معرفی و دانلود کتاب مدرسه‌ی عجیب و غریب 11: خانم اسپاک، ناظم ترسناک

معرفی کتاب مدرسه‌ی عجیب و غریب 11: خانم اسپاک، ناظم ترسناک

آیا حاضرید برای به دست آوردن خوشمزه‌ترین شکلات‌های دنیا جانتان را به خطر بیاندازید؟ کتاب مدرسه‌ی عجیب و غریب 11: خانم اسپاک، ناظم ترسناک از دن گاتمن داستان گروهی از دانش‌آموزان است که در شب هالووین تصمیم می‌گیرند به خانه ناظم مدرسه بروند، زنی جادوگر و عجیب که بهترین هدیه‌ها را به کودکان می‌دهد اما هیچکس تا امروز داخل خانه او را ندیده است... .

موضوع کتاب مدرسه‌ی عجیب و غریب 11: خانم اسپاک، ناظم ترسناک:

هالووین نزدیک است و‌ ای جی و دوستانش طبق رسمی که در کشورشان دارند، باید با یک سبد به خانه‌های همسایه بروند و از آن‌ها شکلات درخواست کنند. در این شب خانه‌ای که بهترین آب نبات‌ها و شکلات‌ها را دارد همیشه اولین انتخاب است، البته اگر خانم اسپاک را در نظر نگیریم! دن گاتمن در کتاب خانم اسپاک، ناظم ترسناک (Mrs Patty Is Batty) ‌ای جی را به خانه ناظم زن عجیب و مرموز مدرسه می‌برد که شایعات بسیاری پشت سرش گفته می‌شود:

او گوشواره‌هایی با طرح اسکلت به گوش‌هایش آویزان می‌کند، به تار عنکبوت علاقه خاصی دارد و روی میز کارش عنکبوت نگه می‌دارد. هیچکس خانواده خانم اسپاک را ندیده و بعضی‌ها می‌گویند تنها همراه او، شبح همسر مرده‌اش است که بعد از مرگ در خانه مخوف آن‌ها زندانی شده است..... شایعه‌ها زیادند و هیچکس درباره درستی آن‌ها مطمئن نیست، اما همه می‌دانند که خانم اسپاک، صاحب بهترین شکلات‌های دنیا است. به همین دلیل‌ ای جی و دوستان نترسش تصمیم می‌گیرند امسال از خانم اسپاک هم تقاضای شکلات کنند، اما خبر ندارند که امشب قرار است به ترسناک‌ترین شب زندگی شان تبدیل شود....

درباره مجموعه داستان کودک مدرسه‌ی عجیب و غریب:

این سریِ جذاب برای اولین بار در سال 2004 به انتشار رسید و به سرعت محبوب دل بچه‌ها شد. تمامی ماجراها در عناوین گوناگون این مجموعه، در مدرسه‌ای اتفاق می‌افتد که معلم‌هایش آدم‌هایی عجیب و دانش‌آموزانش بچه‌هایی سربه‌هوا هستند. معمولاً در هر داستان یکی از معلم‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد و قصه پیرامون او می‌چرخد. شخصیت اصلی مجموعه مدرسه پرماجرا پسری به نام ای. جی (A. J) است که از مدرسه تنفر دارد اما ناچار از تحمل آن است.

بد نیست این را هم بدانید که تاکنون 23 میلیون نسخه از داستان‌های این مجموعه در سراسر جهان به فروش رفته است؛ رقمی که در نوع خود حیرت‌انگیز به شمار می‌رود.

کتاب مدرسه‌ی عجیب و غریب 11: خانم اسپاک، ناظم ترسناک مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این داستان را به کودکان 7 تا 12 سال که علاقه‌مند به داستان‌های ترسناک و هیجان‌انگیز هستند، پیشنهاد می‌کنیم.

