معرفی و دانلود کتاب دیدار در کوالالامپور

معرفی کتاب دیدار در کوالالامپور

میان رویای مهاجرت و زندگی کنونی برخی از افراد دره‌های خوفناکی وجود دارد! ناصر قلمکاری در کتاب دیدار در کوالالامپور شما را با شخصیت‌هایی آشنا می‌کند که برای گذر از این دره‌‌ها همه‌چیز خود را از دست می‌دهند؛ حتی جان‌شان را! این رمان جذاب و تکان‌دهنده یکی از آثار درخشان ادبیات مهاجرت به شمار می‌آید.

درباره کتاب دیدار در کوالالامپور

مهاجرت غیر قانونی به استرالیا برای پناه‌جویان، به بازی مرگ و زندگی می‌ماند!

ناصر قلمکاری در یک روایت واقع‌گرایانه، قصه افرادی را نقل می‌کند که در جستجوی آرمان‌شهر خیالی‌شان راهی غربت می‌شوند. این قصۀ پرمخاطره به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ هر یک از شخصیت‌های داستان دیدار در کوالالامپور برای رسیدن به کمال مطلوب و آرزوی‌شان، چیزی را از دست می‌دهند. یکی خانواده‌اش را، دیگری تمام دارایی‌اش را و در نهایت افرادی هم جان‌شان را می‌بازند!

شخصیت‌های این رمان نمایندۀ قشر متوسط جامعه هستند؛ افرادی که نه به اندازه کافی از وضعیت مالی خوبی برخوردارند که به راحتی مهاجرت کنند و نه آن‌قدر بی‌چیز و فقیرند که قید زندگی در خارج از کشور را بزنند. آن‌ها یک رویای مشترک دارند و آن رویا رسیدن به خاک استرالیاست. تمام آن‌چه در این رمان پرکشش و جذاب می‌خوانید، قصۀ دل کندن از همه چیز برای رسیدن به هدف است.

کتاب دیدار در کوالالامپور همچون لنز دوربین فیلمبرداری، تمام حوادث و اتفاقات را از لحظه‌ای که شخصیت‌های داستان از مرز ایران خارج می‌شوند، رصد می‌کند و شما در موقعیت‌های وحشت‌انگیزی همچون سوار شدن بر قایق قاچاقچیان انسان و گذر از کمپ‌های مخوف جزیره‌ای آشنا می‌سازد.

سال‌هاست که ادبیات مهاجرت به صورت یک نوع شناخته شده در داستان‌نویسی حضور دارد و دست‌مایه بسیاری از نویسندگان برجسته برای خلق رمان و داستان شده است. اما به جرات می‌توان گفت پررنگ‌تر شدن جایگاه ادبیات مهاجرت در سال‌های اخیر، تابعی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای در حال توسعه است و طبیعتا عواملی همچون جنگ‌ و نابرابری‌های اجتماعی آمار مهاجرت را افزایش می‌دهد. با توجه به افزایش بی‌سابقه نرخ مهاجرت، این ژانر در ادبیات داستانی به ویژه در کشورهای کمتر توسعه یافته در حال رشد می‌باشد. به تصویر کشیدن تجربیات سفری بی‌بازگشت و بیان احساسات دوری از وطن، درون‌مایه‌های اساسی ادبیات مهاجرت است.

خواندن کتاب دیدار در کوالالامپور به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

تمامی علاقمندان داستان‌های ایرانی معاصر مخاطبان اصلی این کتاب هستند. همچنین دوستداران ادبیات مهاجرت را به خواندن این اثر جذاب دعوت می‌کنیم.

با ناصر قلمکاری بیشتر آشنا شویم

او داستان‌نویس خوش‌قریحه‌ای است که در سال 1358 در ایران متولد شد. ناصر قلمکاری تاکنون سه کتاب به چاپ رسانیده است و بیشتر در سبک داستان و رمان اجتماعی، قلم می‌زند. از دیگر آثار قلمکاری می‌توان به کتاب «زخم بوتیمار» و «یک ساعت بعد از کسوف» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب دیدار در کوالالامپور می‌خوانیم

موقع اصلاح صورت توی آینه به خودم می‌گویم توی کاری که بهت مربوط نیست، دخالت نکن. دلم نمی‌خواهد فکر کند این‌جوری دارم بهش نزدیک می‌شوم و چون تنهاست، خیالاتی شده‌ام. فقط کیف پول و تبلتم را برداشته‌ام و بالاخره از لپ‌تاپ دل کنده‌ام. توی تبلت هم نمودارها را دارم، اما فقط برای دیدن است و نه رسم شکل‌ها و تحلیل جدی. چند سالی است که در تمام لحظات باید مجهز و روی خط باشم تا کوچک‌ترین نکته‌ای از دستم درنرود و نکند آقای بازار که دقیقاً مثل خودم عقل و شعور دارد، هوس کند کار اشتباهی بکند و حالم را بگیرد. با خودم عهد کرده‌ام این دو سه‌روزه، دور نمودارها نچرخم و به مغزم استراحت بدهم.

به سرسرا که می‌رسم، امیر زودتر آمده و روزنامه می‌خواند. وقتی می‌بیندم، تند بلند می‌شود و جلو می‌آید. همان کت‌وشلوار خوش‌دوخت دیروزی را پوشیده و همان‌طور تروتمیز و خوش‌برخورد است. می‌پرسد «کجا دوست دارین برین؟»

می‌گویم «راستش، اول می‌خوام اون خانومِ دیروزی رو برام پیدا کنی. راستی با شما که تماسی نگرفت؟»

می‌گوید نه. بدون این‌که کاری کند تا از چیزی که خواسته‌ام خجالت‌زده یا پشیمان شوم، می‌رود سمت پذیرش و با دختر مسئول حرف می‌زند. گوشی را در اختیارش می‌گذارند. نگاهم به تابلو بزرگ رنگِ روغن کنار پذیرش است که صدایم می‌کند. صورتم داغ شده. می‌روم گوشی را می‌گیرم. صدای شهره، شاد و سرزنده است. حالش را می‌پرسم، می‌گوید خیلی خوب است. می‌گویم امیر دنبالم آمده تا برویم جاهای دیدنی را ببینیم، تو هم اگر مایل باشی، می‌توانی با ما بیایی.