معرفی و دانلود کتاب ساعت مادربزرگ

معرفی کتاب ساعت مادربزرگ

سفر در زمان، جذاب‌ترین اتفاقی است که می‌تواند برای هر کسی رخ دهد! اتفاقی که برای پاتریشیا، درست در زمانی که کسل‌کننده‌ترین روزهای زندگی‌اش را می‌گذراند افتاد. کتاب ساعت مادربزرگ اثر تحسین‌شده‌ی کیت پیرسون شما را به دل یک ماجراجویی نوجوانانه می‌برد و چندین سال به عقب برمی‌گرداند. اگر دوست دارید لذت سفر در زمان را تجربه کنید، این رمان را بخوانید. کتاب پیش‌ رو توانست در سال 1988 جایزه‌ی کتاب سال انجمن کتابخانه‌های کانادا را در بخش کودکان از آن خود کند.

درباره‌ی کتاب ساعت مادربزرگ

همه‌چیز از قهر و اختلاف مادر و پدر پاتریشیا و تصمیم آن‌ها برای جدا شدن از هم اتفاق افتاد. اتفاقی که تعطیلات پاتریشیا را خراب و او را مجبور کرد که به کلبه‌ی تابستانی خاله‌اش برود. آن‌هم درحالی‌که که نه تابه‌حال دخترخاله‌ها و پسرخاله‌هایش را دیده بود و نه از دلسوزی‌های آزاردهنده‌ی خاله و شوهرخاله‌اش در امان بود.

کیت پیرسون (Kit Pearson)‌ در کتاب ساعت مادربزرگ (A Handful of Time) بخشی از زندگی پاتریشیا، دختری که قهرمان داستان است را روایت می‌کند. او که به‌اجبار در اردوگاه تابستانی خاله رفته و از شر تمسخرهای بچه‌های او در امان نیست، تصمیم گرفته جور دیگری خودش را سرگرم کند. پاتریشیا که به‌تازگی اتاقک پشت خانه را کشف کرده، به آنجا پناه می‌برد و بالاخره کنجکاوی‌هایش او را به یک ساعت قدیمی می‌رساند که می‌تواند همراه با آن به گذشته سفر کند و به زمانی برسد که مادرش درست هم‌سن خود او و دوازده‌ساله بود.

دخترک که مادرش را این بار در سن‌وسال خودش می‌بیند و تازه با دشواری‌های زندگی او آشنا می‌شود، تصمیم می‌گیرد به شکل دیگری با مادرش برخورد کند...

این اتفاق، تابستان کسل‌کننده‌ی پاتریشیا را به یک تعطیلات منحصربه‌فرد، ماجراجویانه و جذاب تبدیل می‌کند و رابطه‌ی او را با مادرش به شکل دیگری جلو می‌برد. اگر دوست دارید در این سفر همراه با پاتریشیا و تجربه‌های هیجان‌انگیز او در گذشته باشید، پیشنهاد می‌کنیم کتاب ساعت مادربزرگ را بخوانید.

جوایز و افتخارات کتاب ساعت مادربزرگ

• نامزد جایزه‌ی کتاب ادبیات کودک شیلا ای. ایگف (1988)
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب سال انجمن کتابخانه‌های کانادا (1987)

در نکوداشت کتاب ساعت مادربزرگ

• این اثر زندگی دو نسل از روابط مادر و دختری را به‌ تصویر می‌کشد که همه‌ی نوجوانان و افراد بالغ از خواندن آن لذت خواهند برد. (School Library Journal)

کتاب ساعت مادربزرگ برای چه کسانی مناسب است؟

همه‌ی نوجوانانی که از خواندن رمان و داستان‌های هیجان‌انگیز و ماجراجویانه لذت می‌برند، می‌توانند این کتاب را بخوانند.

با کیت پیرسون بیشتر آشنا شویم

کاتلین مارگارت پیرسون که با نام کیت پیرسون شناخته می‌شود، از جمله نویسندگان کانادایی موفق و محبوبی است که تاکنون توانسته جوایز ادبی زیادی را از آن خود کند. کیت پیرسون در سال 1947 در آلبرتا به‌ دنیا آمد و کودکی و نوجوانی خودش را در این شهر و همچنین شهر ونکوور کانادا گذراند‌‌. او موفق شد که مدرک ادبیات انگلیسی خودش را از دانشگاه آلبرتا دریافت کند و سپس در سال 1975 به تحصیل در رشته‌ی کتابداری دانشگاه بریتیش کلمبیا مشغول شد. این نویسنده‌ی توانمند، کارشناسی ارشد خود را در رشته‌ی مطالعه ادبیات کودک و در بستون به پایان رسانده است.

در بخشی از کتاب ساعت مادربزرگ می‌خوانیم

کِلی حالا توی قایق بادبانی بود. متوجه رفتن بچه‌ها نشده بود. پاتریشیا حوصله‌اش سر رفته بود، اما می‌ترسید پستش را ترک کند. یکی از جاهای نیشِ پشه‌ها را خاراند که پایش را نقطه‌نقطه کرده بودند. لای بوته‌ها سرد بود. خودش را به ‌سمت زمینِ خالی کشاند و روی خاکی که از آفتاب گرم شده بود نشست. زنبورها در هوای ساکن پرواز می‌کردند و یک سنجاقک آبی از مقابلش گذشت. ناگهان پاتریشیا به این فکر کرد که پدر و مادرش چه می‌کردند. تمام تلاشش را می‌کرد به آن‌ها فکر نکند، اما گاهی ‌اوقات نمی‌توانست جلوِ این فکر را بگیرد. احتمالاً بحث‌های منطقی و آرامی داشتند، درباره‌ی موضوعاتی مثل این‌که پاتریشیا هر چند وقت یک‌بار می‌توانست پدرش را ببیند. شاید وقتی برمی‌گشت، پدرش دیگر با جوهانا زندگی می‌کرد.

جوهانا زنی بود که پدر عاشقش شده بود. پاتریشیا فقط یک‌بار او را دیده بود، در مراسم ناهاری که به همین منظور ترتیب داده بودند. خیلی با مادرِ پاتریشیا فرق داشت. ساده، با چهره‌ای مهربان و ساکت، مثل پدر و خودِ پاتریشیا. آن‌ها سه فرد کم‌رو و ساکت بودند که در کافه کورت‌یارد نشسته بودند و تلاش می‌کردند بر شرمساری موقعیت عجیبی که در آن گیر افتاده بودند غلبه کنند. پاتریشیا از جوهانا خوشش آمد. پدرش را، به‌ خاطر این‌که می‌خواست از آن‌ها جدا شود و با این زن ازدواج کند، سرزنش نمی‌کرد. گاهی حتی به او حسادت می‌کرد که از دست مادرش خلاص می‌شد.