معرفی و دانلود کتاب من لودویگ هستم!

معرفی کتاب من لودویگ هستم!

این کتاب شکلاتی است. یک کتاب خوش‌بو و خوش‌مزه که درست مثل یک استکان شکلات داغ کنار پنجره‌ی باران‌خورده، حسابی می‌چسبد آدم را گرم می‌کند. کتاب من لودویگ هستم! نوشته‌ی باربارا رز داستان پسربچه‌ای است که در آستانه‌ی ورود به مدرسه، درگیر دنیای پرهیجان، عجیب و ناشناخته‌ی بزرگ‌تر شدن، می‌شود؛ دنیایی که پر است از مدادرنگی‌های از ته تراشیده، قورباغه‌های فراری، کوله‌پشتی‌های پر از خوراکی و بچه‌هایی که گاهی مهربان هستند و گاهی هم نیستند.

درباره‌ی کتاب من لودویگ هستم!

اینجا دنیای لودویگ است؛ پسربچه‌ی پنج سال و نه ماه‌ای که حالا قرار است برای اولین‌بار به مدرسه برود. بعد از آن، از روی هزار تا اولینِ دیگر هم، دانه‌دانه بپرد. خریدن اولین کوله‌پشتی، خریدن یک بسته‌ی تمام‌وکمال و خوش‌رنگ‌وآب مدادرنگی، رفتن به مدرسه، دوست پیداکردن، بازی‌کردن در حیاط مدرسه، نشستن روی نیمکت کوچک کلاس، یادگرفتن اولین کلمه‌ها، کشیدن اولین نقاشیِ مدرسه‌ای، و گفتن خانم اجازه؟ با صدای خجالتی... و ماجراهای لودویگ در کتاب من لودویگ هستم! (Ich bin Ludwig!) نوشته‌ی باربارا رز (Barbara Rose)، درست از همین‌جا شروع می‌شود؛ از دل همین لحظه‌های ساده و دوست‌داشتنی.

لودویگ یک چیزهایی را خیلی دوست دارد و در کنارش هم از یک‌سری چیزها حسابی بدش می‌آید. مثلاً او دوست ندارد با کیف قرمز و پروانه‌ایِ خواهر بزرگترش توی مدرسه آفتابی شود؛ به جایش عاشق یک کیف آبی شده که رویش عکس یک عالم هواپیما کشیده‌اند. تازه، کیف هواپیمایی‌اش جیب مخفی هم دارد، برای قایم‌کردن بیسکویت‌های مربایی یا نقشه‌های سرّی برای ساخت خانه‌های درختی.

در این کتاب، ماجراجویی‌های لودویگ تمامی ندارد و همه‌چیز مثل جادو پیش می‌رود؛ از پروژه‌ی ساخت ایستگاه سفینه‌های فضایی و باغ‌وحش و حمام ساحلی بگیر، تا تمرینِ نقش درخت در گروه تئاتر... مدرسه می‌شود یک دنیای رنگارنگ و پر از خیال؛ جایی که بچه‌ها با هم دوست می‌شوند، بازی می‌کنند، نقشه می‌کشند، قهر و آشتی دارند، خانه‌ی درختی می‌سازند، نمایش اجرا می‌کنند، کاردستی می‌سازند و هزارتا کار شگفت‌انگیز دیگر در کنار هم راه می‌اندازند. خلاصه که هر روز در مدرسه برای لودویگ یک ماجراجویی تازه است؛ پر از هیجان، یادگیری، خنده، ترس‌های کوچک و پیروزی‌های بزرگ.

باربارا رز، داستان را از زبان خود لودویگ روایت می‌کند؛ بی‌واسطه، با همان صداقت و شیرینی کودکانه‌ای که نه چیزی را پنهان می‌کند، نه زیاد جدی می‌گیرد. نگاه او به دنیای بزرگ‌ترها پر از کنجکاوی، اعتراض‌های بامزه و استدلال‌های شیرین است. یکی از نکات ارزشمند دیگر کتاب این است که اجازه می‌دهد بچه‌ها خودشان احساس کنند، بفهمند و رشد کنند و مفاهیمی مثل دوستی، تفاوت‌های فرهنگی، تنهایی، اعتماد، ابراز احساسات و مسئولیت‌پذیری، به نرمی در دل ماجراها جا گرفته‌اند، بی‌آنکه جلب‌توجه کنند. این کتاب را می‌توانید با ترجمه‌ی مهدیه متقی از کتاب‌های پرنده آبی گروه کودک‌ونوجوان انتشارات علمی‌وفرهنگی بخوانید.

کتاب من لودویگ هستم! برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب من لودویگ هستم انتخابی ایدئال برای بچه‌های 6 تا 8 ساله است؛ به‌ویژه آن‌ها که در آستانه‌ی رفتن به مدرسه‌اند یا سال اولی هستند. برای والدینی که می‌خواهند دنیای درونی فرزندشان را بهتر بشناسند هم می‌تواند کتابی دل‌نشین و الهام‌بخش باشد. اگر دنبال داستانی هستید که کودک را بخنداند، گاهی بغضی در گلویش بیندازد و درعین‌حال چیزی عمیق و واقعی به او بدهد، این کتاب همان است.

در بخشی از کتاب من لودویگ هستم! می‌خوانیم

من و ینز کوله‌پشتی بر دوش روی صندلی‌های کوچک وسط مهدکودک نشسته بودیم.
خانم لوتس مربی مهدکودک پرسید که نمی‌خواهیم کوله‌پشتی‌هایمان را دربیاوریم.
راستش نمی‌خواستیم، ولی خانم لوتس مجبورمان کرد.
حالا حس بدی دارم. مثل سیب از وسط نصف شدم. نصف بچه‌های مهدکودک و نصف دیگر بچه‌های مدرسه. ولی نه کامل !
وسایل مدرسه‌ام قشنگ هستند، ولی در مهدکودک قسمت خانه‌سازی هست و من همه‌ی بچه‌های گروه را می‌شناسم.
دلم شور می‌زند.
خانم لوتس می‌گوید: «ما فقط امروز اجازه داریم بیاییم و دیگر نباید بیاییم.»
مدام می‌گوید: «بچه‌های بزرگ من» و روی لپ ما دست می‌کشد. بدجور قلقلک می‌آید.
من و ینز بچه‌های بزرگی هستیم، ولی فقط امروز.