معرفی و دانلود کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش
برای دانلود قانونی کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش
گلوله کاموایی یکی از شیطونترین و بامزهترین چیزمیزهای دنیاست؛ هم گرد و قلمبه است، هم نرم و پشمی و هم خوشگل و رنگیرنگی... کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش نوشتهی مینو همدانی زاده، قصهی گلولهکامواهای رنگارنگ مامانبزرگی است که نشسته لب حوضِ وسط حیاط خانه و برای خودش مشغول شالگردن بافتن است.
دربارهی کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش
قشنگترین شالگردن دنیا در حال بافتهشدن است و سه کاموای قرمز و سبز و سفید نشستهاند روی دامن مادربزرگ و کِیفشان کوک است که چیزی نمانده به هم گره بخورند و تبدیل به شالگردن شوند. همانطور که مادربزرگ مشغول بافتن است، کمکم خسته میشود، پلکهایش سنگینی میکند، یک خمیازهی جانانه میکشد و یکمرتبه خوابش میبرد. حالا اینجاست که بازیها و شیطنتهای گلولهکامواها شروع میشود و مینو همدانیزاده در کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش ما را به یک ماجراجویی کاموایی حسابی میبرد.
گلوله کاموای سبز میرود بالای درخت و جای لانهی کلاغها مینشیند، گلوله کاموای سفید مثل یکتکه ابر شروع میکند به پرواز توی هوا. گلوله کاموای قرمز هم میافتد توی حوض آب و خودش را شکل یک ماهی کاموایی بزرگ میکند و با بقیهی ماهیها میگوید و میخندد و گرم میگیرد. بعدش هم سهتایی به هم گره میخورند و کلی بازی و شوخی و خنده راه میاندازند و اینقدر بازی میکنند و دور خودشان میچرخند که چیزی نمانده از حال بروند. آنوقت است که برمیگردند توی بغل گرمونرم و مهربان مادربزرگ و جوری که کسی شک نکند، همان جا کنار هم مرتب و منظم و بیصدا مینشینند.
کامواها شاد و سرخوش و رها هستند. آنها بازی میکنند، قل میخورند و میخندند و وقتش که شد به زیبایی هرچهتمامتر به آغوش گرم کسی که منتظرشان است، برمیگردند... زبان داستان، صمیمی، لطیف و پر از تصویرهای دلنشین است و نویسنده با نگاهی کودکانه و همگام با ذهن خیالپردازِ بچهها، ماجراهای داستان را رقم میزند. این کتاب با تصویرگریهای جذاب فرشته غازیراد از کتابهای پرنده آبی گروه کودکونوجوان انتشارات علمیوفرهنگی به انتشار رسیده است.
کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای کودکان ردهی سنی 6 تا 8 سال مناسب است. کافی است بچهها با ذهن داستانسازشان دل به چند گلوله کاموای رنگی بسپارند تا حسابی بالا و پایین بپرند و همراه کامواها بادبادک و ماهی و ابر شوند و یکدنیا بازی و خنده و خاطره بسازند.
در بخشی از کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش میخوانیم
مادر بزرگ خمیازهای کشید و کمی جابهجا شد.
گلولهی کاموای سفید آهی کشید؛ معلوم بود که از بیکاری خسته شده است؛ آن وقت از دامن مادر بزرگ قل خورد و افتاد پایین و رفت.
باد تندی وزید و کاموای سفید را که باز شده بود با خودش بالا برد.
کاموا از شوق و ذوق میخندید و از این طرف به آن طرف میپرید و مثل ابر،
هر لحظه خودش را به یک شکلی در میآورد.
کاموای سبز از بالای درخت چشمش به کاموای سفید افتاد و داد زد کمک، کمک!
اما کاموای سفید آنقدر مشغول جستوخیز و بازی بود که چیزی نشنید.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سه گلوله کاموای بازیگوش |
نویسنده | مینو همدانی زاده |
ناشر چاپی | انتشارات پرنده آبی |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 26 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-121-231-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان سرگرم کننده کودک، کتابهای کودک 6 تا 8 سال |