معرفی و دانلود کتاب شب سیاوشان: نمایشنامه در هفت صحنه
برای دانلود قانونی کتاب شب سیاوشان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب شب سیاوشان: نمایشنامه در هفت صحنه
نمایشنامهای که نوشتهاید، اعترافنامهی شماست. اگر شخصیت این نمایشنامه قاتل است، پس شما قاتلید؛ این یکی از اتهاماتی است که کاتب در کتاب شب سیاوشان به آن گرفتار شده و چون با یک مسافر انگلیسی همسفر بوده، مزدور دشمن خطاب میشود! یدالله آقاعباسی ما را به صد سال قبل میبرد؛ دورانی که تئاتر در حال تولد و پاگیری بود و دستگاه قضایی و نظامی میکوشید تا هرطور شده از رشد این هنر اعتراضی جلوگیری کند. فضای اصلی نمایشنامهی شب سیاوشان اتاق بازجویی است و شما شاهد یک اعترافگیری هستید.
دربارهی کتاب شب سیاوشان
«آقا غلط کردم. نادان بودم. نمیدانستم دارم با یک خائن اجنبیپرست همکاری میکنم. شما مرا ببخشید.» «به خدا ما خودمان هم خبر نداشتیم او با روس و انگلیس همدست است.» «ما با این مردک اجنبی کاری ندارم.» و... . اینها جملاتی هستند که کاتب باور نمیکند واقعاً در حال شنیدن آنهاست! کسانی که این جملات را بر زبان میآورند، اصلاً او را نمیشناسند. آنها تا به حال این هنرمند را ندیدهاند و هر چه میگویند دروغ است؛ اما انگار حقیقت چیزی نیست جز آنچه پیشکار و گزمه و منشی بازجویی تعیین کردهاند. کتاب شب سیاوشان نوشتهی یدالله آقاعباسی ما را به زمانی میبرد که تفاوت چندانی با جهان امروز ندارد و درک آن برای ما دشوار نیست؛ تنها کافی است خود را در جایگاه نویسنده فرض کنیم تا ببینیم قدرت بالاتر چطور همهچیز را وارونه جلوه میدهد.
تو جاسوسی، حتی اگر خودت ندانی
پیشکار (بازجو) فریاد میکشد: «بنویس کاتب (نویسنده) با یک انگلیسی همسفر بوده.» منشی این جمله را مینویسد و به آن «این دو نفر قصد داشتند سفیر انگلستان را هم ملاقات کنند.» اضافه میکند. کاتب به دنبال راهی برای خلاصی خود از این اتهام نابهجاست، اما هر چه میکوشد اوضاع بدتر میشود. پیشکار مصمم است که او را عامل دست بیگانگان نشان دهد. یک بار به «توهین به مقام بالاتر» متهم میشود و بار دیگر انگ ارتباط وطنفروشی را بر پیشانی او وصله میکنند! نمایشنامهی شب سیاوشان ما را به فضای مملو از خفقان یک اتاق بازجویی میبرد؛ جایی که هیچکس حق بازگویی واقعیت را ندارد و باید هر چه پیش آید را به عنوان تقدیر خود بپذیرد. کاتب هیچ کاری انجام نداده به جز نوشتن یک اثر هنری؛ یک نمایشنامه که حتی چندان اعتراضآمیز هم محسوب نمیشود و دربارهی یک عشق نافرجام منتهی به خشونت است. همین روایت و نام شیطنتآمیز نمایشنامه که از نظر پیشکار سیاهنمایی و توهین مستقیم به جایگاه جناب مفتخرالملک است، موجب شده تا این هنرمند به دردسری غیرقابل گریز دچار شود.
شاهدان پیش به سوی اتاق بازجویی
تعزیهخوانها، قهوهچیها، هر که هست و نیست همگی به صف شدهاند تا بر اتهامات کاتب باری بیفزایند. تصور میکنند با این کار میتوانند پای خود را از پروندهی این مجرم مغضوب شده بیرون کشند و از خشم حکومت در امان بمانند. زهی خیال باطل! یدالله آقاعباسی صحنهی بازجویی و شهادت افراد مذکور را به ما نشان میدهد. دستکاری روانی، تهدید مداوم، بازی ذهنی که پیشکار با شاهدان - که البته حالا دیگر متهم هستند - به راه انداخته غیر قابل تحمل است و موجب میشود تا قهوهچی و تعزیهخوانان علیه خود و نویسنده شهادت دروغ بدهند و در کنار پیشکار قرار بگیرند. کتاب شب سیاوشان روایتگر یک پروندهسازی است؛ فرایندی که باید طی شود تا کاری فرهنگی مثل ایجاد یک گروه تئاتر، همچون جرمی درجه یک و «تشکیل گروه مبارزاتی» نمایش داده شود.
