معرفی و دانلود کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی

عکس جلد کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی
قیمت:
۴۷,۵۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی

کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی به قلم عماد رضایی نیک رمانی برای نوجوانان است که آرزوهای پسری را برای حضور در تیم ملی فوتبال و رفتن به جام جهانی روایت می‌کند. نویسنده با توصیف یک‌سری بازی‌های بین محله‌ای که قهرمان داستان و دو دوست دیگرش در آن‌ها حضور دارند، کتاب را شروع می‌کند و بعدتر ماجراهای جالبی برای آن‌ها رخ می‌دهد که بسیار خواندنی هستند.

درباره‌‌ی کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی

کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی روایت آرزوهای سه پسر نوجوان است که عاشق فوتبال هستند و برای حضور در بازی‌های جام جهانی نقشه می‌کشند. داستان از یک روز تابستانی مرداد ماه آغاز می‌شود. سه دوست روی چمن‌های پارک محله‌شان دراز کشیده‌اند، آب‌ چمن‌پاش‌ها هر چند ثانیه سر و صورتشان را خیس می‌کنند و آن‌ها با لذت در حال حساب و کتاب کردن هستند که اگر تیم ملی فوتبال ایران در جام‌ جهانی 2014 حضور داشته باشد، هر کدام از آن‌ها در آن زمان تقریباً 24 ساله هستند و می‌توانند مهره‌ی تیم اصلی باشند. آن‌ها در سر رویا می‌بافند و با یکدیگر قرار می‌گذارند. هر کدامشان طرفدار یک بازیکن بزرگ و حرفه‌ای فوتبال است، سعی می‌کنند در بازی‌شان از آن‌ها الگو بگیرند و حتی ظاهر خود را شبیه به آن‌ها کرده‌اند. دیوید بکهام، آندری شوچنکو و داویدز. سه پسر برای خود شماره‌ی پیراهن انتخاب می‌کنند، بزرگ‌ترین دارایی‌شان کتانی‌هایی‌ست که با جمع کردن پول برای خود خریده‌اند و دنیای‌شان بسیار ساده اما زیبا و دوست‌داشتنی است.

معرفی و دانلود کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی

عماد رضایی نیک در کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی، دنیای نوجوانانی را توصیف می‌کند که شاید هر یک از ما روزی آن را تجربه کرده باشیم و به خاطر بیاوریم. رسول، آرش و قهرمان داستان در یک‌سری بازی‌های بین محله‌ای در حال رقابت هستند و قرار گذاشته‌اند که برنده‌ی آن مسابقات باشند. جایزه‌ی تیم برنده پنجاه هزار تومان پول نقد است و آن‌ها برای سهم خود از این جایزه نقشه‌ها کشیده‌اند. هر کدام قصد دارند با آن پول ناچیز چیزهایی بخرند؛ کتانی فوتبال، توپ، دستگاه بازی پلی استیشن و... . قهرمان داستان نگران است، چون مثل دو دوست دیگرش گل‌زن نیست و نمی‌تواند توپ را از خط دروازه عبور دهد، او مدام در دل دعا می‌کند که بتواند گل‌های بیشتری بزند. تیم‌هایی که در آن مسابقات شرکت می‌کنند، سه نفره هستند و اسم‌های جالب و خنده‌داری برای خودشان انتخاب کرده‌اند، عقاب‌های تشنه، کلاغ‌های گشنه و ... . بالاخره روز بازی فینال فرا می‌رسد و تیمِ شخصیت اصلی داستان همانطور که انتظارش می‌رفته، با گل خودش، برنده‌ی مسابقات می‌شود و سه پسر جایزه را به دست می‌آورند. شخصیت اصلی، پسر بی‌نام، بالاخره در مهم‌ترین بازی پایش به گل‌زنی باز می‌شود.

