معرفی و دانلود کتاب عشق جاودان - جلد دوم

معرفی کتاب عشق جاودان - جلد دوم

کتاب عشق جاودان - جلد دوم مملو از توصیه‌هایی است که شما را به آرامش می‌رسانند. حانیه معزی در این کتاب راهنمایی‌تان می‌کند تا در بند ثروت، مقام و دیگر ظواهر زندگی نباشید، با تمام وجودتان عشق را لمس کنید، خودتان و جهان را همانطور که هست بپذیرید و خویشتن را بهتر بشناسید.

درباره‌ی کتاب عشق جاودان - جلد دوم

اگر یک بار هم مراقبه کرده باشید، می‌دانید که ناگزیر هستید به فکر کردن. هر چقدر که سعی در از بین بردن افکار منفی داشته باشید، آن‌ها بیشتر به ذهنتان هجوم می‌آورند و شما را آزار می‌دهند. شما در مراقبه افکار خود را کنترل نمی‌کنید، بلکه آن‌ها را آزاد می‌گذارید؛ درست مانند توپ‌های رنگارنگی که به هر کجا دلشان بخواهد، می‌روند. حانیه معزی که در فضای مجازی با نام مستعار سوفیا ساناندا می‌نویسد، در کتاب عشق جاودان - جلد دوم، راهکارهایی را آموزش می‌دهد تا به آرامش ذهنی بیشتری برسیم.

جلد دوم کتاب عشق جاودان نیز مانند جلد اول آن، پر است از جملات آرامش‌بخش و نغز که شما را به زندگی امیدوار می‌کند. حانیه معزی در این جلد بیشتر بر پذیرش خویشتن تأکید دارد و برای این کار دو گام را به مخاطبان کتاب پیشنهاد می‌دهد: اول اینکه خودمان را همانطور که هستیم می‌پذیریم و از تقلید دست می‌شوییم. دومین کار این است که خودمان و زندگی‌مان را تسلیم نیروی الهی می‌کنیم تا هدیه‌ی عشق و برکت را دریافت نماییم. پیام اصلی کتاب عشق جاودان - جلد دوم این است: ما در این دنیا آمده‌ایم تا در لحظه زندگی کنیم و لذت و شعف را در همان لحظه‌ای که هستیم، تجربه کنیم.

حانیه معزی در این جلد از کتاب عشق جاودان به سؤالاتی مانند ذهن چیست، هستی چیست، چگونه می‌توانیم در شرایط سخت تاب بیاوریم، آیا ما در جهان «اختیار» داریم و... پاسخ می‌دهد. این نویسنده با قلم ساده و روانش حقایقی را به مخاطبان آموزش می‌دهد تا به درک بهتری از جهان پیرامونشان برسند و بتوانند به خودشان و دیگران عشق بورزند.

نشر ترنگ کتاب عشق جاودان - جلد دوم را به نویسندگی حانیه معزی یا سوفیا ساناندا، روانه‌ی بازار کرده است.

کتاب عشق جاودان - جلد دوم برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب عشق جاودان - جلد دوم برای کسانی است که می‌خواهند عشق‌ورزی حقیقی را بیاموزند و خویشتن و هستی را آن‌طور که هست، بشناسند.

در بخشی از کتاب عشق جاودان - جلد دوم می‌خوانیم

همۀ داستان‌ها در یک «حضور» است که فقط در «اینجای» بی‌زمان است. چون فقط «اینجا» وجود دارد. مابقی وهمِ ذهن است، تمامی پیام‌ها در «اینجا» بر تو رسید نه آنجا و جای دیگر. «اینجا» ابدیتی است که همه‌چیز است. «حقیقت» فقط یک ناظر است، آسیب‌پذیر نیست، «حقیقت» منتهای قدرت‌هاست، دنیا رؤیای موقت است.

در این رؤیا بیدار باش. به خوابِ آن چیزی که تعریف شده نرو، فضای هشیاری در حال دیدنِ یک جسم است، نه خودِ جسم، بیننده از دیده‌شده جداست. آنجا پهنای بیکران حضور است؛ یک وحدتِ عظیم.

اگر ایمان به یکی بودنِ همۀ اشکال داری، اگر ایمان داری که «هستی» از جنسِ «وجودی» است، از شخص خارج شو؛ زیرا «شخص» جدا از «وحدت» است و خود را مجزا می‌داند. همۀ دیگرانی که شخص، جدا می‌داندشان، درحقیقت تصاویر یا برچسب‌هایی متفاوت بر روی یک صفحه هستند.