معرفی و دانلود کتاب پایکوبی: مجموعه داستان

معرفی کتاب پایکوبی: مجموعه داستان

سردرگمی میان خیالات و آنچه که در حال وقوع است ویژگی بارز شخصیت‌های اصلی داستان‌های کوتاه کتاب پایکوبی نوشته محمد کشاورز محسوب می‌شود. داستان شهود از این کتاب برنده جایزه ادبی گردون شده است.

درباره کتاب پایکوبی:

این مجموعه 11 داستان کوتاه با عناوین و موضوعات منحصر به فرد دارد که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:

شهود: زنی بی‌حجاب وارد میدان اصلی شهر می‌شود، این اتفاق باعث شگفتی تمام کاسبان محل می‌گردد و هر کدام از آنان تصویر متفاوتی از این اتفاق را در ذهن خود می‌سازند.

طعمه: بارانی سیل‌آسا بر شهر باریده است، تمام معابر بسته شده‌اند و آذوقه‌ای به شهر نرسیده و مردم 40 روز است که گوشت نخورده‌اند تا اینکه اتفاق عجیبی رخ می‌دهد.

دل گمشده: این داستان به عباس معروفی تقدیم شده است و ماجرای نقاشی را حکایت می‌کند که باید بر اساس گفته‌ها و توصیفات یک جوان افغانی، چهره‌ای از معشوق او را بکشد.

شب شغال: این داستان درباره مردی است که همسرش را وادار می‌کند تا جای یک گنج خیالی را به او نشان بدهد.

پایکوبی: پس از اینکه نواختن ساز ممنوع می‌شود، زندگی بر خانواده‌ای که روزگار خود را از طریق نوازندگی می‌گذرانند دشوار می‌شود، آن‌ها سعی می‌کنند خود را به طریقی با شرایط وفق بدهند.

مهم‌ترین ویژگی این اثر بی‌ادعا بودن آن است. منظور از این بی‌ادعایی آن است که نویسنده می‌کوشد با بیان و لحنی ساده در سبکی رئالیستی داستان را روایت کند و از هرگونه زیاده‌گویی یا تأکید بیش از حد پرهیز کند. ویژگی دیگر این کتاب نثر آمیخته با طنز آن است که به طور نامحسوس و تعلیق آمیز، برخی از معضلات اجتماعی را مورد نقد قرار می‌دهد و اثرگذاری بیشتری بر ذهن و روان شما دارد. بیشتر داستان‌ها و اتفاقات این کتاب در مناطق جنوبی ایران رخ می‌دهد. با وجود اینکه کشاورز اهل شیراز است، اما توصیفات و نگارش او نشان‌دهنده آشنایی‌اش با جغرافیا و فرهنگ آن منطقه است.

کتاب پایکوبی مناسب چه کسانی است؟

مطالعه این کتاب به علاقه‌مندان به ادبیات معاصر ایران و داستان‌های کوتاه پیشنهاد می‌شود.

با محمد کشاورز بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده معاصر ایرانی در سال 1337 در شیراز متولد شد. کشاورز به مدت یک سال سردبیری مجله عصر پنجشنبه را بر عهده داشت. کتاب پایکوبی نخستین مجموعه داستانی است که در سال 1374 از او منتشر و با استقبال خوبی از سوی خوانندگان و منتقدان مواجه شد. پس از آن دو مجموعه داستانی دیگر به نام‌های «بلبل حلبی» و «روباه شنی» از محمد کشاورز منتشر شد. کتاب «بلبل حلبی» در سال 1384 برنده جوایز متعددی چون جایزه ادبی اصفهان، فرهنگ پارس و جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی شد. مجموعه داستان «روباه شنی» که در سال 1395 برای نخستین بار انتشار یافت، در سی و چهارمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، به عنوان کتاب سال ایران انتخاب شد.

در بخشی از کتاب پایکوبی می‌خوانیم:

دستی به فرمان دوچرخه دستی به کمر، بغل چرخ چاه ایستاد. نگاه کرد به ایوان کوچک و دودزَده و به خوبیارچنگی که چکش‌به‌دست خم شده بود روی تابوت چوبی. یقین همه‌ی حواس چنگی به بند‌و‌بست کردن شکستگی‌های تابوت بود که صدای یاالله و سلام را نشنید و لابد زن شنیده بود که ترکه را در هوا نگه داشت و از پشت تل پریشان پشم گردن کشید و با همان ترکه به شوهرش اشاره کرد و خبرش داد «نگاه کن! امان‌الله سیف‌آبادی آمده.»

امان‌الله دوچرخه‌اش را تکیه داد به دیوار حیاط و لبخند‌به‌لب، سلام دیگری داد و پیش رفت.

خوبیارچنگی سر از گودی تابوت برداشته بود و داشت بلند می‌شد. دهانش تلخ و تاریک باز شد و میخی از گوشه‌ی لبش افتاد توی تابوت و صدا داد. دستپاچه لبخند کم‌رنگی به لب آورد و با امان‌الله سلام و احوال‌پرسی کرد. «به‌به ماشالله چه نونوار کرده‌ی پدر داماد.»

امان‌الله در کت‌و‌شلوار نوِ قهوه‌ای بی‌اختیار تکانی به شانه‌ها داد و با نُک انگشت دو سه لکه‌ی خاک را از جای‌جای لباسش تکاند و با زن صاحبخانه که پیش پایش بلند شده بود، گرم سلام و احوال‌پرسی کرد. دستی به جیب کتش برد و دستمال هفت‌رنگ تاشده‌ای را درآورد و دراز کرد طرف او. «قابل شما رو نداره!»

فهرست مطالب کتاب

شهود
آخرین تصویر
طعمه
دل گم‌شده
تیغ و آینه
پرنده‌ی روشن
سرگیجه
آب و آتش
شب شغال
پایکوبی
مثل شب‌های دیگر