او انگلیسی است، پس حق با اوست!
یدالله آقاعباسی در نمایشنامهی شب سیاوشان ما را به کاروانسرایی مملو از مسافران مفلوک میبرد تا با چشم خود ببینیم دستگاه قضایی و امنیتی حاضر در این کتاب، برخلاف ادعاهایش، اصلاً با بیگانگان مشکلی ندارد و اتفاقاً آنها را نور چشمی خود میداند. در این کاروانسرا و میان مسافرانی که به نان شب خود محتاج هستند، یک تاجر هندی نیز حضور دارد که پتوی کرک اعلایش را گم کرده است. میان او و رئیس کاروانسرا درگیری پیش میآید و پای گزمه و صاحب منصبان به این مهلکه باز میشود. همهچیز بر طبق عدالت در حال اجراست تا اینکه مشخص میشود تاجر مالباخته، تبعهی انگلستان است. از آن لحظه قانون تغییر میکند. رفتار گزمهها دگرگون میشود. همهی شهر به متهم تبدیل میشوند و حوادث ناگواری رخ میدهد که کتاب شب سیاوشان آنها را بازگو و ما را با شدت تبعیض و محرومیتی که ایرانیان در دستگاه قضایی کشور خود، با آن مواجه بودهاند، آشنا میکند.
نمایشنامهی شب سیاوشان اثری کاملاً سیاسی است که خفقان حاکم بر اجتماع و ظلم و جوری را که هنرمندان و روشنفکران در سدهی قبل متحمل میشدند، بر ما نمایان میکند. این کتاب به کوشش انتشارات قطره منتشر شده است.
کتاب شب سیاوشان برای شما مناسب است اگر
- میخواهید از شدت اختناق سیاسی و استبداد سدهی گذشتهی ایران باخبر شوید.
- از خواندن نثر قدیم فارسی در زمینهی نمایشنامهنویسی لذت میبرید.
- به نمایشنامههای سیاسی، تاریخی و اجتماعی علاقهمندید.
در بخشی از کتاب شب سیاوشان: نمایشنامه در هفت صحنه میخوانیم
صاحبمنصب: ساکت!
گزمه 1: فرمودن ساکت!
گزمه 2: امر کردن ساکت!
صاحبمنصب: خفهخون بگیرین، ببینم چه مرگتونه سر صبحی! مخل آسایش مردم شدین!
خواجه: به داد برسین، صاحب!
صاحبمنصب: چی شده؟
کاروانسرادار: مرتیکهی غربتی تهمت میزنه، سرکار!
صاحبمنصب: یکییکی حرف بزنین ببینم چی شده!
نوکر: بردن سرکار!
صاحبمنصب: چی رو بردن؟
خواجه: پتو، ارباب. بالاپوش کرک اعلا!
نوکر: بعله، کرک اعلا!
صاحبمنصب: خوبه! (به خواجه) گفتی چی بردن؟
خواجه: پتو، ارباب! بالاپوش!
صاحبمنصب: کجا بوده بالاپوش؟
کاروانسرادار: تهمت میزنه، سرکار. غربتیه، معلوم نیست از کدوم خرابشدهای اومده.
صاحبمنصب: صبر کن حرفش رو بزنه!
خواجه: روم بوده آقا، روم.
نوکر: روش بوده آقا، روش!
کاروانسرادار: (مسخره میکند.) روش بوده، سرکار! روش! ورداشتن نفهمیده! فکر میکنه ما خریم. دَسمره1 درست کرده، یه چیزی بسلفه!
خواجه: من با کسی دعوا ندارم، فقط پتوهام رو میخوام.
نوکر: دعوا نداره، فقط پتوهاش رو میخواد!
صاحبمنصب: (به نوکر) تو چهکارهشی؟
نوکر: نوکر شما، نوکرشم آقا!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب شب سیاوشان: نمایشنامه در هفت صحنه |
نویسنده | یدالله آقاعباسی |
ناشر چاپی | نشر قطره |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 78 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-308-178-1 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه سیاسی ایرانی، کتابهای نمایشنامه تاریخی ایرانی، کتابهای نمایشنامه اجتماعی ایرانی |