معرفی و دانلود کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست: شکایت‌ها را به راه‌‌حل، نوآوری و موفقیت تبدیل کنید

معرفی کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست: شکایت‌ها را به راه‌‌حل، نوآوری و موفقیت تبدیل کنید

غُر زدن ممنوع! کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست نوشته‌ی جان گوردون، تلاش می‌کند به ما بیاموزد که چطور با منفی‌بافی، شکایت‌های دائمی و افکار سمی برخورد و بر آن‌ها غلبه کنیم. این کتاب موفق که به شکل داستانی روایت می‌شود، نشان می‌دهد که چگونه می‌توان افکار منفی را به اندیشه‌های مثبت تبدیل کرد و الهام‌بخش دیگران شد.

درباره‌ی کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست

یک روز صبح هوپ، مدیر شرکت، وارد دفترش می‌شود. سرش درد می‌کند، چشمانش سرخ است و قلبش به‌شدت می‌تپد. اوضاع شرکتش اصلاً مساعد نیست. سهام در حال سقوط است. مشتری‌ها دائماً کامنت منفی می‌فرستند. رسانه‌ها به او و سازمانش حمله می‌کنند. به نظر می‌رسد شرکت هوپ سریع‌تر از تایتانیک در حال غرق شدن است. هوپ به اطرافش نگاه می‌کند و چیزی جز نکات منفی نمی‌بینید. او با بزرگ‌ترین چالش زندگی‌اش مواجه است. یا باید شکست را بپذیرید و یا راه‌حلی پیدا کند و نجات بیابد. این‌چنین او به قانون غر زدن ممنوع! می‌رسد. هوپ می‌خواهد با انرژی و افکار مثبت به جنگ مشکلات برود.

جان گوردون (Jon Gordon) در کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست (The No Complaining Rule) سعی می‌کند در خلال داستان شرکتی که در حال فروپاشی است، به ما یادآوری کند که یکی از مشکلات اصلی خیلی از سازمان‌ها افکار منفی یا به قول خودش، انرژی منفی آن‌هاست. گوردون در مقدمه این کتاب اشاره می‌کند که این ایده را تا حدی از زندگی خودش الهام گرفته. خود او به شدت منفی‌باف بود و از همه‌چیز شکایت می‌کرد تا جایی که روزی همسرش تهدیدش کرد که یا تغییر می‌کند و یا از هم جدا می‌شوند. همین تلنگری به گوردون زد تا سعی کند در افکارش تجدیدنظر کند. او اعتقاد دارد که انرژی منفی می‌تواند سازمان را از درون نابود کند. مانند یک بیماری‌ که پنهانی و درونی رشد کرده و اگر دیر متوجه شوند، کل بدن را فرامی‌گیرد و نابود می‌کند، غر زدن و شکایت کردن هم اگر کنترل نشود، می‌تواند کل سیستم را متلاشی کند.

جان گوردون به جنبه‌های مثبت شکایت کردن هم اشاره می‌کند. مثلاً گاهی که مشتریان از خدمات یا محصول شکایت می‌کنند، می‌تواند باعث بهبود کیفیت شود. یا گاهی غر زدن کارمندان می‌تواند به تحول و تغییرات سازمانی منجر شود. او در کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست، می‌خواهد به مخاطبش بگوید که در وهله‌ی اول باید جلوی منفی‌بافی را گرفت و بر آن غلبه کرد. پس‌ از آن، با نگرش مثبت و خوش‌بینانه باید به سراغ مسائل و مشکلات رفت. اینچنین می‌توان الهام‌بخش بود و به دیگران انگیزه و امید داد.

کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست به کمک شیوه‌ی داستانی‌اش مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند و نکات کاربردی‌اش را به شکلی غیرمستقیم به خواننده ارائه می‌دهد. همین ویژگی باعث شده که کتاب حاضر بسیار تأثیرگذار باشد. انتشارات لیوسا این اثر را با ترجمه‌ی فیروزه مهرزاد به بازار کتاب ارائه کرده است.

نکوداشت‌های کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست

• از قطار شکایت پیاده شوید و این کتاب را بخوانید! (کن بلانچارد، نویسنده)

• غُر زدن یکی از بزرگ‌ترین معضلات کسب‌وکار امروز است که می‌تواند باعث کاهش کارایی تیم و سازمان شود. جان گوردون در این کتاب پادزهر آن را نشان می‌دهد. (کن فیشر، مدیر و نویسنده)

• در دنیایی که ظاهراً همه به نیمه‌ی خالی لیوان نگاه می‌کنند، جان گوردون در کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست، طرح روشنی پیش چشم ما می‌گذارد که به ما کمک می‌کند بهترین خودمان باشیم. (ناتان ویتاکر، نویسنده)

کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این اثر را می‌توان به مدیران، رهبران و همه‌ی کسانی که می‌خواهند در تیم‌ و سازمانشان انرژی مثبت ایجاد کنند، توصیه کرد.

