معرفی و دانلود کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی

معرفی کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی

کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی نوشته‌ی راجر کونپاسک، موضوع مغناطیس ذهن را مطرح می‌کند و می‌کوشد به ما نشان دهد که چطور با تنظیم افکارمان می‌توانیم اتفاقات مثبت و موفقیت‌ها را به سوی خود جذب کنیم. این راهنمای خودیاری با توضیح داستان‌هایی واقعی، عملکرد مغناطیس‌ها را توضیح می‌دهد و کمکمان می‌کند در کسب ثروت، خلاقیت، مباحث علمی و روابط عاطفی موفق‌تر باشیم.

درباره‌ی کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی

در دوران معاصر که فناوری‌های ارتباطی پیشرفت کرده، اخبار سریع‌تر در اختیار مردم قرار می‌گیرد. به همین خاطر انسان نسبت به گذشته خیلی بیشتر در معرض خبرهای بد و ناراحت‌کننده قرار دارد؛ از جنگ و کشتارهای جمعی گرفته تا جنایت و دزدی. برخی از افراد اعتقاد دارند اگر ما به طور دائمی خود را در معرض این موقعیت‌ها قرار دهیم، ناخودآگاه ذهنمان هم منفی‌باف و تلخ خواهد شد. این گروه می‌گویند ذهن انسان طوری طراحی‌شده که انرژی‌ها را به خود جذب کند. اگر ما به انرژی منفی گرایش داشته باشیم، ذهن هم کارایی‌اش را از دست خواهد داد. اما اگر این اخبار و اطلاعات ناخوشایند را کنار بگذاریم و به سویه‌ی مثبت دنیا نگاه کنیم، ذهن نیز مثبت‌نگر خواهد شد. درنتیجه پویاتر می‌شود و مسیر موفقیت هموارتر می‌گردد. راجر کونپاسک (Roger Konopasek) از همین دست افراد است که اعتقاد راسخی نسبت‌به مثبت‌اندیشی دارند و معتقدند موفقیت در زندگی مرهون همین نگرش است. او در کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی (Roger magnet's success adventure) همین مسأله را دست‌مایه قرار داده و کوشیده سازوکار آن را توضیح دهد. کونپاسک در این کتاب راهنما با مرور داستان‌ها و روایت‌های واقعی نشان می‌دهد که موفق‌ترین آدم‌های تاریخ چطور با مثبت‌اندیشی توانستند بر محدودیت‌ها غلبه کنند و به موفقیت‌های بسیار بزرگی برسند.

آرنولد شوراتزنگر در دهه‌ی 1970 پس از کنار گذاشتن ورزش حرفه‌ای وارد هالیوود شد تا ستاره‌ی جدید سینما باشد. اما فیلم اول او یک شکست تمام‌عیار در زندگی‌اش بود. هیکل درشت و لهجه‌ی اتریشی‌اش باعث شد مخاطب نتواند با او و فیلم ارتباط برقرار کند و درنهایت شکست خورد! آرنولد در مصاحبه‌ای بعد از فیلم گفت همچنان می‌خواهد محبوب‌ترین بازیگر و ستاره‌ی هالیوود باشد. او اشاره کرد این تصور را در ذهنش خلق کرده، خود را در قالب آن گذاشته و با آن زندگی می‌کند تا به همین تصویر برسد و به آن واقعیت ببخشد. حدود بیست سال بعد او از پول‌سازترین ستاره‌های دنیا بود و همان خبرنگاری که پیش‌تر با او مصاحبه کرده بود، تحسینش می‌کرد. راجر کونپاسک معتقد است دلیل موفقیت آرنولد این بود که تفکر موفقیت داشت و همین باعث شد ذهنیتی برنده در او ایجاد شود. او در کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی، پس از اشاره به این داستان، به‌نوعی تفکر بازنده می‌پردازد که در میان عموم بسیار رایج است. تفکری که به نام «گربه سیاه» شهرت دارد و دقیقاً برعکس ایده‌ی آرنولد است. در نظریه‌ی گربه سیاه، اگر ما صبح در مسیر کارمان یک گربه‌ی سیاه ببینیم، فرض را بر این می‌گذاریم که بدشانسی می‌آوریم و روز بدی خواهیم داشت. همین فرض باعث می‌شود افکارمان منفی باشد و هر اتفاق ناخوشایندی را دال بر تأیید آن می‌گیریم. و درنهایت هم واقعاً روز بدی را پشت سر می‌گذاریم. درواقع ما اول نتیجه را پذیرفته‌ایم و قبول کرده‌ایم که چه اتفاق ناخوشایندی قرار است بیفتد. به نظر کونپاسک آرنولد برعکس این فرضیه عمل کرده. بااینکه فیلم اولش شکست خورد ولی او این را دال بر بدشانسی‌اش نگرفت و نتیجه را حتمی و قطعی ندانست. بلکه تلاش کرد تا خواسته‌ها و ذهنیتش را با هم تطبیق دهد. همین هم باعث شد مثبت فکر کند و موفقیت را به‌سوی خود جذب کند. کونپاسک در کتابش شیوه‌های مثبت‌اندیشی و موفقیت در کسب ثروت، روابط عاطفی، خلاقیت و موضوعات علمی را توضیح داده است.

کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی را انتشارات کتاب گوهریان با ترجمه‌ی پوپک ابراهیم زاده مجاوری منتشر کرده است.

کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به دنبال کتابی برای موفقیت و خودسازی هستید، مطالعه‌ی این راهنما به شما توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب ماجراهای موفقیت مغناطیسی می‌خوانیم

یکی از چالش‌های مضحک امروزی این توصیه است: برو با چند نفر از افرادی که در محل کار یا بین دوستان و اقوام می‌شناسی صحبت کن. و سؤال کلیدی قضیه هم این جمله است: «از زندگی‌ات چه می‌خواهی؟» این گونه سؤالات برای پاسخ‌گویی مطرح می‌شود. شاید اکثر مردم بگویند «خوب معلوم است دیگر، من می‌خواهم، شاد و سالم و سعادتمند باشم.» حال سؤال آسان دیگری از مردم بکنید: «خب، لطفا خوشحالی و شادی را تعریف کنید، چون معنای خوشحالی را از دید شما نمی‌دانم.» شاید تعجب کنید که بسیاری از مخاطبان این پرسش در جواب چین بر ابرو می‌اندازند و به فکر می‌روند، چون نمی‌توانند پاسخ دقیقی بدهند. شاید این مهم‌ترین سؤال همه‌ی ما باشد که مجبور به پاسخ دادن به آن می‌شویم.

حقیقت این است که بیشتر مردم بدون توجه و رعایت نشاط و شادی در زندگی، عمر خود را سپری می‌کنند و در 75 سالگی، رویاهایشان تازه از خواب بیدار می‌شود و تعجب می‌کنند که چه اتفاقی برای آرزوهای دوران جوانیشان افتاده است.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
عملکرد مغناطیس‌ها
مغناطیس پول
مغناطیس علم تجربی
مغناطیس خلاقیت
مغناطیس اشتیاق