معرفی و دانلود کتاب قصه‌های قبل از خواب یان و هنری: پنجشنبه

معرفی کتاب قصه‌های قبل از خواب یان و هنری: پنجشنبه

مارتین راین در کتاب قصه‌های قبل از خواب یان و هنری: پنجشنبه داستان یک موجود ناشناخته را تعریف می‌کند که درون خانه برادرهای موش عصایی پنهان شده و با صدای بلندش آنها را حسابی می‌ترساند.

موضوع کتاب قصه‌های قبل از خواب یان و هنری: پنجشنبه:

آیا تابه‌حال زمانی که خواب بودید با یک صدای بلند از جا پریدید؟ خب، فکر کنم این اتفاق برای همه ما پیش می‌آید. آدم‌ها معمولاً بعد از بیدار شدن عصبانی می‌شوند یا از اینکه نتوانستند بیشتر بخوابند ناراحت می‌شوند، اما یان و هنری، دو برادر موش این قصه برخورد کاملاً متفاوتی دارند!

یان یک موش خیال‌پرداز است که همیشه درباره علت صدا عجیب‌ترین ایده‌ها را می‌دهد و هنری ... راستش را بخواهید او اصلاً این صداها را نمی‌شنود. خواب او این‌قدر سنگین است که یان مجبور است برای بیدار کردنش فریاد بزند! در کتاب قصه‌های قبل از خواب یان و هنری: جمعه (Jan & Henry Gutenachtgeschichten) یان دوباره یک صدای عجیب می‌شنود، و موضوع ترسناک اینکه انگار صاحب صدا زیر تخت خواب زندگی می‌کند...

درباره مجموعه کتاب قصه‌های قبل از خواب یان و هنری:

به دنیای دو موش دم عصایی به نام‌های یان و هنری خیلی خوش آمدید! این دو برادر علاقه زیادی به قصه گفتن دارند و چون بهتر است که هر بچه‌ای قبل از خوابیدن یک داستان بشنود، تصمیم گرفتند ماجراهای خنده‌دار خود را برای شما تعریف کنند. امیدواریم از این ماجراهای جالب لذت ببرید و خوب بخوابید!

کتاب قصه‌های قبل از خواب یان و هنری: پنجشنبه مناسب چه کسانی است؟

کودکان 3 تا 7 ساله از شنیدن داستان‌های یان و هنری قبل از خواب لذت خواهند برد.

درباره مارتین راین بیشتر بدانیم:

مارتین راین (Martin Reinl) یک هنرمند آلمانی است که به دلیل مهارت خود در عروسک‌گردانی شهرت دارد. او همچنین یک طنزپرداز و جز گروه مدیریت شرکت bigSmile-Entertainment است که برای برنامه‌های تلویزیونی عروسک تولید می‌کند.

در بخشی از کتاب قصه‌های قبل از خواب یان و هنری: پنجشنبه می‌خوانیم:

امروز پنجشنبه است. یان و هنری در زیرزمینی که اتاق‌خوابشان است روی تخت نشسته‌اند.
یان از برادر بزرگترش می‌پرسد: «هنری می‌دانی قرار است امشب چه خوابی ببینی؟»
هنری سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید: «نه هنوز! ولی فردا صبح زود می‌توانم برایت تعریف کنم. بیا زودتر بخوابیم!»
«هر دو چشم‌ها را می‌بندیم و تا خود صبح می‌خوابیم!»
یان و هنری سرهایشان را روی بالش می‌گذارند و سریع خوابشان می‌برد...