معرفی و دانلود کتاب هیس

معرفی کتاب هیس

کتاب هیس نوشته محمدرضا کاتب احتمالاً یکی از چالش‌برانگیزترین و پیچیده‌ترین رمان‌ها در ادبیاتِ معاصر ایران است. این رمان که جایزه ویژه منتقدان را در سال 1379 دریافت کرده، به طور کلی به مسائل فلسفی، انسانی و روان‌شناسی، اما با ساختاری غیرخطی و با زبان خاص خود می‌پردازد.

درباره‌ی کتاب هیس

خود نویسنده، محمدرضا کاتب، درباره‌ی کتاب هیس می‌گوید که هر اتفاقی در آن به نگاه شما بستگی دارد؛ از تحلیل گرفته تا نتیجه‌ی داستان. نویسنده‌ای که در اواسط داستان می‌میرد تا کسی که داستان را به پایان می‌رساند شما باشید. همان قدر که خواندن این جمله عجیب است احتمالاً خواندن این رمان از محمدرضا کاتب هم عجیب و دگرگون‌کننده باشد. کتاب هیس بیشتر یک سفر مبهم در مه و تاریکی به دنیای پیچیده و درهم ذهن نویسنده است. محمدرضا کاتب در این اثر، ماجراهایی درهم و برهم از مرگ، هویت و هوس را روایت کرده تا خواننده را به تفکر درباره‌ی معنای زندگی و مرگ وادار می‌کند.

در یک کلام می‌توان گفت کتاب هیس، به استقبال مرگ رفتن سه شخصیت را روایت می‌کند. آن چیزی که در این رمان به قطعیت دیده می‌شود ابهام در سراسر آن است. شما با خواندن این رمانبه همه چیز، ازجمله چگونگی مرگ شخصیت‌ها شک خواهید کرد. کتاب هیس علی‌رغم پیچیده بودن، جملاتی تأمل‌برانگیز دارد. در جایی یکی از شخصیت‌ها می‌گوید «با چشم‌های باز مردن یک جور انتقام گرفتن از زنده‌هاست...». چنین دیالوگ‌هایی می‌تواند تا مدت‌ها ذهن خواننده را درگیر کند.

مرگ، هوس و شناخت هویت، سه محور اصلی این کتاب هستند که در قالب داستان‌های پیچیده از زبان سه شخصیت اصلی روایت می‌شود که همگی در پی هویت خود و مواجهه با مرگ و هوس هستند. فضای سوررئال و زبان پیچیده‌ای که محمدرضا کاتب در این کتاب خلق کرده، باعث می‌شود که خواننده بیشتر از آنکه درگیر داستان خطی معمول رمان شود، به جزئیات فلسفی و روان‌شناسانه‌ی آن توجه کند.

شما در بخشی از کتاب هیس شاهد نقطه‌چین‌هایی هستید که به نظر می‌رسد محمدرضا کاتب خواسته آن‌ها به‌عنوان پاورقی‌هایی در داستان در اختیار خواننده قرار گیرد. در کنار سه داستان اصلی که مربوط به سه شخصیت اصلی است، داستان‌های دیگری نیز وجود دارد. همچنین نویسنده بارها به شکل‌های مختلف از خواننده می‌خواهد تا روایت را خود برعهده بگیرد.

یکی دیگر از نکات بارز کتاب هیس که انتشارات ققنوس آن را منتشر کرده، خشونت بی‌حدوحصر آن در بعضی از قسمت‌ها بوده که از دید مخاطبان هم پنهان نشده است. همین ویژگی‌ها در کنار هم این رمان را به اثری سخت‌خوان تبدیل می‌کند که نویسنده تلاش کرده تا با استفاده از تکنیک‌های خلاقانه به آن عمق بیشتری دهد.