با جان گوردون بیشتر آشنا شویم

جان گوردون (متولد 1971) مشاور، سخنران و نویسنده‌ی اهل آمریکاست که بیشتر به خاطر کتاب بسیار موفق و پرفروشش، «اتوبوس انرژی» شناخته می‌شود. این کتاب میلیون‌ها جلد فروش داشته و به چندین زبان ترجمه شده. گوردون عموماً در زمینه‌ی مدیریت، رهبری، فروش و کار تیمی فعالیت دارد و به سازمان‌ها و افراد مختلف مشاوره می‌دهد. او بیش از 20 کتاب برای بزرگسالان و کودکان نوشته که حدوداً نیمی از آن‌ها جزو پرفروش‌ترین آثار سال بودند. «کوسه و ماهی گلی»، «قدرت یک تیم مثبت» و «یک نجار» از مشهورترین کتاب‌های تألیفی او هستند.

در بخشی از کتاب مثبت یا منفی انتخاب با شماست می‌خوانیم

و دختر هفده‌ساله‌ى پر شر‌ و‌ شور او این‌طور ادامه داد: «زندگى‌ات شده غر زدن. وارد خانه مى‌شوى و درباره‌ى کارت غر مى‌زنى، از همه‌ى کسانى که براى شکایت نزدت مى‌آیند شاکى هستى. بعد تلفنى با مادربزرگ و خاله پم صحبت مى‌کنى و تمام شب برایشان غر مى‌زنى که از وقتى پدر ما را ترک کرده چه زندگى سختى داشته‌اى. ولى مامان، پدر تنها تو را ترک نکرده، تو از زندگى کردن با ما متنفرى. اگر من غرغرو هستم به این دلیل است که معلم خوبى مثل شما دارم.»

هوپ نتوانست جوابى بدهد. قطعاً لورن، دختر مادرش بود. هوپ با خود فکر کرد، هر کارى که با مادرم کردم دارد سرم مى‌آید. آن شب او یک لیوان آب خورد و خودش را در اتاق حبس کرد. به شوهر سابقش فکر مى‌کرد که به‌خاطر زن دیگرى ترکشان کرده بود، به بدهى‌هاى کارت اعتبارى که برایشان باقى گذاشته بود و به صورتحساب‌هایى که روى میزش تلنبار شده بود. شب گذشته آن‌قدر گریه کرد تا خوابش برد و امروز با مشکلاتى چون حالت‌هاى منفى و باترى‌هاى سوخته روبه‌رو شده بود. در مسیر خانه به آنچه شب گذشته اتفاق افتاده بود فکر مى‌کرد، در شگفت که کجاى کارش اشتباه بوده. درحالى‌که به آسمان نگاه مى‌کرد مشت‌هایش را گره کرد و گفت: «دیگه چه برنامه‌اى براى من دارى؟» هنگامى که ترافیک کمى سبک شد، هوپ همه‌ى موارد منفى را مرور کرده بود؛ او در ازدواجش شکست خورده بود و حالا سعى داشت کارش را حفظ کند. روابط او با دخترش به بن‌بست رسیده بود و چه کسى مى‌دانست که فردا نتیجه آزمایش پزشکى‌اش چه مى‌شود. حالا توقعاتى که دن از او داشت بماند، دلش نمى‌خواست امشب به خانه برود و دوباره با دخترش بجنگد و اصلاً دلش نمى‌خواست فردا سر کار حاضر شود.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
1. هوپ
2. در آستانه سقوط
3. اخلاقیات
4. زنگ خطر
5. مشکل واقعى
6. ترافیک
7. گفتگو
8. هزینه‌ى منفى‌گرایى
9. مى‌توانست بدتر هم باشد
10. سرطان
11. جاده مثبت
12. روزه غر نزدن
13. سه ابزار غر نزدن
14. بى‌خبرى خود، خبر خوبى است
15. اصول موفقیت
16. وبلاگ‌نویس‌ها
17. باغبان
18. جمعه
19. جلسه
20. اصول مثبت
21. سؤالات
22. ترافیک بیشتر
23. یکشنبه
24. دوشنبه
25. هوپ قانون غر نزنید را با دیگران در میان مى‌گذارد
26. برنامه‌اى قابل اجرا
27. طرحى براى موفقیت
28. هوپ اخبار را دریافت کرد
29. شش ماه بعد
30. همه چیز مرتب است
31. قوانینى براى غر نزدن