندگان با این کتاب اهمیت عشق، دوستی و تخیل را بهتر درک خواهند کرد. (School Library Journal)
• نیروهای شیطانی با وفاداری‌های دوستانه و قدرت‌های درونی همخوانی ندارند، و رزی می‌تواند به کمک این دو عنصر، یک پایان خوش و نیز شروع یک ماجراجویی جدید را رقم بزند. (BCCB)

کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این رمان تخیلی را به نوجوانانی که به فضاهای جادویی و فانتزی علاقه‌مند هستند پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب سیزده جادوگر 1: دزد خاطره می‌خوانیم

داخل خانه تاریک است. هوای ساکن را با دستم تکان می‌دهم و ذرات گردوغبار در نوری که از پنجره‌ها ساطع شده، غوطه‌ور می‌شوند. به آشپزخانه می‌روم و با ابروهایی درهم‌کشیده، داستانم را در شکاف بین یخچال و کابینت پنهان می‌کنم. بعد برای خودم و مادرم شام درست می‌کنم: دو ساندویچ کر‌ی بادام‌زمینی و موز، کمی نخود فرنگی بخارپزشده (چون خوردن سبزیجات واجب است) و تویینکی هم برای دسر. از صندلی بالا می‌روم و از کابینت بالایی سس شکلات را برمی‌دارم تا روی تویینکی‌ها بریزم، غذایم را سریع می‌خورم (اول هم دسر را می‌خورم)، و بعد بقیه‌ی چیزها را روی سینی می‌گذارم و با خود از دو راه‌پله بالا می‌برم.

مادرم در اتاق زیرشیروانی انتهای سالن طبقه‌ی سوم، پشت کامپیوترش نشسته و از کتاب مرجع قطورش یادداشت‌برداری می‌کند. موهای بلند مشکی‌اش را پشت گوش‌هایش زده است. میز کارش با کاغذهای یادداشت چسبی شلوغ‌پلوغ شده است: در حین کار غذا بخور. ویتامین‌هات رو بخور. روی دستش هم با خط ناخوانایی با خودکار کلمۀ «رزی» را نوشته.

سینی را کنار میزش می‌گذارم و می‌گویم: «شام.» چند دقیقه‌ی دیگر هم تایپ می‌کند و بعد متوجه می‌شود که من آنجا هستم. شغل حوصله‌سربر و مغزنابودکنی به اسم ثبت داده‌ها دارد. این‌طوری است که باید چیزهایی را از کتاب‌ها وارد کامپیوتر کند و برای رئیسش در نیویورک بفرستد. برگه‌ی چسب‌داری در گوشه‌ی کامپیوترش به چشم می‌خورد که روی آن ساعت‌هایی را که باید تایپ کند و اطلاعات تماس با رئیسش را نوشته است و هیچ‌وقت هم زودتر یا دیرتر از آن ساعت‌ها از کار دست نمی‌کشد.

روی دیوار، تلویزیون کوچکی قرار دارد که حین کار کردنش، روشن است و همیشه روی کانال اخبار است. خبری درباره‌ی خرس‌های قطبی‌ در معرض انقراض در حال پخش است. می‌دانم گوش دادن به این خبر قلبم را به درد می‌آورد، پس تلویزیون را خاموش می‌کنم. مامان متوجه نمی‌شود. بعد آن کار عجیب را می‌کند؛ جوری نگاهم می‌کند که انگار دارد به بودن من خو می‌گیرد.