عماد رضایی نیک در ادامه ماجراهای جالب و هیجان‌انگیزی را از زندگی این سه پسر نقل می‌کند. ماجراهایی که با فوتبال گره خورده‌اند و خیال و آرزوهایی که همچنان در سر می‌پرورانند، رفتن به استادیوم فوتبال و دیدن فوتبالیست‌های محبوبشان از نزدیک، بازی دوستانه‌ی ایران و آلمان، دربی و... . داستان کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی آنقدر جذاب و گیراست که حتی بزرگسالان نیز از خواندنش لذت خواهند برد و شاید ساعاتی خوش را با یادآوری روزگار نوجوانی‌شان سپری کنند.

انتشارات کتاب کوله‌پشتی این رمان بسیار جذاب را برای نوجوانان منتشر و راهی بازار کتاب کرده است.

کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی برای چه کسانی مناسب است؟

مخاطب اصلی این کتاب، نوجوانان هستند اما قطعاً بزرگسالان نیز از خواندنش لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی می‌خوانیم

بازی دوم را جلوی تیم «وحشی‌های کوچه‌ی نوزدهم» به‌راحتی پشت‌‌سر گذاشتیم. اول، وقتی اسم تیمشان را شنیدیم ترس برمان داشت، چون نمی‌دانستیم این کوچه‌ی نوزدهم دقیقاً کدام کوچه‌ی نوزدهم است؟ دوم، ترسمان از وحشی بودنشان بود. هر سه نفرشان چاق بودند. یکی‌شان که کاپیتانشان هم بود مثل ادگارد داویدز عینکش را با کش پشت‌سرش بسته بود، که این کار به‌‌مذاق رسول زیاد خوش‌ نیامده بود. ولی دلشان می‌خواست تلاش کنند یک‌جوری وحشی به چشم بیایند؛ مثلاً با اخم ما را نگاه می‌کردند. یا یکی دیگر که اسمش بهمن بود مدام کف کفشش را به زمین می‌کوبید.

وقتی بازی با نتیجه نُه-صفر، پنج گل آرش، چهار گل رسول، به نفع ما تمام شد گوشه‌ی زمین نشستند و گریه کردند. گریه‌شان شبیه صدای جارو‌برقی بود. تصور کردم شاید آن‌ها هم روزی، روی چمن‌های پارک محله‌شان دراز کشیده‌اند و به رفتن به جام‌ جهانی فکر کرده‌اند. به سروصورتمان آب می‌زدیم که وحشی‌های کوچه‌ی نوزدهم با سری پایین طرف شیر آب‌خوری آمدند. آرش سرش را زیر شیر آب گرفته ‌بود. موهای لَختش خیس‌خیس شده بود، این‌‌ وقت‌ها هم فکر می‌کرد دیوید بکهام است، کاپیتان تیم وحشی‌های کوچه‌ی نوزدهم به هیچ‌کداممان نگاه نمی‌کرد. اسمش نوید بود. زل زده بود به شیر آب‌خوری. گفت: «‌بچه‌ها می‌شه به ما فوتبال یاد بدین؟»

خیلی خوب تمرین می‌کردند. خیس عرق می‌شدند؛ اما همین‌که پا به توپ می‌شدند دیگر نمی‌دانستند چه‌کار کنند. بهمن می‌گفت: «‌نمی‌دونم باید پاس بدم؟ بشوتم؟ دریبل هم که بلد نیستم بزنم.»

تیم ما، عقاب‌های تشنه، همه‌ی بازی‌هایش را برد و چیزی نمانده بود به پنجاه هزار تومان برسد. بازی فینال را باید ‌روبه‌روی تیم کلاغ‌های گشنه از محله‌ی گروسی انجام می‌دادیم. شب قبل از بازی خوابم نمی‌برد. آن‌ها هم مثل ما بازی‌هایشان را با اختلاف برده بودند. آن‌ وقت‌ها نمی‌دانستیم جنگ روانی چیست؟

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات کتاب کوله پشتی
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات328
زبانفارسی
شابک978-600-461-077-3
موضوع کتابکتاب داستان و رمان نوجوان، کتاب‌های داستان و رمان ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی

برای دریافت کتاب پسری بی‌نام در روزگار نارنجی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.