معرفی و دانلود کتاب جوردانو
برای دانلود قانونی کتاب جوردانو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جوردانو
همهی فجایع با هم و همزمان به آنماری هجوم آوردهاند. دنیا بر سرش ویران شده و باید بتواند به تنهایی و با کمک عقل و اندیشهی خود از این معضلات عبور کند. کتاب جوردانو نوشتهی مسعود خیام نمایشنامهای فلسفی است که مرزهای میان تخیل و حقیقت را زدوده و میخواهد خوانندگان خود را با مفاهیم و باورهای خاص خود آشنا کند.
دربارهی کتاب جوردانو
آنماری هنوز خوشبخت است. در میان شهری که دوستش دارد زندگی میکند. درس میخواند؛ خانوادهی خوبی دارد و در مجموع اوضاعش بد نیست. تنها چیزی که او را آزار میدهد فشارهای اجتماعی است. دیگران از او توقع دارند که هر چه زودتر ازدواج کند و به کلیشههای جنسیتی پایبند بماند؛ البته او چنین دختری نیست. آنماری هیچچیزی را به اندازهی آزاد بودن دوست ندارد. خوشبختانه سرنوشت نیز با او همراه است. در یک دیدار ناگهانی و بدون مقدمه با جوردانو روبهرو میشود؛ فیلسوف قرن 16 که در نهایت تکفیر شد. اگر خواندن این نکته باعث تعجب شده است، باید بدانید نمایشنامهی جوردانو خیال و واقعیت را در هم میآمیزد و مرز بین زمان و قرون را از بین میبرد. مسعود خیام کوشیده است تا با استفاده از اسامی، نشانهها، مشابهتهای تاریخی و امثالهم، میان این زمانها و مکانهای مختلف، ارتباط برقرار کند.
زر و زور و تزویر؛ برادران آنماری
ماجرای ازدواج مادر آنماری، «ایرانخانم» با پدر او، «وطنپرست»، یکی از مباحثی است که مسعود خیام در نمایشنامهی جوردانو به آن توجه ویژهای دارد. گویا این ازدواج ساده و بیتکلف، اما بسیار پرچالش رقم خورده است. حالا هم آقای وطنپرست فوت کرده و ایرانخانم کسی است که ماجرای عاشق شدن و چگونگی وصلتش با وطنپرست را روایت میکند. این زوج چهار فرزند دارند؛ سه پسر و یک دختر که او آنماری است. نام پسرانشان زر، تزویر و زور است. زر عاشق موضوعات اقتصادی است و در تجارت و امور مالی فعالیت میکند. برادر دیگر، زور، از افراد شاخص در حوزهی نظامی و تزویر نیز روحانی و مشاور مذهبی مخصوص امپراتور است؛ اما آنماری خود عاشق هنر و فلسفه است. در طول کتاب جوردانو نظرات فلسفی او و تبادل آراء و ایدههایش با «استاد» و جوردانو را شاهد هستیم.
نمایشنامهی هفت پردهای جوردانو میکوشد تا یک نظام هستی و جهانی را بهصورت کوچک شده و در مقیاس یک خانواده به ما نمایش دهد و در میان آن موضوعات فلسفی گوناگون را نیز بازگو کند. این کتاب در انتشارات قطره منتشر شده است.
کتاب جوردانو برای شما مناسب است اگر
- به تلاش برای تفکیک واقعیت از خیال و جوییدن معنا و پیامی مشخص از درون متن علاقه دارید.
- از خواندن محتوایی که در آن چند دورهی تاریخی مختلف و مکانهای گوناگون با یکدیگر درهم آمیخته شوند، لذت میبرید.
- طرفدار نمایشنامههای فلسفی هستید.
در بخشی از کتاب جوردانو میخوانیم
گوشى را برداشتم. یک بار زنگ خورد. داغ شدم. نفسم بند آمد. گوشى را گذاشتم. دوباره همهچیز در ذهنم تکرار شد. از اول، یکى پس از دیگرى، همهچیز را مرور کردم. وقتى به هرچه باداباد رسیدم، دوباره گوشى را برداشتم. همیشه روى زنگ سومْ گوشى را برمیداشت. شش بار زنگ خورد، گوشى را برنداشت.
حتماً حمام است. فکر کردم آدمى به این تمیزى لااقل روزى دو بار دوش مىگیرد. نیم ساعت بعد گوشى را برداشتم. بیش از ده بار زنگ زد. کسى برنداشت. کجا رفته؟ حتماً بیرون رفته. لعنتى! حالا که زنگ مىزنم، نیست. نمىروم. چشمش چهار تا.
فایده نداشت. غمگین و دلخور شده بودم. احساس اهانت کردم. الان که من براى کار بهاینمهمى زنگ مىزنم نیست. براى اولین بار است که نیست. یعنى کجا رفته؟
سر خودم را با کارهاى روزمره گرم کردم، اما نمىشد. یک ساعت بعد گوشى را برداشتم. باز هم نبود. عصبى شدم. حتماً رفته دنبال اجناس لطیف. اینقدر جلوی من خوددارى به خرج مىدهد، و حتی جانماز آب مىکشد، خب، معلوم است دیگر، حتماً سرش جاى دیگر حسابى گرم است. این مردها همه سروته یک کرباساند.
عصبى شده بودم. یک ساعت بعد باز هم زنگ زدم. نبود. تا شب مرتب زنگ زدم. نبود حتماً خارج از شهر رفته بود. اما با کى؟ راستى من از زندگى خصوصى او چه مىدانستم؟ هیچ. کلافه شده بودم. خیلى عجیب بود. اولین بار بود که به این صورت جواب نمىداد. فردا و پسفردا هم زنگ زدم. جواب نداد.
نگران شدم. حتماً ایرادى دارد. بدون قرار قبلى به منزلش رفتم. زنگ سرایدارى را زدم و منتظر ایستادم. کسى در را باز نکرد. به در کوبیدم. کسى جواب نداد. مضطرب شدم. منزل نبود. به خانه آمدم و با تظاهر به بىخیالى به دوست نمایشگاهىام زنگ زدم.
اوژنى: چه عجب! از اینطرفها؟
آنمارى: (نیم ساعت یاوه گفتم و شنیدم تا بالاخره پرسیدم.) از فلانى چه خبر؟
اوژنى: خبر دارم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جوردانو |
نویسنده | مسعود خیام |
ناشر چاپی | نشر قطره |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 92 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-308-192-7 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه فلسفی ایرانی، کتابهای نمایشنامه تاریخی ایرانی |