معرفی و دانلود کتاب صوتی ارباب زمان

معرفی کتاب صوتی ارباب زمان

داستانی معناگرایانه درباره‌ی مفهوم زمان. شخصیت‌های اصلی کتاب صوتی ارباب زمان نوشته‌ی میچ آلبوم هر یک به نحوی با مفهوم زمان درگیرند و در این رمان سرنوشت زندگی هرسه‌ی آن‌ها به هم گره می‌خورد. این کتاب در شمار پرفروش‌ترین آثار نیویورک تایمز قرار دارد.

درباره‌ی کتاب صوتی ارباب زمان

دور، یکی از سه شخصیت اصلی کتاب صوتی ارباب زمان (The Time Keeper)، کسی است که برای اولین بار در تاریخ وسیله‌ای را برای اندازه‌گیری زمان اختراع می‌کند. او به دنبال روشی است که با آن بتواند برخی از پدیده‌های هستی مانند حرکت خورشید، ماه و ستارگان را اندازه‌گیری کند، اما نه با امکانات مدرن. دور در زمانی زندگی می‌کند که هنوز نه خبری از اینترنت است، نه تلویزیون و نه آنتن‌های ماهواره‌ای. اما او دست آخر موفق می‌شود برای نخستین بار در طول تاریخ، ساعتی بسازد که بتوان با آن زمان را اندازه‌گرفت.

دیری نمی‌گذرد که پادشاه سرزمینی دور که از دوستان دوران کودکی دور است به دیدار او می‌آید تا از اختراعش در راستای منافع خود استفاده کند. پادشاه به دنبال راهی برای رسیدن به بهشت است و به گمانش ساعت دور می‌تواند به کارش بیاید و او را در رسیدن به هدفش یاری کند. اما دور تمایل چندانی به همکاری با پادشاه ندارد و به همین ترتیب، به‌دستور پادشاه به سرزمینی دور تبعید می‌شود.

اگر با سبک نوشتاری و دیگر آثار میچ آلبوم آشنایی داشته باشید، می‌توان به‌درستی حدس زد که این کتاب هم درباره‌ی ایده‌هایی انتزاعی و معنوی همچون مفهوم زمان، معنای زندگی و مرگ است. در ادامه‌ی داستان، زندگی دور با دو شخصیت دیگر به‌نام‌های ویکتور و سارا پیوند می‌خورد و این‌چنین است که سرنوشت دور یا همان ارباب زمان که نام کتاب برگرفته از اوست، و دو شخصیت دیگر رقم می‌خورد.

ویکتور تاجری ثروتمند است که می‌خواهد به‌روشی خاص، خود را در برابر زوال مقاوم کند و هرگز به مرگ و نیستی تن ندهد. و سارا دختر نوجوانی است که از سوی اطرافیان خود آسیب دیده است؛ جدایی از پسری که دوستش می‌داشت و رویارویی با خانواده‌ای ازهم‌پاشیده. او در بحبوحه‌ی اتفاقات تلخی که برایش رقم خورده است، تصمیم دارد زندگی خود را به پایان برساند. پیری در مقابل جوانی. زندگی در مقابل مرگ. اما چگونه خط داستانی دور با این دو نفر به تلاقی می‌رسد؟ دور در قبال ویکتور و سارا باید دست به چه کاری بزند؟

نشر صوتی آوانامه با همکاری انتشارات قطره، ترجمه‌ی ندا نامور کهن را از این اثر برگزیده و آن را در قالب کتاب صوتی تهیه و منتشر نموده است. کتاب صوتی ارباب زمان را با صدای مهبد قناعت‌پیشه می‌شنوید.

نکوداشت‌های کتاب صوتی ارباب زمان

• میچ آلبوم با کتاب جدید، منحصربه‌فرد و الهام‌بخش خود به‌نام «ارباب زمان» به دنیای ادبیات بازمی‌گردد. (Deseret News)
• زمان روی مچ دست، صفحه‌ی کامپیوتر، روی تلفن‌های همراه و دیوارهای خانه ماست، اما میچ آلبوم به ما می‌آموزد که نگهداری از زمان راه‌حل مناسبی نیست. (خاخام جیسون میلر)
• میچ آلبوم به‌طرز ماهرانه‌ای چندین روایت را به تصویر می‌کشد تا داستانی الهام‌بخش بسازد که طرفداران و تازه‌واردان خود را به‌طور یکسان خوشحال کند. (هفته‌نامه‌ی ناشران، بررسی ستاره‌دار)

کتاب صوتی ارباب زمان برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های معناگرایانه و الهام‌بخش علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

با میچ آلبوم بیشتر آشنا شویم

میچ آلبوم به سال 1958، در ایالت نیوجرسی به دنیا آمده و اکنون هفتمین دهه از زندگی خود را پشت سر می‌گذارد. این نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز در حیطه‌های گوناگونی قلم زده است؛ از رمان‌ و نمایشنامه‌ گرفته تا ستون‌نویسی در مطبوعات. وی یکی از نویسندگان محبوب آمریکایی است، و آثارش مخاطبینی گسترده در سراسر دنیا دارد.

او با نوشتن کتاب پرفروش و مشهور سه‌شنبه‌ها با موری به شهرت رسید. تمام آثار میچ آلبوم تاکنون به بیشتر زبان‌های مهم دنیا ترجمه شده‌اند، و طبق آمارها بیش از سی و سه میلیون نسخه از آن‌ها به فروش رفته است! از جمله‌ی این آثار می‌توان به کتاب‌های پیش رو اشاره کرد: «سه شنبه‌ها با موری»، «اولین تماس تلفنی از بهشت»، «کمی ایمان داشته باش»، «برای یک روز دیگر»، «لمس بشر.»

در بخشی از کتاب صوتی ارباب زمان می‌شنویم

لورین سیگار می‌خواست. به یک فروشگاه زنجیره‌ای رفت و از کنار یک سالن زیبایی ناخن گذشت. به یاد آورد که یک بار وقتی سارا یازده سالش بود اورا به اینجا آورده بود. سارا پرسیده بود: «می‌تونم لاک قرمز بزنم؟» لورین گفته بود: «حتماً! ناخن پاهات چی؟»

- یعنی می‌تونم اونا رو هم لاک بزنم؟

- چرا که نه.

وقتی یک کارمند زن پاهای سارا را داخل تشت کوچک پر از آب گذاشته بود، لورین چهره‌ی متعجب سارا را تماشا کرد. فهمید که چقدر دخترش کم محبت دیده است. آن هم زمانی که خودش کار می‌کرد و تام همیشه دیر به خانه می‌آمد. سارا رو به او کرد و با خوشحالی خندید و گفت: «مامان! می‌خوام هر لاکی که تو زدی منم بزنم.» و لورین قسم خورد که از این به بعد از این کارها بیشتر با هم انجام دهند. ولی هرگز این کار را نکردند. طلاق همه‌چیز را تغییر داد. لورین از کنار پنجره‌ی سالن رد شد و کتی را روی صندلی خالی دید اما می‌دانست که این روزها سارا ترجیح می‌دهد که در جایی تنها باشد، تا این که برای مانیکور کنار مادرش بنیند.

گریز خواربار می‌خواست. می‌توانست فهرستی تهیه کند و یکی از کارکنان را برای خرید بفرستد. ویکتور همیشه می‌گفت: «لازم نیست کارهای خونه رو بکنی.»

فهرست مطالب کتاب صوتی