با دن گاتمن بیشتر آشنا شویم:

دن گاتمن (Dan Gutman) نویسنده پرفروش نیویورک تایمز است. او برای گروه‌های سنی کودک، نوجوان و بزرگسال کتاب نوشته اما بیشتر به دلیل داستان‌های کودکش شناخته می‌شود. آثار این نویسنده‌ی آمریکایی تا امروز نزدیک به 30 میلیون نسخه فروش داشته‌اند و جزء محبوب‌ترین آثار کودک و نوجوان به شمار می‌روند. جالب است بدانید گاتمن توانسته در نظرسنجی خوانندگان آمریکایی، بارها جایزه بهترین کتاب ایالتی را به دست بیاورد که بیشتر این افتخارات را به مجموعه مدرسه‌ی عجیب و غریب مدیون است.

در بخشی از کتاب مدرسه‌ی عجیب و غریب 11: خانم اسپاک، ناظم ترسناک می‌خوانیم:

وقتی داشتیم لوله‌ی دستمال توالت را از توی کوله‌مان درمی‌آوردیم، یواش به رایان گفتم: «روی زمین تف نکنی.»

رایان پرسید: «چرا تُف نکنم؟»

گفتم: «تو که نمی‌خواهی مدرک دی اِن اِی از خودت به جا بگذاری. آن‌ها تُف‌مان را می‌برند و آزمایش می‌کنند و ثابت می‌کنند که مال ماست.»

رایان تأیید کرد: «آره، فکر خوبی است.»

من توی برنامه‌ی بچه‌های باهوش و بااستعداد هستم، برای همین، مدام از این‌جور فکر‌های بکر به ذهنم می‌رسد. آندریا هم توی برنامه‌ی بچه‌های باهوش و با‌استعداد هست. (البته تعجبی ندارد.)

توی باغچه‌ی جلویی خانه‌ی آندریا، یک درخت خیلی بزرگ بود که یک‌عالمه شاخه داشت و جان می‌داد برای آویزان کردن دستمال توالت. تصمیم گرفتیم اول دستمال توالت را روی شاخه‌های بالایی بیندازیم. بعد آن را بکشیم روی شاخه‌های پایینی تا همه‌ی درخت را بپوشاند.

وقتی جای مناسب ایستادیم، گفتم: «خیلی خب، حاضری... هدف... آتش!»

من با تمام زورم لوله‌ی دستمال توالت را پرت کردم. رایان هم همان‌موقع لوله‌ی دستمال توالت خودش را پرت کرد. هر دو لوله به‌طرف درخت به پرواز درآمدند. اما فقط یک مشکل پیش آمد. دستمال‌ها باز نشدند!

یکی از دستمال‌ها خورد به خانه‌ی آندریا. آن یکی دستمال هم جایی لایی شاخه‌های درخت گیر کرد و پایین نیامد. حال‌مان گرفته شد!

رایان پرسید: «کجای کارِمان ایراد داشت؟»

گفتم: «حدس می‌زنم باید قبل از پرت کردن کمی بازشان می‌کردیم.»

رایان گفت: «حالا داری این را می‌گویی!»

خیال داشتیم دستمال توالت را برداریم و دوباره امتحان کنیم. ولی یک‌دفعه چراغی توی خانه‌ی آندریا روشن شد و آندریا سرش را از پنجره آورد بیرون. من و رایان پشت درخت قایم شدیم.

رایان یواش گفت: «هیس‌س! فکر نکنم ما را دیده باشد.»

آندریا هوار کشید: «بابا! یک نفر آن بیرون دارد به خانه‌ی ما چیزمیز پرت می‌کند!»

به رایان گفتم: «فرار کن!» هر دو پا به فرار گذاشتیم و تا خانه یکنفس دویدیم.

فهرست مطالب کتاب

1: شب شیطونی و بازیگوشی
2: تزئین خانه‌ی آندریا، با دستمال توالت
3: سه مرده‌ی متحرک
4: ملکه‌ی بی‌لباس
5: من به مدرسه حکومت می‌کنم!
6: موز غول‌پیکر و فضانوردان دوسر
7: هیولای هالووین!
8: ترسناک‌ترین، هولناک‌ترین، مزخرف‌ترین و حال‌به‌هم‌زن‌ترین موجودی که سر و کله‌اش روی زمین پیدا شده
9: خانه‌ی عجیب و غریب خانم اسپاک
10: ماروین، مومیایی بی‌سر