معرفی و دانلود کتاب خلسه‌های یک روح ناآرام

معرفی کتاب خلسه‌های یک روح ناآرام

کتاب خلسه‌های یک روح ناآرام به قلم حسن پولادی، دلنوشته‌هایی خواندنی و جذاب را دربردارد که عواطف و احساسات شما را با خود همراه خواهد کرد.

کتاب خلسه‌های یک روح ناآرام من مناسب چه کسانی است؟

اگر به خواندن قطعه‌های ادبی فارسی علاقه دارید، مطالعه‌ی این کتاب به شما پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب خلسه‌های یک روح ناآرام می‌خوانیم:

سخت خسته ام، زندگی کوشش مکانیکی چندش آوری است که صدای اعتراض پیچ و مهره های آن جانم را می خراشد. باران نمی بارد، ماه صورت خویش را در حجاب ابرهای تاریک پنهان می کند، گوشواره های آسمان دیگر حتی باریکه ای از نور را نذر چشم های مسافران نمی کنند. خیسم، مستم، دریای درونم طوفان به پا کرده است و صدای ناله های آذرخش هر لحظه آتشی تازه به جانم می افکند. ترسی غریب درونم را فراگرفته است. در انتهای دالانی تاریک ایستاده ام و چشم انتظار کورسویی هستم تا رخ بنماید تا گرمای شیرین نور را روی پوست خشک صورتم احساس کند تا چینی قلب شکسته ام مجال بند زدن یابد.

باران را بسیار دوست دارم، موقعیتی بی نظیر برای وقتی که دوست دارم احساسی را فریاد زنم، برای همه موقعیت هایی که غلیان حس های مهارناپذیر درونم سد عقل را می شکند، منفذی می یابد و جاری می شود. باران استتاری بی نظیر است، وقتی در میانه شب، دستانت را به آغوش باران باز می کنی، مشامت را از عطر نمناکش پر می کنی، تنت را به سیلاب می سپاری تا رودهای کوچک و بزرگ را بر میانه اندامت جاری سازد، بپیچد دورتادور روحت، احساست، تبلوری غیرزمینی از نفخه الهی، هارمونی طبیعت جسمانی با الوهیت روحانی، زنجیره درهم تنیده جان و جانان، سررشته عشق و جان را با هم می پیچد.

فقط باران است که می تواند قنات های خشکیده درونم را احیا کند، جویباری را از قهقرای بن سنگ خارای بیرون بی تفاوتم به چشمه سار سرسبزت برساند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
دنیای ابریشمین
آغاز تنهایی
قهوه تلخ
دل تنگی خیس
کلمات
کلمات بدزبان
تبعید از ملکوت
شب بارانی
گم شده در بوران
مست و هشیار
یک تنهایی تاریک
نیستی
همهمه ی احساسات
آغوش امید
چشم های درشت و زیبا
مسیحای جان
فوران امید
کمند ابروها
جان و جانان
این را به تو بدهکارم
عشق بخشایشگر
نگفتی... 
من او را دوست داشتم
من گمشده ام
بادهای شرقی
من حسرت زده
رستاخیز چشم های آبی
قلب حرمان زده
وسوسه چشمان
نگین دل تنگی
جنگجوی آفتاب
طعم نبودنت
مسیر شنی
تواضعی عمیق
خاطرات رنگی
لنگرگاه سنگی
سرخی انارگونه
ارتش اوهام
لطافت گونه ها
تاتی های بی فروغ
زورق تنهایی
آه چشمانش
استقلال
باران
شراب محبت
رقص عرفانی
روح خراشیده
کرشمه های جاودانه
خاطرات گداخته
خلسه خواب
بی یقینی
افسانه شرقی
گیسوان تابدار
میراث اخلاقی
مرغ دریایی
روح وحشی
برزخ
سفرنامه تن
گنگ
مجال دوگانه
لایه های هویت
نوسان
اسارت
مسحورات
ذهن مشتعل
چنبره ی وحشت
درد پرزخم
مردگان گریخته
گوشت صنوبری
حضانت شهری
گهواره ی ناآرام
بوران شب قطبی
دلبرکان
بی جهد
محبت گنجشک ها
مردها گریه نمی کنند
صفحه ی گمشده
پژواک فروخفته
چشمان تقدیس شده
جاذبه پر تراکم
گوشواره گونه ها
حنجره ی قلاده زده
آسمان هفتم
خونابه های روح
ضرب آهنگ
جعبه مداد رنگی
دو لبه هستی
مجال تنفس
تهوع
نمک سود زمین
شکوه گذشته
طاعون
عطش غنودن
رخوت درون
نیلوفر آبی
ضیافت بهاری
باد پاییزی
ماسه های خیس
101
پاره های روح
چوب های خیس
وجود خارا
دندان حوا
الگوهای کهن
لشکر خزان
اتصال دست‌ها
ابدیت نفرین شده
دنیای بی ایوان
مست ره
ذهن چین خورده
عطر ابریشمین
درهم شکسته
تن تابدار
وصال سیلان
سرزمین تنهایی
تجربه ی سرمازده
زهرخند هوس
مه غلیظ روحم
سرزمین یخ های شمالی
اقیانوس نیستی
کمند ابرو
فروریخته بودم
دلگیری مطلق
همهمه‌های بیگانه
ایستگاه پایانی
سینه ی کبوتر
زمزمه ی آبشار
کاکتوس عاشق
واگویه های پایانی
انعکاس عرش
ماسه های عریان
خلنگ زار ذهن
قطار شبانه
فراق دوباره
ساحل عطرآگین
زندگی درونی
همپای گنجشک ها