کتاب هیس برای چه کسانی مناسب است؟

رمان هیس برای خوانندگانی که به ادبیات تجربی، روایت‌های چندلایه و سبک‌های زبانی نوآورانه علاقه دارند مناسب است. اگر از رمزگشایی مفاهیم فلسفی و کاوش در ذهنیت شخصیت‌ها لذت می‌برید، این کتاب ذهن شما را درگیر خواهد کرد.

در بخشی از کتاب هیس می‌خوانیم

یک چیزى، یک نیرویى مرا توى چنگ خودش گرفته بود و هُلم مى‌داد سمت او و سمت پنج درى. عاقبت طاقت نیاوردم اسم کتاب را گذاشتم روى پنج درى. چون آن‌جا بود که خودم را شناختم. آن‌جا بود که دیدم که هستم و چه مى‌خواهم: گاهى که بعد از او مى‌رسیدم خانه، بى‌صدا از پله‌ها با یک آبکش انار شسته مى‌رفتم پایین: نوک پا مى‌رفتم. مزه‌اش به این بود که اختر نفهمد من آمده‌ام. مى‌رفتم پشت یکى از درها و سرک مى‌کشیدم توى اتاق و نگاه مى‌کردم و گوش مى‌ایستادم ببینم چه کار مى‌کند اختر توى تنهایى‌اش. گاهى با خودش حرف مى‌زد، گاهى هم با یک مرد خیالى که اسمش را گذاشته بود جهان‌شاه. یک حرف‌هایى بهش مى‌زد که هیچ وقت جرئت نمى‌کرد به من بگوید.

هر کس توى تنهایى، یک دنیایى دارد سواى از بقیه. یک حالتى است اصلاً. انگار از تنهایى آدم دیوانه مى‌شود و تا یک نفر را مى‌بیند باز عقل به سراغش مى‌آید.

«توى تنهایى، هرکس مثل خودش است و توى جمع مثل دیگران...»

گاهى سماور را خودم آتش مى‌کردم گاهى اختر. گاهى که حالم خوب بود استکان‌ها را مى‌شستم و چایى مى‌ریختم و مى‌نشستیم به اختلاط کردن. یعنى بعد از یک مدتى این جورى بود چون اوایل مخصوصا وقت چایى خوردن که مى‌دانست حالم خوب است برایم آواز مى‌خواند.

به مرور اختر بهم خو کرد و خانه پدرى و دوستان دوران دبیرستان و اکرم و آرزوهایى را که داشت فراموش مى‌کرد: مى‌گفت، مى‌خندید، طورى برایم عشوه مى‌آمد و سر یک چیز کوچک باهام قهر و آشتى مى‌کرد که انگار سى سال است با هم زن و شوهر بودیم. واقعابعضى موقع‌ها فراموش مى‌کرد کجاست، رابطه‌اش با من چیست و من براى چه آورده‌امش توى آن بازى.

فهرست مطالب کتاب

حکایت سفر و شبانه یکم:/ حکایت سفر:/ تجلى:/ قدمگاه:/ خانه آرامش
حکایت سفر و شبانه دوم:/ شبانه دوم:/ مائده:/ زروان:/ خنجر و شمایل
حکایت سفر و شبانه دوم: حکایت/ سفر:/ ریواس:/ خشم:/ خنجر و شمایل:/ ساعت هفت و پنجاه و نه دقیقه
حکایت سفر و شبانه سوم:/ سفر و شبانه سوم:/ تابعه:/ فعل‌هاى معلوم فعل‌هاى مجهول:/ لوح محفوظ:/ ریواس
حکایت سفر و شبانه یکم:/ شبانه یکم:/ قدمگاه:/ بیت معمور: حکایت و شبانه یکم
اَرِنى:/ تیه:/ درد:/ روبرو:/ دل:/ شبیه خوانى
حکایت سفر و شبانه چهارم:/ چهارم:/ شبیه‌سازى:/ سُدره
حکایت سفر و شبانه یکم:/ حکایت:/ قدمگاه:/ بیت معمور:/ هوم:/ ادامه
ضمیمه
ضمیمه
ضمیمه
ضمیمه سوم
ضمیمه